۱۳۹۹ دی ۱۸, پنجشنبه

یکسال بعد از سقوط هواپیما

یک سال گذشت از روزی که ۱۷۶ زندگی را با شلیک موشک خاموش کردند. اما درد خانواده هایشان هرگز خاموش نشد. خانواده هایی که ویران شده اند. خانواده هایی که هنوز نمی دانند چه شد که عزیزانشان بجای رسیدن به مقصد در آسمان هزارپاره شدند. حامد اسماعیلیون که همسر و دخترش را در این کشتار عامدانه از دست داده است بخوبی این درد را توصیف میکند: " آن هواپیما هرشب دارد سقوط می‌کند. تسخیر شدیم توسط جنایتی که کسی را رها نخواهد کرد. من کتاب زیاد خوانده‌ام، فیلم زیاد دیده‌ام، ولی یادم نمی‌آید، هیچ کتابی هیچ فیلمی را که بتواند توصیف کند چه گذشت و چه دارد می‌گذرد."

آری! آن روزی که خمینی از آن هواپیما پیاده شد و قبل از هر چیز به بهشت زهرا شتافت. پیامش را داد : "ایران را سراسر قبرستان خواهم کرد" این رود خون از همان روزها جاری شد و همچنان جاری است. رودی که دریا شد. اقیانوس شد و بین ما و رژیم قاتلان جمهوری اسلامی اقیانوسی از خون فاصله نشست. خونی که هر گونه اصلاح طلبی را در کادر این رژیم امکان ناپذیر میکند. خونی که هر گونه مماشات را به مثابه دست دادن با قاتلان مردم بر نمی تابد. خونی که عاقبت حکومت جمهوری اسلامی را با تک تک کارگزارانش به کام خود خواهد کشید.

این خونها، خشم نهفته در زیر خاکستر سالیان را شعله ورتر کرده است تا روزی که بن و بنیان حکومتشان را بسوزاند.

عاطفه اقبال - 7 ژانویه

لینک نظرها در فیسبوک


#پرواز۷۵۲ ##هواپیمای_اوکراینی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر