۱۴۰۱ آبان ۱, یکشنبه

عیبِ مِی جمله چو گفتی، هنرش نیز بگو و بالعکس

نگاه کردن به رویدادها از نظر من باید از چند جنبه صورت بگیرد. مثبت ها، نقاط ضعف و نگاه انتقادی. برای جمع بندی و فائق آمدن به نقاط ضعف هر حرکتی بعد از دیدن برجستگی ها و مثبت های آن باید با نگاه انتقادی نیز به آن نگریست. انتقاد به چنین رویدادهای مهمی در جهت پایین کشیدن آن نیست بلکه در جهت ارتقا آن می باشد. حافظ دو بیتی دارد که به مَثَل مردمی تبدیل گشته: "عیبِ مِی جمله چو گفتی، هنرش نیز بگو" حالا من برعکس عمل می کنم: "هنر تظاهرات چو گفتم، عیبش نیز می گویم".
تظاهرات برلین را از دو جهت می توان بررسی کرد. پایه اصلی این تظاهرات فراخوان دهندگانش و بطور خاص چهره جلوی صحنه حامد اسماعیلیان بود. به اعتبار این چهره که تا بحال مثبت عمل کرده و با هدف پیوند با قیام داخل برای سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی، مردم به این فراخوان در سطح وسیعی پاسخ مثبت دادند. در کنار آن قسمت تدارکاتی برنامه یعنی برگزارکنندگانش بود که از ابتدا به مردم معرفی نشدند. حامد با استقلال سیاسی اش تا کنون توانسته اعتماد بخش بزرگی از مردم را بخود جلب کند. وگرنه مردم به فراخوان هیچ گروهی این چنین به میدان نمی آمدند. تظاهرات برلین همانطور که دیروز نوشتم یک حماسه بود. مردمی که از راههای دور و نزدیک با سختی بسیار آمدند. با بردباری در کنار پرچم ها و شعارهای گوناگون ایستادند و ثابت کردند که میتوان رنگین کمان را در کشورمان پدیدار کرد. تظاهرات برلین فقط از این زاویه در اذهان مردم جهان و در حافظه تاریخی ثبت خواهد شد. همین شکوه. همین عشق. همین یک صدایی در برابر دشمن مشترک. موارد دیگر فقط حاشیه ها است. اما باید از جنبه کمک به این جنبش به این حاشیه ها هم پرداخت.
راهپیمایی و شعارها در طول تظاهرات بسیار خوب بود. حامد توانست از رویای ما برای سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی سخن بگوید و خواسته اش از دولت های خارجی که پایان گفتگو و بستن سفارت های جمهوری اسلامی در خارج کشور بود خواسته ی اکثریت مردم میباشد. بنظر من تظاهرات به این بزرگی که مردمی با افکار و عقاید گوناگون در آن شرکت داشتند باید به همین سخنرانی بسنده میکرد و بقیه را به برنامه هنری اختصاص می داد. سخنرانان بعدی که مشخصا توسط قسمت تدارکاتی تعیین شده بودند، از نظر من زیادی بود. بطور خاص اختصاص دادن بلندگو به چهار نفر از جامعه ال جی بی تی کیو هیچ ضرورتی نداشت. چون فراخوان در پیوند با قیام مردم ایران بود و نه در رابطه با دفاع از حقوق یک گروه یا اقلیت خاص. من هیچ مخالفتی برای تجمع ، سخنرانی گروه ها و اقلیت های مختلف اجتماعی از جمله فمینیست ها. ال جی بی تی. قربانیان تجاوز. غارت شدگان. معلولین. بازنشستگان. اقلیت های مذهبی و ..... ندارم. این افراد و گروهها با پرچمهای خود در تظاهرات دیروز شرکت داشتند و به رنگین کمانی بودن اجتماع افزودند. اما بلندگو دادن بطور خاص به یک اقلیت در برابر جمعیتی که برای سرنگونی جمهوری اسلامی به برلین شتافته، سوء استفاده از مسئولیت تدارکاتی تظاهرات محسوب میشود. یعنی اینکه چون ما به تدارک تظاهرات کمک کردیم پس سهممان را هم می گیریم. البته چون این تصاحب بلندگو عملا به آخر تظاهرات و پراکنده شدن جمعیت افتاد، نتوانست ضربه ای به اصل برنامه بزند. مسلما در فردای آزاد ایران باید حقوق تمامی اقلیتها تضمین شود، اما امروز در ایران، مردمی که در خیابانها هستند هیچ گروهی را تمایز نمی بخشند و بنام هیچ اقلیتی به میدان نمی آیند. در این رابطه تظاهرات 2 اکتبر پاریس یک نمونه خوب بود که بلندگو به دست هیچ کس نداد.
اینکه حامد اسماعیلیون به لحاظ تدارکاتی توان برگزاری این تظاهرات را به تنهایی نداشته و به همکاری دیگران تن داده، قابل فهم است. اما با توجه به اینکه این تظاهرات ها ادامه دارد. باید کمیته ی برگزارکننده تظاهرات بصورت مستقل تشکیل داد. فکر نمیکنم از گرد هم آوردن افراد مستقل مانند خود حامد کم بیاوریم. نگذاریم، تظاهرات های همبستگی با تداوم حاشیه های این چنینی خدشه دار شود.
در انتها امیدوارم که هیس هیس ها به بهانه اتحاد " همه با همی " شروع نشود. البته دوستان میدانند که من به هیس هیس هیچ اهمیتی نمیدهم.
عاطفه اقبال – 23 اکتبر 2022
الی جی بی تی کیو: هم جنس گرا، دوجنس گرا، ترنسجندر و...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر