۱۴۰۰ اردیبهشت ۳۱, جمعه

پژمان قلی پور هجده ساله

 اینها حرفهای محبوبه رمضانی مادر پژمان است. پژمان قلی پور که با شقاوت در آبان ماه ۹۸ گلوله به سینه اش نشاندند. او فقط ۱۸ سال داشت. در اوج جوانی و شکفته شدن. درست شش روز قبل از مراسم عروسی برادر بزرگترش که میخواست در آن شرکت کند و برقصد. قلب هر انسانی با شنیدن این درد هزار پاره می شود. محبوبه با اشکهایی که در صدایش موج می زند، میگوید: "من مادر پژمان_قلی‌پور هستم پسر ۱۸ ساله ام با ۵ گلوله کشته شد. سه تا روی سینه، یکی توی قلبش و یکی بغل ابرویش. شما فکر می‌کنید یک نفر رو کشتید. نه. یک خانواده رو کشتید. یک خانواده رو نابود کردید. ما دلمون پر از درد و خشمه. من میگم قاتل بچه م رو نشون بدین. من کجا فریاد بزنم؟ وقتی دیدم قلب بچه ام سوراخه چطوری می‌تونم آروم باشم؟ مگه بچه من چقدر جون داشت که با پنج تا گلوله کشتینش؟! من از اون بیشرف، از اون قاتل یک سئوال دارم: وقتی داشتی بچه ی منو با گلوله می زدی به چشماش نگاه کردی؟ دلت برای جوونیش نسوخت؟ یک لحظه پیش خودت نگفتی که شاید این بچه مادر داشته باشه؟ اینا خطر داشتن برای شما؟ چه خطری داشت که با پنچ گلوله کشتینش؟ من نمیخوام مادر دیگه ای را باز قاب عکس فرزند به دست ببینم.
ما خودمان زبان داریم و نمیخواهیم کسی ما را نمایندگی کند؟ شما در این 18 ماه کجا بودید. چطور بچه من در دو خیابان انطرفتر خانه خودش امنیت نداشت. "
میگویند هروقت باران می‌آید؛ مادر پژمان می‌رود و چتر بر سر سنگ قبر فرزندش میگذارد. پدر پژمان رفته محل کشته شدن پسرش را با چشمانی اشک آلود گلباران کرده است. جنایتکاران! این چنین دل مادران و پدران ما را خون کرده اید و امروز می خواهید که به یکی از شما قاتلان رای بدهند. نخیر رای ما سرنگونی است. مادران و پدران زخم خورده ما رای نمی دهند. ما هم نمی دهیم. بروید در زباله دان تاریخ گم شوید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر