۱۴ اکتبر
۲۰۱۹ رسانه های جمهوری اسلامی از دستگیری روح الله زم خبر
دادند و گفتند که او دستگیر شده است. درست یکروز بعد یعنی ۱۵ اکتبر "جورج مل برونو" خبرنگار روزنامه فیگارو
در گزارش مفصلی از چگونگی دستگیری زم پرده بر می دارد. مطلب فیگارو با این جمله
شروع میشود: "گرفتن یک مخالف ایرانی تبعیدی در پاریس که به احتمال زیاد توسط
دام گذاشتن توسط یک زن جوان صورت گرفته، شایسته یک رمان جاسوسی است. "
در
مورد چگونگی دستگیری روح الله زم مصاحبه ها و احتمالات زیادی مطرح شده و وارد شدن
در این مقوله موضوع بحث من نیست. اما مسئله مهمی در این گزارش توجه مرا جلب کرده:
" نقش زن جوانی که فیگارو از او به عنوان کسی که زم را به دامگاه کشانده، یاد
میکند". قابل توجه اینکه منابع مطلع فیگارو دو ایرانی ساکن فرانسه و نزدیک به
زم هستند که هویتشان پنهان است و ایندو حتما این زن را می شناسند. برای من این
سئوال مطرح است که چرا نام این زن هیچ کجا مطرح نمیشود؟
از
طرفی در ۴ سپتامبر سال گذشته یک گفتگوی ویدئویی ضبط شده بین روح الله زم و
یکی از دوستان او که نامش مشخص نیست از طرف یکی از سایت های حکومتی پخش شد. روح
الله زم در این گفتگو از خانمی حرف میزند که تقاضای دیدار او را داشته است. دوست
او با اصرار میخواهد نام این خانم را بداند، اما زم طفره میرود و فقط عکس
اینستاگرام او را نشان داده و میپرسد: خوشگله؟ بعد در حین صحبت وقتی دوستش
میپرسد:" تو که همه رو به خونت راه نمیدی. این کیه؟" میگوید: "من
همه رو بچشم "پرستو" می یبینم. نمیارمش خونه، می برم هتل. "
در
پشت لحن لمپنانه و سطح پایین روح الله زم در مورد این خانم که قبل از هر چیز نفرت
بر می انگیزد. باید به محتوای این گفتگو عمیق تر نگریست. در این گفتگو مشخص است،
خانمی با زم قرار گذاشته که روز چهارشنبه او را ببیند. طبق تحقیق من این قرار روز
چهارشنبه 28 آذر 97 برابر با 19 دسامبر 2018 باید باشد. در این گفتگو عملا مشخص
است که زم به این خانم بعنوان پرستوی فرستاده شده از طرف جمهوری اسلامی نگاه می
کند و اعتماد ندارد.
این
فیلم حدود یکماه و نیم قبل از رفتن زم به عراق و دستگیر شدنش بعنوان افشای فساد
اخلاقی روح الله زم، مسئول آمد نیوز، از طرف رژیم جمهوری اسلامی منتشر شده. اما
جالب اینجا است که رژیم نیز در این ویدئو از افشای نام زنی که عکس او نشان داده می
شود، نه تنها پرهیز دارد. بلکه عکس او را تیره کرده تا شناخته نشود در حالیکه بی
شک از نظر من او را می شناسد با توجه به اینکه این خانم در شبکه های مجازی و اکثر
برنامه های برگزار شده در پاریس حضور فعال دارد. از طرفی این ویدئو مسلما باید از
طرف دوستی که زم با او صحبت می کند، ضبط و پخش شده باشد. مردی که زم بعنوان دوستی
صمیمی با او گفتگو می کند چه کسی است؟ اینکه او مصرانه سعی دارد هویت زنی که زم
عکس او را نشان میدهد، را در بیاورد، نیز او را زیر علامت سئوال می برد. کسانی که
زم را می شناسند، قاعدتا می توانند از لحن گفتار، این آقا را بشناسند و معرفی
کنند. سکوت در این رابطه به تناقضات و شایعات دامن خواهد زد. این آقا هر کس که هست
باید معرفی شده و در این رابطه پاسخگو باشد.
اواخر
اکتبر 2019 بعد از دستگیری روح الله زم کسی که او را چند سالی است در فرانسه می
شناسم با من تماس گرفت و گفت: "من دیگر با مهتاب قربانی هیچ رابطه ای ندارم.
این خانم مشکوک است و بعد از انتشار این فیلم هیچ توضیح قانع کننده ای برای رابطه
اش با زم به من نداده است. من بعد از پخش این فیلم تماس های او را بی پاسخ گذاشته
ام. از اول هم او را کامل نمی شناختم و فلانی او را به من معرفی کرده بود."
من
که از وجود چنین فیلمی بی خبر بودم. بسیار متعجب شدم از اینکه نام #مهتاب_قربانی را
که شخصا شناختی از او ندارم، برای اولین بار در این جریان می شنیدم. از این دوست
خواستم که فیلم را برای من بفرستد و گفتم که آنرا ندیده ام. او که فکر کرده بود من
در جریان فیلم هستم و برای همین با من تماس گرفته بود، گفت، در مسافرت است و حتما
بعد از برگشت خواهد فرستاد.
آنزمان
من وضعیت جسمی خوبی نداشتم و زیاد پیگیر مسئله نشدم. چند ماه بعد در جریان بازجویی
های روح الله زم، این قضیه که گوشه ذهن من مانده بود را پی گرفتم و در تماس با
چندین دوست ماجرا را پرسیدم و خواستم که ویدئو را برایم بفرستند اما عجیب بود که
هیچ کدام نداشتند. و برایشان پیگیری قضیه زیاد مهم نبود. بعد از اعدام زم من دست
به تحقیق در این رابطه زدم. در جستجو هایم به مقاله ی فیگارو برخوردم که توجه ام
را جلب کرد. بعد با تلاش، چند روز پیش بالاخره توانستم ویدئوی گفتگوی زم و دوستش
را پیدا کنم. با نگاه کردن این ویدئو مسئله برای من کاملا زیر علامت سئوال رفت.
برای همین بدون اینکه بخواهم به کسی اتهام بزنم ، خانم مهتاب قربانی را در رابطه
با این ویدئو مورد سئوال قرار میدهم. برای من جای تعجب دارد که خانم مهتاب قربانی
در مورد این ویدئو با گذشت یکسال نه تنها هیچگونه توضیحی ارائه نداده بلکه برعکس
به قهرمان سازی از روح الله زم پرداخته است. مهتاب قربانی در پست های متعدد به فعالان سیاسی ایراد
می گیرد که برای زم آنچنان که باید فعالیت نکرده اند و در پستی می نویسد :
"روح الله زم مثل یک قهرمان کشته شد.ننگش برای رژیم و ننگش برای اپوزیسیون
پاریس که هیچوقت او را نپذیرفتند...."در پست دیگری از رابطه ی نزدیکش با
خانواده ی زم و دخترانش که او را خاله صدا میکند، یاد میکند. همه ی اینها برای من
با توجه به شیوه برخورد لمپنانه "روح الله زم" با "مهتاب
قربانی" جای سئوال دارد. نمیتوان یکباره مادر ترزا شد و از فردی که به این
کثیفی نامت را خراب کرده است، بعنوان قهرمان یاد کرد و دیگران را به خاطر حمایت
نکردن از او زیر علامت سئوال برد. برای من این برخورد به شکلی "فرار به
جلو" محسوب میشود. برای همین از خانم مهتاب قربانی میخواهم با توجه به
اینکه با فعالان سیاسی پاریس رفت و آمد دارد و تقریبا در تمامی برنامه ها شرکت
میکند و بلندگو به دست می گیرد. رابطه اش با روح الله زم را توضیح دهد و در رابطه با
این ویدئو موضع گیری کند. برای من این مسئله اساسا فردی نیست بلکه مسئله امنیتی
خارج کشور و نفوذی های رژیم در بین فعالان سیاسی مطرح است. ما باید اطراف خود را
از هر گونه شبهه و تردید پاک کنیم. این سئوال نیز وجود دارد چرا که بعد از پخش این ویدئو
بسیاری از دوستان پاریس که عکس خانم قربانی را شناخته بودند با اینکه بعضی با او
قطع رابطه کرده اند اما هیچ کدام مسئله را در این یکسال روی میز نگذاشته اند تا
تعیین تکلیف شود. در حالیکه می دانند برای دیگران شناختن او در این ویدئو امکان
پذیر نبوده است. من بسیار سعی کردم، توضیحی در رابطه با این ویدئو پیدا کنم اما
تنها موردی که به آن دست یافتم توضیحات کاوه شیرزاد عضو سابق کمپین مهدی کروبی است
که برایم فقط تلاشی برای توجیه این مسئله بود. کاوه شیرزاد این ویدئو را در حد
بذله گویی و شوخ بودن زم کاهش داده و می نویسد: "...همه ما مردان یا زنان
ممکن است فانتزیهای ذهنی در مورد جنس مخالف یا موافق داشته باشیم. گاهی در مورد
این هیجانات با دوستان صمیمی خود حرف بزنیم، سوژه کنیم و دست بگیریم (بخصوص که روح
الله آدم بذله گو و شوخی بود) اما در دنیای واقعی رفتاری محترمانه و در چارچوبهای
اخلاقی داشته باشیم. زم در این ویدیو که می بایست بصورت خصوصی می ماند از فانتزی
های خود گفته که مهتاب قربانی حتی از آن خبر نداشته. هر کسی که رابطه های خصوصی
بین رفقا رو ضبط می کنه و بدون اجازه منتشر می کنه و باعث ضربه حیثیتی به کسی میشه
کار غیر اخلاقی می کنه. ما همگی باید بیاموزیم قربانی را سرزنش نکنیم و بدونیم عمل
غیر اخلاقی کجا توسط چه کسی انجام شده و بدونیم صحبت های دوستانه و خصوصی ما نباید
ابزار سواستفاده شود.مهتاب قربانی حق داره از صدا و سیما بابت انتشار این ویدیو
شکایت کنه. بازی کردن با آبرو و حیثیت مردم در یک رسانه دولتی تحت عنوان زن بارگی
روح الله زم جرم است."
توجیهات
بسیار سطح پایین آقای شیرزاد به یکطرف اما این نکته قابل توجه است که کاوه شیرازد
با این دفاع گویا میخواهد به خواننده القا کند که با جمهوری اسلامی می توان از
طریق قانون مجادله کرد و آنرا به دادگاه کشاند! گویا در این کشور حداقل های
دمکراسی حاکم است و ما نمیدانستیم!
من
قسمتی از گفتگوی ویدئوی روح الله زم و دوستش را پیاده کرده ام:
زم
با نشان دادن عکس: این خوشگله؟
دوست
زم: چی خوشگله؟
عکسی
که چهری آن تار شده روی صفحه می آید.
دوست
زم: این کیه؟ زن سومته؟
زم
با لحن لمپنی: می بینم که نرم شدی...این یه دخترس تو پاریسه میخواد چهارشنبه بیاد
خونه مون
دوست
زم: میخواد چیکار کنه؟
زم:
نمیدونم .... من که پسر پیغمبرم. اصلا از این کارا نمیکنم... من همه
رو به چشم پرستو می بینم....آره میاد خونه مون. یک بچه هم داره ولی طلاق گرفته.
دوست
زم: تو که کسی رو تو خونه راه نمیدی این کیه که میخواد بیاد تو خونه ات؟...تو اون
دختره رو گفتی اینجوری... این کیه جون تو؟
زم
با خنده زننده: خوب قراره بیاد دیگه . میخواد بیاد تو خونه.
دوست
زم: با من رو راست باش کیه؟
زم:
یکی از بچه ها است تو پاریسه
دوست
زم: تو هر کسی رو تو خونت راه نمیدی من میدونم. این کیه؟
زم
با لحن زننده : من راه نمیدم حالا . شاید باهاش برم هتل...راه نمیدم. بذار حالا
بیاد با قهقهه های بلند مسخره می کند....خوب هتل دیگه...بذار عکسهای دیگه رو بهت
نشون بدم
دوست
زم: کدوم هتل هست؟ چیه قضیه اش جون تو؟
در
اینجا زم با میهمانی که در خانه اش هست خداحافظی میکند.
دوست
زم: این همون خانم دیشبی است؟
زم:
نه، خانم دیشبیه میاد امشب. امروز بهش زنگ زدم. گفت من فردا می رسم. گفتم بیاد شب
یلدا با هم باشیم. – احتمالا شب یلدای 97 میباشد-
دوست
زم: این کیه که تو خونت راه میدی؟
زم:
یکی که به دل من بشینه یکدفعه میاد تو خونم
دوست
زم: نه جدی کیه این؟
زم:
نگو بازم مجبورم عکسشو ببینم حالم بد می شه...همینجوری اینور گلومو ماچ میکنه.
اینور و ماچ کن و ..
دوست
زم: هدف داره اینجا رو ماچ کرده زده تو خال. حالا مال بود؟
زم:
بد نبود.
بله،
این چهره ی مردی است که بعضی می خواهند به عنوان قهرمان جا بزنند. و بعنوان سمبل
پناهنده سیاسی و اعدام شدگان، خیابانی در خارج کشور را بنامش کنند. با
تمام اینها دستگیری و اعدام زم از جنبه انسانی محکوم است. اما در ورای این
محکومیت، از او را قهرمان نسازیم. او مردی بود که برای چند سال با اخبارهای هخایی
و بعضی افشاگری های هدفمند که از کانالهای مشخصی می گرفت و با پخش مکرر شایعه مرگ
خامنه ای و بَدَل ساختن برای او هیاهوی کاذب ایجاد کرد. فضای سیاسی را بی اعتبار و
به اعتماد مردم ضربه زد. حکومت اسلامی هم سوار بر همین توهم او شد و به هوای
پولهای باد آورده او را به عراق کشاند و سرش را بالای دار فرستاد.
برای
من در این میان نقش کسانی که چنین آدمی را باد زدند و بر توهمش افزودند و عاقبت به
دهان گرگ فرستادند و امروز از او قهرمان می سازند، بسیار مهم است. روی جماعت نفوذی
بین خودمان حساس باشیم.
باز
هم یکبار دیگر در انتها از خانم "مهتاب قربانی" میخواهم در رابطه با این
ویدئو توضیح دهد تا این تناقضات بعد از یک سال پاسخ گیرد.
از
همه ی دوستان می خواهم در کامنت گذاری بدون توهین عمل کنند. چون هنوز قضیه فقط در
حد یک سئوال است. منتظر پاسخ خانم قربانی می مانم تا مفصلتر در این مورد بنویسم.
عاطفه اقبال –۱۹ دسامبر ۲۰۲۰
#Mahtab_Ghorbani
#مهتاب_قربانی
https://eghbalatefeh.blogspot.com/
بعد از تحریر: پاسخ خانم مهتاب قربانی در کامنت:
سکوت کردم و خوردم صدای دردم را...
سکوت کردم به حرمت کودکی که مرا میخواند و دل در گرو مهر پدر داشت، به حرمت مبارزانی که از من خواستند با علنی کردن ماجرا آب به آسیاب رژیم نریزم. امروز اما آن خبرنگار مرده است و جمهوری اسلامی نوک پیکان خودش را برای نفر بعدی تیز کرده است و خودم را موظف میدانم به پاسخگو کردن افرادی که خواسته و ناخواسته مرا مورد تهمت قرار دادهاند.
حدود یک سال و نیم پیش تلویزیون حکومتی ایران مستندی به اسم مستند پایانی دروغ را پخش کرد، که در بخشی از آن من توسط آقای زم مورد هجمه قرار گرفتم. درست در همان زمان که بیانیهی چهارده نفر را امضا کرده بودم و در اوج ارتباطم با خانوادهی زندانیهای سیاسی داخل بودم. جمهوری اسلامی برای تخریب من و ایجاد شک و شبه در اپوزوسیون پاریس تصاویری قابل شناسایی و اتفاقا شفاف را از من را منتشر کرد، تصاویری که از پروفایل تلگرام من برداشته شده بود. آنها که فیلم را دیدهاند شرح آن را میدانند. اما خانوادهی زم میتوانند در مورد شکل ارتباط ما توضیح دهند. ارتباطی که خانوادگی بود و اگر هم نبود چیزی عوض نمیشد! باری در آن زمان شکایت برای من سادهترین کار بود. اما به حرمت همسر و دختر زم و به دلیل آب به آسیاب رژیم نریختن و به دلیل درخواست دوستانی چون کاوه شیرزاد و سپیده پور آقایی سکوت کردم. آن فیلم چنان به نظرم مزخرف بود که باور نمیکردم هیچ انسان عاقلی در دنیای آزاد آن را باور کند. اما دیدم که دشمنان آزادی شادی کردند و بیخردان به قضاوت نشستند و مزدوران رژیم تور پهن کردند تا از آب گل آلود ماهی بگیرند. اما آقای زم بعد از انتشار این ویدیو از من به شدت عذر خواهی کرد. اما من از همان زمان همکاریام را با آمد نیوز قطع کردم. بعد از دستگیری او همسرش هم از من عذر خواهی کرد. من از این موضوع گذشتم چون مصداق در افتادن با خوک بود. مقصودم جمهوری اسلامیست. تا اینکه زم دستگیر شد. قاعدتا هرگونه واکنش از طرف من در مورد فیلم به ضرر او تمام میشد و من باز به عنوان کسی که از او هتک حرمت شده سکوت کردم.
اکنون سه پرسش دارم که خواهش میکنم با دقت بخوانید
۱- این فیلم از کجا پخش شده؟ فردی که در فیلم حاضر است در انتهای مستند اذعان میدارد که عامل رژیم بوده و زم را در دام اطلاعاتی انداخته است. او هرگز بر خلاف ادعای گزافه گویان دوست زم نبوده است.
۲_من در این فیلم کجا بودم؟ آیا هیچ کس نمیتواند با عکسهای پروفایل عمومی شما بر علیه شما فیلمی بسازد؟ و چه گروهی از تخریب من سود برد؟ باز تاکید میکنم این فیلم از کجا منتشر شده است؟
۳_ منابع تحقیق این خانم یا باید وزارت اطلاعات ایران باشد که به ایران گزارش داده است یا سرویس امنیت فرانسه که به ایشان گزارش داده است. از ایشان مدارک و مستندات را طلب کنید.
من هم مثل شما نمیدانم نقش زم در پروژهی تخریب فعالان چه بود؟ اما خوب میدانم چرا حکومت دست به تخریب من زد، اما مفتخرم که همیشه طرف حق ایستادهام. همیشه از حق حیات هر انسانی دفاع کردهام. و بزرگواری و بخشش را یاد گرفتهام. آنقدر شرافت دارم که انسانها را تک بعدی نبینم و مسائل سیاسی را از مسائل خاله زنکی جدا کنم. من اگر لازم باشد در مبارزه با رژیم ایران بیشتر از اینها هزینه میدهم، حکومت از زنان به عنوان پرستو استفاده میکند تا علاوه بر به دام انداختن فعالین مرد، فعالیت زن را هم به این شیوه بزند. زندگی سیاسی من همیشه شفاف و روشن بوده است. نه عضو گروهی بودهام که بعد از آن بریده باشم و نه هیچ چیز پنهانی دارم. یک شخص حقیقی هستم با سابقهای روشن. برای همین است که پلیس فرانسه که اگر به کسی کوچکترین ظنی داشت اجازهی دیدار با زم را نمیداد، به من و خانوادهام اجازهی بارها دیدار خانوادگی را داد.
اکنون که کمک من به اطلاع رسانی در ارتباط با اعدام آقای زم باعث شده شبکهی سایبری رژیم فعال شود و با درست کردن حاشیهای جدید اعدام یک خبرنگار را به حاشیه ببرد، من در همین جا اعلام میکنم که به دلیل تهمتهایی که این خانم به من زدهاند از ایشان شکایت خواهم کرد. این خانم هرگز هیچ تماسی با من نداشتهاند. من نزد پلیس فرانسه که به خوبی من را به دلیل فعالییت هایم میشناسد خواهم خواست که ایشان اتهامات پوچ خود را مطرح کنند. خواهیم دید حق با چه کسی است. خوشبختانه ما در اروپا هستیم و تهمت جرم سنگینیست و تاوان سنگینی دارد.
از همین تریبون اعلام میکنند که ایشان موظف هستند نتیجهی تحقیقات خود به همراه اسنادشان را منتشر کنند، و خطاب به شما که برای آتش رژیم هیزم تهیه میکنید میگویم که خوب فکر کنید! چه کسانی، چه دستهای و چه جریانی از تخریب فعالانی چون من که فراتر از شعار دادن کار میکند سود میبرد؟؟؟؟ قضاوت با شما.
نکتهی آخر اینکه من تا آخر ماه در پاریس نیستم. به محض برگشت به پاریس برای این خانم و تمام دوستانی که در به اشتراک گذاشتن این تهمتها شرکت داشتهاند و به تخریب من پرداختهاند شکایتی تنظیم خواهم کرد و مطمئنا آنها که همچون روزنامهی کیهان و وزارت اطلاعات ایران، بدون هیچ مدرکی من را وسیلهی تهمت پراکنی و تخریب قرار میدهند باید در مقابل قانون پاسخگو باشند.
پ.ن پست بعدی من انتشار شکایت نامهام خواهد بود.
پاسخ من به خانم قربانی:
خانم قربانی متشکرم از اینکه پاسخ دادید. اما پاسخ شما مرا قانع نکرد. قبل از هر چیز بگویم من هیچ اتهامی در این نوشته متوجه شما نکرده ام. این اتهام توسط روح الله زم مطرح شده. من در مورد موضوعی که شما یک سال است از پاسخگویی در مورد آن طفره رفته اید از شما خواسته ام پاسخ دهید. این حق من بعنوان یک ساکن فرانسه می باشد که شما در جمع های سیاسی و فرهنگی آن بصورت فعال شرکت دارد. من اینکار را مسئولیت خود در قبال کسانی که در این جمع ها شرکت می کنند میدانم . سئوال من از شما این است:
1- چرا بیش از یکسال است در قبال این ویدئو سکوت کرده اید و امروز هم به آن جنبه احساساتی می دهید تا کسی جرات پیگیری نداشته باشد. حرمت آن کودک را پدرش که به صورت لمپنانه در مورد زنان گفتگو می کرد، باید نگه می داشت. شما وظیفه حفظ حرمت خودتان و فرزندتان را دارید.
2- میگوئید نمی خواستید با علنی کردن ماجرا آب به آسیاب رژیم بریزید. اولا این ویدئو توسط رژیم در زمان بودن زم در پاریس منتشر شده بود. آب ریخته شده و شما اتفاقا می توانستید با توضیح شفاف این آب ریخته شده را جمع کنید اما اینکار را نکردید.
3- میگوئید امروز زم اعدام شده. از نظر من اتفاقا بعد از اعدام زم با توجه به نوشته روزنامه فیگارو ، سکوت شما سئوال برانگیزتر می شود.
4- شما آنطور که میگوئید از طرف زم مورد هجمه واقع نشدید. یک اتهام مشخص پرستو بودن در این گفتگوی ویدئویی توسط زم به شما زده شده که اتهام سنگینی است و باید در قبال آن پاسخگو می بودید.
5- بسیاری شناخته شده تر از شما، بیانیه ی چهارده نفره را امضا کرده بودند، چرا در مورد آنها چنین مطلبی در میان نیست. گفتگوی زم قبل از این ماجراها صورت گرفته و رژیم بعد از یکسال آنرا پخش و زمینه دستگیری زم کرده است.
6- میگوئید که برخلاف گفته ی من رژیم عکس شما را در این ویدئو بصورت شفاف منتشر کرده. نخیر اینگونه نیست. رژیم هم عکس را تیره کرده و هم نامی از شما به میان نمی آورد. همین قضیه را بیشتر زیر علامت سئوال می برد. با توجه به اینکه شما از این ویدئو حرف زده و منبع آنرا نیز آورده اید آنرا منتشر میکنم تا مشخص شود عکس شفاف هست یا نه؟ ضمن اینکه دیگران هم در مورد آن قضاوت کنند.
7- بهانه ی دیگری در رابطه با سکوت خود می آورید و آن خواهش کسانی مثل کاوه شیرزاد و سپیده پور آقایی است من به شخصه هیچ کدام را نمی شناسم و فقط می دانم که کاوه شیرزاد عضو کمپین مهدی کروبی و سپیده آقایی پور خبرنگار روزنامه گزارش روز به سردبیری طبرزدی بوده است. اما سئوال من از شما این است چرا شما اینهمه سئوال و ابهام فعالان پاریس را بدون پاسخ گذاشته و ترجیح داده اید از راه دور فقط به توصیه این دو عمل کنید؟
8- میگوئید که زم بعد از انتشار این ویدئو از شما بشدت! عذرخواهی کرده است. و شما همکاری خود را با آمد نیوز قطع کرده اید. یعنی قبل از آن، شما با آمدنیوز همکاری داشته اید؟ درست است؟ همکاری شما در پخش اخبار جعلی آمد نیوز در چه سطحی بوده است؟ ضمن اینکه هر انسان عاقلی می داند که در مورد ویدئویی که علنی پخش شده و حیثیت سیاسی و اجتماعی شما را زیر علامت سئوال برده . شما باید مصرانه خواستار عذرخواهی و توضیح علنی و بیرونی روح الله زم می شدید. چرا اینکار را نکردید؟
9- شما نه تنها هیچ شکایتی انجام ندادید بلکه حتی یک عذرخواهی علنی را نخواستید. سکوت کردید و امروز با فرار به جلو از من که خواستار پاسخگویی شما شده ام ،میخواهید مظلوم نمایی کنید.
10- باز هم با فرار به جلو ، منابع تحقیق مرا متعلق به وزارت اطلاعات و یا سرویس امنیتی فرانسه می دانید! مدرک و سند من همین گفتگوی و اتهامی است که روح الله زم مطرح کرده و آنرا پیاده کرده و منتشر کرده ام. ویدئو را هم امروز می گذارم. این شما هستید که باید در قبال آن بصورت روشن پاسخگو باشید.
11- سخن آخر اینکه، اگر فکر می کنید مشکل با هیاهو و تهدید به شکایت حل میشود و خود را از سئوالات رها میکنید، بفرمائید من مشکلی ندارم.
- یک ابهام دیگر: الان متوجه شدم که شما قسمتی از کامنت خود را پاک کرده اید چرا؟ نوشته بودید: " فردی که در فیلم حاضر است در انتهای مستند اذعان میدارد که عامل رژیم بوده و زم را در دام اطلاعاتی انداخته است. او هرگز بر خلاف ادعای گزافه گویان دوست زم نبوده است." برخلاف گفته ی شما در فیلمی که رژیم پخش کرده چنین چیزی وجود ندارد. شما بعد از یکشب این قسمت کامنت خود را پاک کرده اید. چرا؟ نکند متوجه شده اید که اتفاقا آن طرف صحبت زم ، کسی است که می شناسید؟ لطف کنید او را به ما نیز معرفی کنید؟ چه کسی با زم صحبت میکند؟ چرا این قسمت از کامنت خودتان را حذف کردید. این شخص چه کسی است؟
بخشی از کامنت ها در فیسبوک
درود به تو عاطفه جان
بخش اساسی و اصلی هر کار تروزیستی رژیم در خارج را کسب اطلاعات درباره سوژه هایش از راه نفوذی ها تشکیل می دهد. درسالها اخیر وجه مشترک نفوذی های رژیم در خارج غیر ایدئولوژیک بودنشان است که بیشتر با محمل فعال حقوق بشر و فعال حقوق زنان از راه حلقه های ضعیف اپوزیسیون خارج در محافل اپوریسیون نفوذ کرده اند. حساسیت تو نسبت به این موضوع بجا و اصولی است.
پس از اعدام زم رژیم با پیش بردن یک خط مشخص در خارج تلاش می کند با شعارهای مانند اینکه اپوزیسیون خارج از زم آنچنانکه باید پشتیبانی نکرده است اپوزیسیون خارج را زیر سوال ببرد و به جو بی اعتمادی نسبت به آن دامن بزند. کسانی که این خط را پیش می برند اگر خود ماموریت پیشبردن این خط را نداشته باشند در بهترین حالت می توان گفت از سر سادگی آلت دست رژیم واقع شده اند . در اینصورت بی تردید روابط پیرامون این چنین افرادی آلوده است و خوب است که زنگ خطر را برای هوشیاری آنها که از سر سادگی و بی توجهی به روابط آلوده شان در دام رژیم می افتند به صدا در آورد.
بله مازیار جان متاسفانه همینگونه است. نفوذی ها در بین ما با محمل های گوناگون حضور دارند. می بینیم که در رابطه با مجاهدین نفوذی ها حتی تا مرحله عکس گرفتن با بالاترین مسئولین تشکیلاتی مثل مهدی ابریشمچی و انتشار آن برای اعتبار دادن به خود پیش رفته اند. و در تمام مراسم های آنها بعنوان هوادار حضور داشته اند تا زمانی که یکی از آنها لو میرود و بجرم همکاری با مامور دیپلماتیک سفارت ایران برای بمب گذاری در مراسم مجاهدین دستگیر میشود. برای همین از کنار این مسئله نباید به هیچوجه ساده گذر کرد.
-------------------------------------------------------------------------
روح الله زم یک احمق بود، ولی اعدامش محکوم است چرا که در هیچ کجای دنیا کسی را به جرم حماقت اعدام نمیکنند. در هیچ کجای دنیا هم از یک احمق قهرمان نمیسازند.
Mahnaz Shirali
بله همینطور است. اما متاسفانه گویا بعضی اصرار بر قهرمان ساختن از اینگونه آدمها دارند. و این هیچ از جنایتکار بودن رژیم کم نمیکند.
----------------------------------------------------------------------
Kaveh Shirzadخانوم اقبال متاسفانه اینقدر پایه استدلال هاتون ضعیفه و خط عقده گشایانه است که کمتر تمایلی به پرداختن به صحبتهای شما دارم. البته سوال کردن حق شماست هیچ ایرادی هم ندارد ولی جواب آنرا پیشاپیش در ذهن مخاطب گذاشتن به بخشی پرداختن به بخشی نپرداختن و سر خود را در برخی موارد زیر برف کردن سوال کردن نیست، اتهام زنی است و حکم دادن در دادگاهی یک طرفه متاسفانه موزی گری به قسمتی از رفتار برخی در اپوزوسیون تبدیل شده من بیشتر علاقه دارم روی این موضوع کار کنم. پایه استدلال کسانیکه با مغلطه هر که را می خواهند می زنند و هر که را می خواهند بزرگ می کنند را می زنم تا شاید این بساط تقلب برچیده شود
خط نوشته های شما و حمله به روح الله زم دقیقا به ما می گوید شما از چه کسی یا کسانی تاثیر گرفتید. خوشبختانه و بدبختانه مردم در مورد کارکرد روح الله زم بعد از مرگش آگاه شدند و رو سیاهی ماند به کسانی که شبانه روز او را در رسانه ها تخریب کردند. البته روح الله زم اسطوره نبود او هم زیاد اشتباه کرد اما حالا که نیست، حالایی که زندانی شده بود ما نمی گذاریم و نمی گذاشتیم بی تریبون محاکمه اش کنید.
Kaveh Shirzad خوب آقای گرامی شما بیایید با پایه استدلال بسیار قویتان و بدون خط عقده گشایانه این مسئله را بررسی کنید و در رابطه با این ویدئو و چرایی اش نظر دهید. مثلا این آقای قهرمان چرا در مورد یک زن اینگونه لمپنانه حرف میزند؟ و اینکه این خانم که زم از او حرف میزند کیست و چه رابطه ای با زم داشته است. این سئوالات ساده ای است ولی گویا بعضی از پرداختن به آن آگاهانه پرهیز میکنن
-----------------------------------------------------------
مشورت گرفتن از کاوه شیرزاد ، عذر بد تر از گناه بود که !
ایشان از روح الله زم شکایت نکرده ، آنوقت از شما میخواهد شکایت کند ؟!
نکته جالب همین جا است. از کسی که اتهام پرستو به او زده نه تنها شکایت نکرده بلکه موضوع را مخفی نگاه داشته بعد در قبال سئوالی که من از او کرده ام برای فرار از پاسخگویی تهدید به شکایت می کند.
-----------------------------------------------------------------
ببخشید شما خودتان کیستید و سابقه و مناسباتتان چیست ؟
اینکه من کیستم و سابقه و مناسبتان چیست به شما ربطی ندارد اما در این رابطه همه چیز در وبلاگ ، و فیسبوک من هست. اما سئوال این است که شما چرا با چنین لحنی شتابزده وارد این بحث شده اید و می خواهید آنرا به انحراف بکشید؟
Kaveh Shirzadسام عزیز مرسی می تونستی از کنار این مطلب رد بشی و سکوت کنی ولی ایستادی و حرفت رو زدی. این ارزشمنده برای من
در تمام کامنتهایی که حرف حساب زده میشود خانوم اقبال غیب می شوند و جبهه ای دیگر باز می کنند قیافه ایشون در دادگاه به زودی دیدنی خواهد بود تا درس عبرتی برای تمام کسانی شوند که با آبرو و حیثیت مردم بازی می کنند برخی یاد گرفتند با ایجاد شک و تردید در مورد افراد، یکی را تنها گیر آورده شکار و تخریب کنند، و یک تردیدی نسبت به او ایجاد کنند و وی را از اعتبار بیاندازند
اینجور که من متوجه شدم ایشون ید طولانی در این امر دارد و خود ایشان هم از طرف گروهی که سابقا در آن عضو بوده زیر سوال است
جمهوری اسلامی خیلی تلاش می کند تا با باز کردن حواشی مختلف، مسئله مرگ و جنایت علیه روح الله زم را به حاشیه ببرد و مکانیزم های خودش رو فعال کرده تا به این حواشی دامن بزند، قبل از ربایش روح الله تلاش داشتند تا با ساختن این فیلم که اصلا مهتاب در آن نقشی ندارد و نیست و روی عکسهای مهتاب روح الله زم صحبت می کند، تلاش کردند مهتاب را در پاریس به جان روح الله زم بیاندازد تا شکایت کند، از آن برنامه بسازند و تبلیغات علیه روح الله زم کنند و با مانور روی آن ربایش روح الله زم و کشتن او را توجیه کنند. اما مهتاب با درایت و تحمل زخم زبانهای همین جماعت و البته لطفی که کرد بخصوص اینکه همسر روح الله هم عذر خواهی کرد دست از شکایت برداشت و پروژه جمهوری اسلامی با سر خورد زمین
روح الله هم هرگز نمی دونست این صحبت های از حالت خصوصی بین دو دوست خارج می شود، روح الله که آنموقع نمی دانست این بابا نفوذی جمهوری اسلامی است اگرچه حرفهای زشت روح الله زم که قرار بود خصوصی باشد اشتباه محض و توهین آمیز و خجالت آور بود اما بهرحال اینقدر ناراحت بود از این موضوع که افسردگی گرفته بود ج.ا از صحبتی که قرار بود خصوصی بماند سواستفاده کرد
مهتاب اسطوره نیست من با همه کارهای مهتاب موافق نیستم اما مهتاب همیشه با خانواده و همسرش با روح الله زم دیدار کرده بنده در جریان کامل هستم، دیدارها همیشه خانوادگی بوده اما شارلاتانها کاسه داغتر از آش شده اند که بله ایشان پرستو هست و ما به آن شک داریم. خودشون رو زدند به اون راه/ نمی گن کدوم پرستویی با خانواده اش میره پرستو بازی کنه / نمی گن جمهوری اسلامی چرا اومده ویدیویی از مهتاب پخش کرده که همه بشناسنش مگه ج.ا پرستوی خودش رو لو می ده اینقدر جمهوری اسلامی ابله است که یک ویدیو از پرستوش منتشر کنه که چهره آن مشخص است بعد پرستوش رو ول کنه در اروپا و بره دنبال کارش / اینها سرشون رو کردند زیر برف و از بیکاری برای اینکه خودشون رو نوک زبانها بندازند دست به هر کار سخیفی می زنند
اطلاعات فرانسه به برخی از دوستان نزدیک روح الله حتی اجازه نمی داد از ترس سمی بودن اجازه نمی داد یک نامه رو بدن به روح الله زم حتی اجازه نمی داد دست بدن با روح الله/ اگر مهتاب مشکل داشت چطوری اجازه دادن بره خونشون؟ اینها اگر مدرکی دارند چرا به اطلاعات فرانسه نمی دن؟
من همونجوری که از مهتاب خواهش کردم عذر خواهی زم را بپذیرد و گول این جماعت را نخورد ازش خواهم خواست تا شکایتش را تا انتها علیه این جماعت پیش ببرد خدا می دونه اینها با همین کارها چند نفر رو از میدون بدر کردند، بی آبرو کردند و افرادی که زورشون به اینها نرسه قربانی شده اند، افسرده می شوند و برای همیشه کنار می کشند. شخصا وظیفه خودم می دونم روبروی این شارلاتانیزم بایستم و قربانیان این تخریب ها رو تنها نگذارم قوانین فرانسه در این موراد روشن است و جزیمه مالی سنگینی تا چهل هزار یورو در این موارد پیش بینی شده دو نفر که دادگاهی شوند اینها بساط معرکه گیری و تخریب را جمع می کنند
اقای شیرزاد ممنونم که من را هم منشن کردید. من با این ارزیابی شما سه مشکل دارم. اول اینکه برای زنی که در ملاعام مورد اهانت واقع شده و قاطی پرستوها نامیده شده، شما مشاور خوبی نبودید. به اعتقاد من پیشنهاد صبر و سکوت شما به خاطر منفعت اپوزیسیون نیست، به خاطر سده های متوالی پیشنهاد صبر و سکوت به همه زنها در چنین مواقعی است. همیشه باید در چنین مواقعی زنها صبر کنند. دوم اینکه روبرو شدن شخصی و فردی هر زنی که به وی اهانت میشود، برای حرمت فرد خود او مهم است. ایشان زنی بالغ و بزرگسال بوده تحت تکفل شما و محفل دوستانش نباید باشد. وقتی به زنی اجحافی میکنند از نقطه نظر روانشناسی و از نقطه نظر اجتماعی و سیاسی مهم است که خودش به جای پنهان شدن، جلو صحنه بیاید و چیزی بگوید وگرنه یک زن توسری خور است. پیشنهاد شما خدمت به این وضعیت است. سوم اینکه سازمان اطلاعات فرانسه اگر واقعن عددی بود اشراف کامل داشت به اینکه حول و حوش اقای زم چه میگذرد. من بر این اعتقاد نیستم که ارتباطات با زم فقط از راه دور بوده است. زم را هم از راه دور و هم بواسطه روابط عنکبوتی که دورش کشیدند به درون تله کشیدند. امکان ندارد کسی بتواند از راه دور یک ادمی را از هر طرف زیر نظر داشته و بطور سیستماتیک روی او کار کند. به اعتقاد من دست بر قضا پلیس فرانسه باید این کیس را باز کند، همه جوره از نو ورانداز کند. ما هیچکداممان نه تخصص اینکار را داریم نه میتوانیم این امر را بررسی کنیم. اما مهتاب قربانی چون به قول شما تنها کسی بوده که به درون این خانواده رفت و امد داشته و تنها کسی هم هست که خود اقای زم در باره اش اینگونه حرمت شکنانه و شک برانگیز صحبت نموده باید تولرانس این را داشته باشد که از جانب فعالین مختلف اپوزیسیون مورد سوال قرار بگیرد. در همین جوامعی که من و شما زندگی میکنیم. اگر این کیس الان مربوط به دزدیدن و قتل شارلی ابدو بود، تنها زنی که به خانه مقتول رفت و امد داشته نمیتوانست پشتش را به خبرنگاران بکند، بد دهنی بکند، تهدید دادگاه و پلیس و غیره بکند. باید متین و موقر بایستد جواب سئوالات را داده، رفع شبهه کند. من در مطلب خودم دقیقن از همین منظر به ایشان گفتم. اخر نمیشود شما لایو برای ملت بگذاری در باره حقوق زن صحبت کنی، اما وقتی روز خودش برسد قهر کنی، خودت را تحت تکفل بقیه ببینی و از پاسخگویی طفره بروی. هر کسی باشد خب سئوال میکند. جریان چی بود؟ چه جوری شما با زم دوست شدید؟ چه جوری به خانه اش می رفتید؟ ایا در باره اینکه دارد اشتباهات فاحش امنیتی و سیاسی میکند با او صحبت نکردید؟ اینها همه سئوالات مردم است. نمیشود سر زیر برف کرد. دست اخر اینکه پیشنهاد میکنم شما هم دست از تهدیدات برداری. خود شما با این روش برخورد اعتبار و اعتماد به خود را از دست میدهی. در هر حال این پیشنهاد من است. اصراری هم ندارم قبول کنید.
آقای شیرزاد شما در مقامی نیستید که بخواهید مرا تهدید کنید. امروز که دستهای پشت پرده این جریان دارد از پرده بیرون می افتد. شما شتابزده می خواهید با تهدید و قلدری خاک بر روی حقیقت بپاشید. همانگونه که با رفتن پشت روح الله زم و توجیه کردن حرفهای تهوع آور او در حد یک " شوخی دوستانه" میخواستید این مسئله علنی نشود. حالا که علنی شده عصبانی شده اید. به همراه شبکه کاوه و سپیده وارد شده اید که مسئله را لاپوشانی کنید. اما اگر قرار به ترسیدن از کسانی مثل شما بود که من در زندان از جلادانی مثل لاجوردی و پاسدارانش می ترسیدم. معلوم است شمایی که در سر این افتضاح به سکوت دعوت کرده اید و مانع هر گونه عکس العملی شده اید امروز تهدید به دادگاهی کردن من کنید! تناقض حرفهایتان را خودتان نمی فهمید! اما آقای گرامی من مهتاب قربانی نیستم، سکوت کار من نیست. تهدیدهای شما هم برایم پشیزی ارزش ندارد. اینکه از سر ناچاری بروید کد از مجاهدینی بیاورید که من به مدت 5 سال با آنها سر نجات جان ساکنان اشرف و لیبرتی در افتادم و با تحمل تمامی تهمت ها و دشنام ها سربلند بیرون آمدم، به روغن سوزی افتادن امثال شما را می رساند. شمایی که اتفاقا دشمنی تان با همین مجاهدین مرز نمی شناسد. شما جرات ندارید فرو ریختن قهرمان پوشالی که ساخته اید را ببینید. چون خودتان هم که او را باد زده اید با او فرو می ریزید. نخیر آقای گرامی قتل و جنایت جمهوری اسلامی با همدستی دو جناح اصلاح طلب و اصول گرا سالهاست که ادامه دارد. این جنایات و اعدام ها را زمانی که شما دست در دست کروبی و موسوی خواب دوران طلایی امام را می دید امثال من با زندان و از دست دادن عزیزترین هایمان محکوم کرده ایم. بساط شارلاتانیزم تان را جمع کنید. یا من جمعش خواهم کرد.
خانم عاطفه اقبال، شما در این کار تنها نیستنید و بنده به نوبه خود تا آنجا که در توانم هست از شما حمایت میکنم. سوالات شما کاملا بجاست و این حق ماست که بدانیم در این اپوزیسیون تازه به دروران رسیده چه میگذرد، چه دستهایی پشت پرده است و لاپوشانی ها از کجا می آیند. شاید بدین وسیله بالاخره راهی برای رها شدن از دست جمهوری اسلامی پیدا شود، تا سیه روی شود هر که در او غش باشد.
--------------------------------------------------------------
چند نکته درباره پرسش خانوم عاطفه اقبال از خانوم مهتاب قربانی.
امروز صبح یکی از دوستان تلفن کرد و گفت ایا نوشته در مورد خانم مهتاب قربانی را دیده ام؟ پاسخ من به این سوال منفی بود و ایشان برایم شرح دادند. بخش هایی از نامه خانوم عاطفه اقبال را از روی فیسبوک ایشان خواندم و بخش هایی نیز از پاسخ خانوم مهتاب قربانی را بیان کردند. از من خواستند با شناختی که از این نفر به ویژه خانم مهتاب قربانی دارم نظر خود را به طور عمومی بدهم.
در عین حال وقتی پیام های تلفنی خود را نگاه میکردم متوجه شدم که خانوم مهتاب قربانی دیروز به من زنگ زدهاند. و امروز هم پیام دیگری گذاشته اند و خواستند که من نظر خود را در مورد نوشته خانوم عاطفه اقبال بیان کنم. لازم است نکات زیر را برای روشن شدن مذاکرات این دو نفر تا آن جایی که به من مربوط است به اطلاع علاقمندان برسانم.
شاید سه سال پیش بود که خانوم مهتاب قربانی را کسی از نزدیکان به من معرفی کرد. او با همسرش به منزل معرفی کننده آمد و من هم به آنجا رفتم . از وضعیت و زندگی خود برایم سخن گفت و زندگی سختی را که در ایران داشت تشریح نمود و از زندان و شکنجه و ناراحتی هایی که کشیده بود و وضعیت نابسامان و مشکلاتی که در فرانسه داشت را با من در میان گذاشت. من مانند دخترم او را پذیرفتم و برخی از مشکلات او را تا جایی که می توانستم با کمکهایی که در امکانات بود برطرف کردم . کسانی که مرا می شناسند می دانند که این رفتار من هر جا که لازم باشد نسبت به هم میهنانم تکرار شده است.
چون همیشه بیانات خان مهتاب قربانی از نظر فکری به خود نزدیک می دیدم. چند مورد در تلویزیون رنگین کمان بنیاد آزادی اندیشه و بیان برنامه هایی اجرا کرد. اما به علت گرفتاری های قابل فهمی که برای تازه رسید آن به کشورهای اروپایی مطرح میشوند و همینطور نگهداری فرزندش این کار تداوم لازم را نداشت. او را زنی مصمم در مبارزه علیه جمهوری اسلامی و اهل ذوق و دارای بیانی مناسب و در عین حال درجستجوی موقعیت و شناساندن نام خود بود، که به نظرم طبیعی می آید یافتم.
من همیشه معتقد بودم و هستم که باید میدان مبارزه را برای جوانان آماده کرد بر اساس همین منطق در یکی از سخنرانی هایی که باید در ارتباط با حقوق بشر و کشتارها در ایران درپاریس میدان رپیبلیک میکردم از من خواست تا وقتی به او بدهم که نوشته خود را در اعتراض به کشتار ها بخوانند و من بعد از ۲ یا ۳ دقیقه صحبت وقت خودم را به او دادم که نوشته خود را خواند.
این اقدام طبیعتاً مورد انتقاد عدهای از دوستان هم قرار گرفت و استدلال من همان میدان دادن به جوانان بود و هست. دنباله دارد
دنباله ...
یک روزی یادم نیست چه کسی گفت فیلمی را که از خانم مهتاب قربانی رژیم پخش کرده است دیده اید. پاسخ من منفی بود چون معمولاً وقت به اندازه کافی برای دنبال کردن این چیزها را ندارم. آن شخص آن فیلم را برای من فرستاد و وقتی نگاه کردم پیامی برای خانوم مهتاب قربانی فرستادم و گفتم تا موقعی که شما در این مورد توضیح لازم را ندهید من همه ارتباطم را با شما قطع می کنم. بعد از چند بار تلفن بالاخره ایشان پیش من آمدند و کلیه آن چیزی را که در این فیلم آمده بود رد کردند و گفتند این مونتاژ جمهوری اسلامی می باشد. در مدتی که در این مورد صحبت می کردند به چهار ناراحت و آشفته بودند و از این که من در مورد ایشان قضاوت منفی دارم را � هیچ وجه نمیتوانستند قبول کنند و به من قول شرف دادند که چنین کاری را نکرده اند. با یکی دو نفر هم که صحبت کردم نظرشان این بود که این نوع مونتاژ ها را میشود انجام داد. اما وقتی خانوم قربانی میخواستم از پیش من بروند به ایشان گفتم شما آدم سیاسی هستید حداقل کاری که باید بکنید این است که به طور آشکار و عمومی این فیلم را و روابط خود را با روح الله زم را برای همگان بیان کنید. ایشان در این امر تردید داشتند و استدلال می کردند که باعث دامن زدن به مطلب خواهد شد ولی نظر من کماکان همان بود که به ایشان گفته بودم و تکرار کردم و گفتم اگر این کار را نکنید در آینده این مدرک میتواند برای شما مشکلی به وجود بیاورد. اما این کار انجام نشد و امروز وقتی نامه خانوم اقبال را خواندم متوجه شدم که دو نفر از دوستان ایشان او را راهنمایی کردند که این کار را انجام ندهد. البته امروز آنچه را که من پیشبینی کرده بودم اتفاق افتاد.
در مورد شخص روحاللهزم عرض کنم که من هرگز نسبت به هو و جنجال هایی که روح الله زم به پا میکرد هیچ علاقهای نداشتم و اصولاً مبارزه با رژیم جمهوری اسلامی را به این شکل آن نمی بینم.
رفتن به عراق او را وقتی شنیدم که برای گرفتن پول از یک آیت الله مشهور بود برآیم تعجب آور نبود چراکه به نظرم این هم مثل همان پولهایی میشد که عدهای چه از عربستان سعودی چه از اسرائیل چه از امریکا و یا کشورهای دیگر دریافت می کنند. که به نظر من هیچ اعتبار ندارد و خلاف آرمانهای سیاسی و اجتماعی من است.
در مورد کشتن روح الله زم البته موضع گرفتم و آن را به عنوان یک قتل دولتی توسط جمهوری اسلامی بیان کردم زیرا ذاتاً مخالف حکم اعدام می باشم اما در عین حال روش سیاسی و اقدامات روح الله زم و خاستگاه اجتماعی و سیاسی او برای من هرگز مورد اعتماد نبوده است.
جامعه ما متاسفانه مرده پرست است و به خصوص وقتی کسی را جمهوری اسلامی میکشد از او بت می سازند نمونههای زیادی وجود دارد که در اینجا به آنها نمی پردازم. دنباله دارد
دنباله و پایان
نوشته خانم مهتاب قربانی در ارتباط با اپوزیسیون پاریس را اصلاً درست نمی دانم و آنرا توهین به کنشگران سیاسی پاریس میدانم که طی این ۴۰ سال زحمات زیادی کشیده است و از بسیاری از زندانیان سیاسی و عقیدتی و از جنبش های داخل کشور در حد امکانات خود به طور مستقل دفاع کرده است. این بیان در باره اپوزیسیون پاریس به خاطر روح الله زم کار درستی نبود و نیست. این اپوزیسیون پاریس لطمات زیادی از ماموران جاسوسان و آدمکشان رژیم جمهوری اسلامی دیده است. بنابراین هر کاری که میکند با احتیاط است فراموش نکنیم که روح الله زم یک آقازاده بود. و وقتی سخنان او را در آنچه که ضبط شده بود در ارتباط با خانم قربانی می شنیدم به چندش آور و بی ادبانه و دور از گفتار یک فرد مسئول سیاسی بود.
اما در مورد خانم قربانی قضاوت من این نیست که او جاسوس جمهوری اسلامی باشد. به نظرم جوان با استعدادی است که به دنبال نام و موقعیت سیاسی می باشد و از سوی دیگر دلش برای ایران و مردم ایران به شدت می تپد و نگران است. اشتباه او نزدیک شدن به روح الله زم از یک سو و از سوی دیگر تکذیب نکردن آن فیلم بود. در مورد پرسش خانم اقبال این پرسش را از خانم قربانی مشروع می دانم زیرا فرد سیاسی هم حق پرسش کردن دارد و همین طور انسانی سیاسی باید به پرسشها پاسخ بدهد. دوستان و هم میهنان گرامی فراموش نکنیم که جاسوسان جمهوری اسلامی در همه جا وجود دارند و از هیچگونه اخلال در کار کسانیکه به دنبال مبارزه علیه جمهوری اسلامی هستند کوتاهی نمی کند.
آقای فرهنگ قاسمی ، از شما بسیار متشکرم برای این نوشته روشنگرانه و اینکه بصورت واضح آنچه را که گذشته بود شرح دادید. این همان مواردی است که سال گذشته به من هم گفته بودید. برای همین من بدنبال فیلم بودم تا ببینم چگونه مونتاژ شده است و آیا واقعی است یا نه؟ به هر حال همان فیلمی که سال گذشته خانم مهتاب قربانی به شما گفته مونتاژ شده است امروز مشخص شده که واقعی بوده. و خود خانم قربانی آنرا تائید کرده است. متاسفم که خانم قربانی به توصیه شما مبنی بر موضع گیری در این رابطه عمل نکرده است. ضمن اینکه من هم هرگز ننوشته ام که خانم مهتاب قربانی جاسوس است و به او هرگز اتهامی نزده ام. اما سئوال من همچنان که شما هم نوشته اید مشروع است و اینکه در این رابطه ها من نمی توانم سکوت کنم. مسئله الان این است که موضع گیری خانم مهتاب قربانی و تناقضاتی که در آن وجود دارد الان سمت و سوی مسئولیت او را در این رابطه مشخص خواهد کرد.
خانم اقبال من به شما پاسخ دادم. اما به واسطهی تهمتی که به من زدید، تنشی که برای من ایجاد کردید، آسیبی که دختر یازده سالهی من در این دو روز خورد، به واسطهی به خطر انداختن امنیت من به دلیل این تهمت در دادگاه پاسخگو خواهید بود. دو سال پیش برای آقای قاسمی نوشتم که من از شرف و حیثیتم نمیگذرم. این بار هم همانطور من به زم که در دام رژیم افتاد و متاسفانه اعدام شد خرده نمیگیرم. اما به شما چرا. من با شما و ایادیتان هیچ بحثی ندارم تا روز دادگاه. تمام کامنتهای شما مستند شده است یکبار برای همیشه لازم است یاد بگیرید که حق ندارید با حیثیت انسانها بازی کنید. این رشته سر درازی خواهد داشت که من به عنوان مهتاب قربانی آن را رها نخواهم کرد. بتازید و بتازانید که رو سیاهی به زغال خواهد ماند.
خانم قربانی شما قرار نبود به من پاسخی بدهید. پاسخ شما به افکار عمومی باید باشد که هنوز هم از آن پرهیز میکنید. شما بجای پاسخ به تهدید و شانتاژ عاطفی رو آورده اید. من نمیدانم شما و دخترتان چرا زمانی که زم این تهمت را به شما زد دچار تنش نشدید. آقای قاسمی آنچه را گذشته است را بصورت روشن توضیح داده. اینکه شما سال گذشته بجای توضیح به او گفته اید که این فیلم یک مونتاژ است. تا از پاسخگویی رهایی یابید. اگر شما همان زمان موضع گیری کرده بودید و زم ناچار می شد پاسخگو باشد چه بسا که بدام نمی افتد و قضایا به شکل دیگری می چرخید. شما مسئولیت دارید و نمیتوانید از آن با کلمات احساسی و تهدید بگذرید. من باز هم میگویم هرگز به شما اتهام نزده ام. و همانطور که آقای قاسمی هم گفت حق پرسش برای من و هر کسی محفظ است برای شفاف سازی فضای سیاسی. در رابطه با شکایت دستتان باز است . اگر فکر میکنید کمکی به شما میکند حتما اقدام کنید.
----------------------------------------
دوستان این مطلب با اعتراض این جماعت حذف شده بود و با اعتراض من به فیسبوک با توجه به اینکه مدارک قانونی مرا فیسبوک دارد آنرا برگرداند. کپی حذف را میگذارم. از من سئوال کرد آیا به این تصمیم اعتراض دارم. نوشتم آری.
من خانم مهتاب قربانی را در سالهای اول سکونتشان در پاریس شناختم، آنهم بخاطر صفحه بندی و دیگر کارهای مربوط به کتاب خاطراتم بود که همسرشان قبول زحمت کرده و به نحو خوبی انجام دادند. علاوه بر چند دیدار با ایشان همراه با همسرشان، در چند مراسم دیگر نیز ایشان را دیده بودم که مواردی هم مجری برنامهها بودند.
من بنا به تجربه نه تنها آمدنیوز و روح الله زم را جدی نگرفته و برنامهای از او را ندیدم، بلکه با دوستم ایرج مصداقی موافق بودم که آن کانال تلگرامی را فاضلاب امنیتی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی توصیف میکرد، در عین حال هم هیچگاه مخالفتی نمیکردم. آن فیلم کذایی را هم من دیروز در صفحه عاطفه عزیز دیده و ضمن تاسف، تقریبا شوکه شدم.
اما بعد از اعدام و در واقع قتل روح الله زم توسط جمهوری اسلامی، که آنرا محکوم کرده و میکنم، پستی از خانم مهتاب قربانی دیدم که غیر منتظره بود. ایشان علاوه بر جمهوری اسلامی، ننگی را هم حواله اپوزیسیون پاریس کرده بودند. پاریسی که قتلگاه چندین عضو اپوزیسیون از جمله زنده یاد بختیار، برومند و چند جانباخته دیگر بوده است. حداقل بخاطر اعتماد و محبتی که دکتر فرهنگ قاسمی به ایشان داشته، نباید به جمع اپوزیسیون پاریس توهین میکردند.
ای کاش خانم قربانی به جای خط و نشان کشیدن و تهدید، صادقانه ماجرا را توضیح میدادند، که به احتمال زیاد هم سؤتفاهمات بر طرف میشد.
به نظر من خانم مهتاب قربانی به دلایلی مانند جوانی و عدم تجربه قربانی شده است. اما به صحنه آمدن افراد دیگری کمی حساسیتها را بیشتر میکند. آیا کاوه شیرزاد که پرورش یافته آخوند هاست و سپیده پور آقایی در جذب نیرو به آمد نیوز فعال بوده اند؟ این دو چه رابطهای با روح الله زم داشته اند؟
احمد عزیز متشکرم از این توضیحات مفصلی که دادید. تمام این توضیحات مثل تکه های پازل است که بسیاری از مسائل را روشن تر می سازد.
احمد جان نازنینم درود به تو من هم راستش بر اساس اعتماد تو بود که چشم بسته به مهتاب قربانی بعنوان یک فرد سیاسی با پرنسیپ ها ی سیاسی در میان اپوریسیون پاریس اعتماد کردم بدون آنکه هرگز حتی در تصورم هم بگنجد که او ممکن است در" آمد نیوز" فعال باشد یا با اصلاح طلب ها و دست پرورده های رژیم در ارتباط باشد. اما هنگامیکه دیدم در اعدام زم نوشته است ننگش برای رژیم و ننگش برای اپوزوسیون (منظورش اپوزیسیون بوده ) ایرانی پاریس متوجه شدم که یک جای کار لنگ است! حتما توجه داری به واژه ها
و اینکه که ایشان ننوشته است مرگ بر رژیم بلکه ننگ بر رژیم که خوب بسیار پر معنی است.
مازیار جان، آن زمان که همسرشان زحمت صفحه بندی کتاب خاطراتم را کشیدند، هیچ ارتباطی با آمد نیوز و روح الله زم نداشتند. خانم مهتاب قربانی با خانواده خود به دلیل رد تقاضای پناهندگی با استناد به قانون دوبلین، یکی دو سال سختی را گذراندند. اینکه بعدا ایشان با آمد نیوز ارتباط یافتند، من خبری نداشتم.
--------------------------------------------------
من شخصن از عاطفه اقبال تشکر میکنم که ما و کل اپوزیسیون را متوجه حساسیت سر این موضوع کرد. این نکته برای من مهم است.
ممنونم مهرنوش جان از اینکه موضوع را جدی گرفتی و آنرا بخوبی در صفحه خودت مطرح کردی.
ممنون. اینپستکمک کرد کمن یکی کلی از صف استمرار طلبان مدعی براندای را بشناسم و بلاک کنم. حالت برای خود قیافه حق بجانب بگیرند. مرا با آنها جای سخن نیست.ممنون.
بانو اقبال بسیار منطقیومسدل پاسخ داده اید من داستان را نمیدانم چرا که زم قبل وبعد از اعدام برای من یکطرف دعوا برای کسب قدرت بود به این ها اهمیت ندهید
پاسخحذفممنونم از این روشنگری خانم اقبال واقعا من نمیدانستم چه خبر است. با خواندن مطلب شما خیلی از مسائل برایم روشن شد.
پاسخحذفمن هم برایم روشن نیست چرا مهتاب خانم یک حرف درست و واقعی در این رابطه نمیگوید. سال گذشته می گفت که فیلم مونتاژ شده است. الان میگوید بخاطر آبروی زم سکوت کرده. امروز باز میگوید که شما حیثیتش را به خطر انداخته اید و میخواهد شکایت کند. حرفهای این خانم پر از تناقض است خانم اقبال.
پاسخحذف