خانم شبنم مددزاده در قسمت پایانی سخنانی در مراسم مجاهدین در پاریس می گوید :
" مردم ایران یقین دارند که سرنگونی این رژیم، رژیمی که کمر به نابودی انسان و انسانیت بسته است به دست سازمان پرافتخار مجاهدین و شورای ملی مقاومت محقق خواهد شد. " !
باید توضیح دهم که خانم مددزاده یک زندانی سیاسی است که پنج سال در زندانهای رژیم جمهوری اسلامی بدون حتی یکروز مرخصی، همراه با برادرش زیر شکنجه دژخیمان بوده است. آزادی او و فرزاد برای من و تمامی فعالین حقوق بشر بسیار خوشحال کننده بوده و هست. شبنم با خروج از ایران و پیوستن به مجاهدین جایی که اکثر اعضایش خانواده اش در آن هستند، اکنون یک مجاهد است. برای همین مایلم از خانم مددزاده که من او را فردی قابل احترام به دلیل اعتراض و مقاومتش در مقابل جنایات رژیم جمهوری اسلامی میدانم، بپرسم :
" خانم مددزاده عزیز، شما چگونه به این یقین رسیده اید و بر روی چه اسنادی در یک جمع عمومی میگوئید که مردم ایران به سرنگونی رژیم توسط مجاهدین آنهم در شرایط فعلی یقین دارند!؟ به چه دلیل بعنوان نماینده تمامی مردم ایران سخن میگوئید؟ شما که پنج سال از مردم جدا بوده و بعد هم به خارج کشور آمده اید چگونه توسط تمامی مردم به این سرعت انتخاب شده اید که از قول آنها در رابطه با چنین انتخابی سخن بگوئید؟ آیا شما می توانید سخنان خود را حتی از قول همان تعداد زندانیان زن سیاسی که با هم در یک بند بوده اید، بیان کنید؟ چند در صد آن زندانیان سیاسی که با شما در یک بند بودند، از مجاهدین حمایت می کردند و به این یقینی که شما بیان می کنید، اعتقاد داشتند؟ شما اگر نگاه کوتاهی به آمار زندانیان سیاسی که از سال 88 به بعد از ایران خارج شده اند، بیاندازید خواهید دید که تعداد بسیار کمی از آنها به مجاهدین پیوسته اند و بقیه با وجود مشکلات اقتصادی که بعنوان یک پناهنده با آن روبرو بوده اند، ترجیح داده اند به مجاهدین نزدیک نشوند. خانم شبنم مددزاده شما میتوانید از قول خودتان بر پایه اعتقاداتتان در جمع خصوصی مجاهدین این یقین را هر چقدر میخواهید بیان کنید. اما وقتی چنین حرفی را در مراسمی که مجاهدین آنرا انعکاس بیرونی میدهند، میزنید، باید برای آن سند و مدرک ارائه دهید. من بسیار از آزادی شما از شکنجه گاه های جمهوری اسلامی خوشحالم ولی کاش بجای نماینده مردم ایران شدن، اندکی از درد و رنجی که مردم در نبودن یک اپوزیسیون جدی در مقابل سرکوب ولایت فقیه در این مدت سی و اندی سال کشیده اند، سخن می گفتید. کاش از اینکه مجاهدین، سازمانی که به قیمت خون فداکارترین فرزندان این ملت ریشه و قوام گرفته بود را با انقلاب ایدئولوژیک خود به فاضلاب های لیبرتی و اینک به برهوت آلبانی کشانده اند، سخن می گفتید و از جانب مردم خواستار پاسخگویی رهبران مجاهدین می شدید! خانم شبنم مددزاده عزیز، کاش قبل از اینکه بسرعت لباس مجاهدی بتن کنید، در جهت دفاع از همان مردمی که بخاطر آنها به زندان رفته اید، خواستار این می شدید که مجاهدین یک جمع بندی مختصر از کارهایی که در نزدیک به چهل سال گذشته در رابطه با سرنگونی رژیم انجام داده اند، به مردم ارائه دهند و غملکردهای خود را چه در رابطه با انقلاب ایدئولوژیک درونی و چه ارتباطات بیرونی خود توضیح دهند. و یک نقد کوچک نسبت به راهی که در این مدت رفته اند، بیان کنند!
من بسیار خوشحالم از اینکه مجاهدین اینک - و با تاخیر بسیار - به همان کاری که سالهاست توسط بسیاری از فعالین حقوق بشر و زندانیان سیاسی سابق انجام شده است و ادامه دارد. مبادرت کرده و به عدالت خواهی قتل عام زندانیان سیاسی برخاسته اند. - البته بدون اینکه به کارهای بسیاری که در گذشته در این راستا شده، اشاره کنند و دیدگاه قبلی خود را نقد کنند- و امیدوارم که به این کار سرعت بخشند و کارزار عدالت خواهی را تنها در نمایشات تبلیغی برای مطرح کردن خود نبینند و با لابی های که در کشورهای اروپایی و آمریکایی دارند پای رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی را به دادگاه های بین المللی و بطور خاص به دادگاه لاهه بکشانند. در آن صورت می توان گفت که این کارزار نمایشی نبوده و کارکرد عملی در جهت دادخواهی داشته است.
سخن آخر اینکه: خانم مددزاده از جانب خودتان سخن بگوئید. یقین خود را به مردم ایران بسط ندهید که مجاهدین در این مدت با همین توهم به خطا رفته اند!
سخن آخر اینکه: خانم مددزاده از جانب خودتان سخن بگوئید. یقین خود را به مردم ایران بسط ندهید که مجاهدین در این مدت با همین توهم به خطا رفته اند!
عاطفه اقبال - 14 آذر 95 برابر با 3 دسامبر 2016
کامنت ها در فیسبوک:
Arash Kiya
خانم اقبال.من نمی فهمم .که حرف و منطق شما چیست؟ .شبنم مدد زاده . دختر جوانی است .که هم در زندان رژیم ملاها بوده و هم در اشرف و لیبرتی .بوده و حتی یک خواهر و برادرش .هم توسط حکومت مالکی .همدست این رژیم .در لیبرتی .کشته شدند .خواهری که کشته شد .. مهندس کامپیوتر .بود . و برای آزادی ملت ایران جانش را داد . حالا شما .چرا بجای .مبارزه با رژیم. به این دختر و دید گاه . او حمله میکنید ؟ .چرا با تضادی .که خود دارید . فکر میکنید .که همه باید مثل شما فکر کنند .؟ .و مهمتر این که . در صحنه سیاسی و در مبارزه .منسجم و پراتیک .و .بها دادن .به مبارزه ..و .و.و هیچ نیرویی وجود ندارد .بجز .مجاهدین . برای نمونه . همین همیاری.و کمک ایرانیان .به سیمای آزادی را ببینید ؟ خوب اگر این سازمان هوادار .و پایگاه .نداشته باشد . .که نمی تواند . چندین ملیون دلار کمک مالی جمع کند . .و.و.و. با این همه ضربه و کشتار و فشار و زندان و اعدم و شکنجه. وو.. باید.نابود .میشدند . و. مهمتر این که در داخل ایران .نسل جوان بیشتر دارند به سمت مجاهدین..جذب میشوند . بنظرم قضاوت شما نادرست و .مغرضانه است.
آقای آرش کیا با احترام به شما با توجه به اینکه جواب سئوالات شما هم در مطلب من و هم در جواب به کامنت های بالا مشخص است ترجیح میدهم وارد بحث با کسی که آیدی مستعار دارد و شخصیتش در فیسبوک حقیقی نیست نشوم. موفق باشید.
Farideh Irani
متأسفم براتون - آقای کیا- دقيقا همين توهمات چندين ساله تون هست كه به انحراف رفتيد و هيچگاه نخواستيد خواستگاه مردم ايران رو متوجه بشيد و همين است كه مردم ايران هر روز بيشتر ازتون فاصله ميگيرن
Bahman Zangenah
من با مجاهدين بخاطر تفكرات ايدلوژى و بر خورد با افراد جدا شده از انها زاويه شديد دارم. ولى انها را منسجم ترين، قويترين، جدى ترين دشمن نظام ضد بشرى اخوندى ميدانم انها تكليفشان با خودشان كاملا معلوم است و در راه سرنگونى رژيم والايى حاضر به بها بوده و هستند در صحنه مبارزات حضور فعال دارند. و اكثر بازيگران دنياى سياست، از جمله و بالاخص ملا هاى حاكم، انها را بسيار جدى ميگيرند. ايكاش بقيه مبارزان ، از هر نوع ان، مانند مجاهدين ، تكليف خود را شفاف روشن ميكردند و يكصدم انها بها برداخت ميكردند. كه او ضاع اين چنين نبود كه هست
Atefeh Eghbal
آقای بهنام زنگنه اینکه با تفکرات ایدئولوژیک و برخورد مجاهدین با افراد جداشده زاویه آنهم زاویه شدید دارید. جای خوشحالی است. اما در رابطه با خواست مجاهدین در مورد سرنگونی رژیم باید ببینیم که از چه موضعی آنها خواستار این سرنگونی هستند؟ بله از نظر من هم آنها برای رسیدن به قدرت حاضر به پرداختن هر گونه بهایی هستند و برایشان حتی جان افراد نیز پشیزی ارزش ندارد. همانطور که در رابطه با جریان انتقال ساکنان اشرف و لیبرتی طی چندین سال متمادی شاهد آن بودیم که چگونه به هر کس که خواهان انتقال این نفرات بود تاختند و از هیچ کاری ابا نداشتند. در سوریه نیز نیروهای مختلفی با هم می جنگند، هیچ کدام هم انقلابی نیستند و دم هر کدام به جایی بند است. جنگیدن یک نیرو با یک حکومت دلیل بر انقلابی و مردمی بودن آنها نمی شود. امروزه مجاهدین در راهی که در پیش گرفته اند نشان داده اند که دقیقا چه به لحاظ ایدئولوژیک و چه بله لحاظ اخلاقی شبیه رژیم شده اند. و هدف وسیله شان را توجیه میکند. و من در این رابطه خوشحال نیستم، متاسفم
Bahman Zangenah
سركار خانم عاطفه اقبال عزيز و بسيار نازنين. اول اينكه اسم كوچك من بهمن است نه بهنام دوم اينكه جنابعالى متوجه مطلب من نشديد و عجولانه جملاتى كلى ، كه مورد قبول عقل سالم وتاييد منطق كلام است، را چب و راست انشا فرموده ايد سوم اينكه من براى خوشحالى و بد حالى زاويه دار بودن خود را با مجاهدين اعلام نكردم چهارم اينكه من يك واقعيت سرسخت را بيان كردم و ان، لطفا دقت بفرماييد، اينكه مجاهدين در برخورد با رژيم ضد بشرى تكليفشان با خودشان معلوم است ايكاش ديگران هم همجنين بودند. اگر شما با اين جمله مساله و يا مشكلى داريد لطفا بفرماييد بحث هاى ديگرمغلطه خلط مبحث است كه متاسفانه شديدا وارد فرهنگ سياسى مجازى فيسبوكى ايرانى شده است و ربطى به بحث و صحبت من ندارد. صحت و سقم گفته هاى شما احتاج به مدارك كامل از دو طرف دارد كه نه شما داريد و نه من ميتوانم بر مبناى سخن شما بكطرفه به قاضى بروم با احترام مجدد
Atefeh Eghbal
آقای بهمن عزیز با پوزش از اینکه نامتان را اشتباه نوشتم. من راستش با این واقعیت سرسخت که مجاهدین سعی دارند آنرا جا بیندازند، مشکل دارم. این روشن است که تکلیف مجاهدین با خودشان مشخص است. چون تحلیلها و عملکردهای مجاهدین بر همین استوار است. من فکر میکنم تکلیف هر کس یا هر گروهی تا وقتی درون گروهی است با خودش مشخص است. مسئله این است که این تکلیف باید با بیرون از خود مشخص و روشن و واضح باشد. که نیست! مدارک گفته های من در کارنامه پنج شش ساله اخیر مجاهدین در رابطه با خروج از عراق و برخورد آنها با مخالفین فکری آنها در تمامی سایت های رسمی و غیررسمی آنها موجود است. مدارک آن در بحث های تلویزیونی که در آن مخالفین را به تکه و پاره کردن تهدید می کنند موجود است. مدارک آن در بکار گرفتن افراد خانواده بر علیه هم موجود است. دیگر چه مدرکی می خواهید، دوست من؟ آنها در درون خانه چه کرده اند که دربیرون خانه میخواهند انجام دهند؟ من هر کس را بر اساس عملکردهایش می سنجم و نه در میزان درگیری اش با رژیم ! درگیری با رژیم اگر از موضع انقلابی نباشد به چه دردی می خورد؟ برای مبارزه با رژیم به عقیده من باید صد در صد در مقابل افکار و عقاید و عملکرد ارتجاعی و جنایتکارانه رژیم باشیم وگرنه این مبارزه آب در هاون کوبیدن است و به همان جایی راه خواهد برد که سرنگونی شاه راه برد. با احترام
Bahman Zangenah
خانم عاطفه اقبال عزيز. با احترام تمام ، متاسفانه دستگاه تحليلى شما يك متغيره است و هر واقعه ايى را از ديدگاه نزديكى و دورى، ضدى يا هميارى ، خوبى يا بدى مجاهدين ارزيابى ميكنيد و نتيجه از قبل تعين شده خود را ميگيريد. اينكه هركس، هر شخص، هر سازمان، هر شركت، هر تشكيلات، هر ارگان زنده براى پيشبرد و موفقيت راه خود( هر چه ميخواهد با شد و با هر معيار ارزشى ارزيابى بشود) بايد تكليف خود را با خودش مشخص بكند، امرى است كه عملا نتجه مثبت ان بصورت علمى ثابت شده است ، چه مجاهدين انرا بخواهند جا بياندارند چه حضرت ايكس انرا به حضرت ايگرگ نازل كرده باشد. فرهنگ نعل و ميخى، خدا و خرمايى، قصا و قدرى ، كربه مرتضى على، و بارى بهر جهتى حاكم بر جامعه ايران كه سابقه تاريخى داشته و اخوند دلال انرا به اعلا درجه خود رسانده است، از اين معضل تاريخى بغرنج بى معيارى رنج ميبرد من يك واقعيت سر سخت را بيان كردم و جنابعالى دو باره بصحراى كربلا زديد. اكثر كسانيكه ، الان بخاطر جو ايجاد شده( بوسيله هر كسى و از هر طريقى) مخالف سرسخت مجاهدين هستند و اخوند ها را بر انها ترجيح ميدهند ، اگر تقى به توقى بخورد و انها سركار بيايند، از عاشقان سينه چاك مريم و مسعود( اكر زنده باشد)خواهند شد.من تجربه اين رنگ عوض كردن اكثر جامعه ايرانى را به چشم خود در انقلاب ضد سلطنتى ديدم كه انجمن بيست نفره ما ، در شهرى در شرق امريكا، چگونه در عرض سه ماه ، داراى چهار صد عضو ، چند برابر كل جمعيت ايرانى شهر شد. افراد با پرنسيب، جهت دار، با معيار، هوشيار، مصمم ، و فداكار ، كه هميشه تعدادى معدود بوده و خواهند بود، هميشه در ادوار تاريخ، در هر رشته ايى تاثير گذار بوده اند و بقيه جون ماده بى رنگ و بو و شكل، بر اثر جو، شكل انها را ميگيرتد. مقايسه انقلاب بعدى با انقلاب ضد سلطنتى، مغلطه قياس مع الفارق است، چرا كه هم شرايط، هم جامعه، هم نقش افرينان سياست كاملا متفاوتند، گر جه ظواهر شبيه بهمى هم داشته باشند. متشكر از توجه شما و با احترام مجدد
Ali Salari
در ميان مخالقين رژيم کسي مشکلي با سرنگوني ندارد، بحث بر سر وعده هاي سرخرمن مجاهدين است. آنها که وعدهً سرنگوني سه ماهه و شش ماهه و هرسال را سرنگوني اعلام مي کردند، تا جالا چند بار سرنگون شده اند و از رو نمي روند. شما واقفيد که شبنم مدد زاده فقظ متني که به او داده اند از رو خوانده است. حرف خودش نمي تونه باشد.
Atefeh Eghbal
علی عزیز حتی اگر از رو بخواند حتما به آن اعتقاد دارد. مشکل این است که این حرفها را میتوان در درون بگویند ولی بیرون فقط توهم آنها را می رساند.
Saman Farahmandهوادار مجاهدین
لطفا اینقدر بی پرنسیب نباشید و به سخنان یک زندانی شکنجه شده رژیم ولایت احترام بگذارید
Rasoul Alinejadهوادار مجاهدین
خانم اقبال ؛
شما که می گفتید مجاهدین به زور اعضای خودشان رو در عراق نگه داشته اند ؟؟؟
الان که همگی در اروپا و آلبانی پخش شدند ...
آی خاک عالم بر سرت که مثل اربابانتآن در کاخ سفید و بیت العنکبوت خامنه ای بور شدید و تا فیها خالدون تان سوخت...
Sa Schaum
چه کسی سوخت ؟:آنکس که رسوا شد و آنکس که با بی شرمی «جشن پیروزی »گرفت که میتواند به البانی نیروهایش را ببرد علی رغم تمامی خونهایی که گذاشت بیهوده ریخته شود تا «اشرف قهرمان » بسازد و در حالیکه خود در غار پنهان شده بود و همسرش در کاخ خود در فرانسه زندگی میکرد «بیا بیا » میگفت و امثال شما در فرنگ دست میزدید که «هزار اشرف «میسازید و در فی س بوکهای خود با خون آنها فیس انقلابی میدادید و در آخر همان چیزی را که خانم عاطفه اقبال در کمپین خود خواسته بود یعنی خروج فوری از عراق را خود پس از سالها خونریزی جشن بگیرید ؟ تا «خالدون »رهبری تان باید سوخته باشد که در آخر تن به چیزی داد که بدرستی خانم عاطفه اقبال طرح کرد یعنی خروج از عراق ولی رهبران شما او را مورد تهاجم بیرحمانه وزشت خود قرار دادند؟اگر آنها واقعا در پی خواسته خروج بودند این قدر دشمنی با این کمپین نمیکردند وعلتی هم نداشت و پشتیبان آن بودند ولی دقیقا بخاطر این که این کمپین را مخالف استراتژی خیالی ومتوهمانه خود میدیدند این چنین خانم عاطفه اقبال و اعضای فعال کمپین را میخواستند لجن مال کنند و این لجن مالی ضد انسانی دقیقا نشان دهنده این بود که تا «خالدون «رهبران از این کمپین سوخته است وگرنه خانم اقبال و اعضای کمپین از اینکه اعضای مجاهدین به سلامت به آلبانی وخارج از عراق آمده اند خوشحال هم میباشند از جمله اینجانب و اینکه خواسته آنها واقعیت داشت و رهبران مجاهدین این زهر را نوشیدند و صورت خود را با سیلی «جشن پیروز » سرخ نگه داشتند . کینه توزی شما ورهبرانتان دقیقا نشان دهنده این است که «تا خالدون«تان سوخته است وگرنه مگر اینکه خانم اقبال چیزی جز از اینکه شما جشن «پیروز »انرا میگرفتند را خواستار بودند وحتی از برخورد سیاسی در کمپین با مجاهدین خود داری میکردند و فقط فقط ا زدید حقوق بشری به مساله نگاه میکردند پس مشخص است که چه کسی سوخته است و این هم «تا خالدون «ش!
Sa Schaum
جناب حسین« اربابان« چه کسی در کاخ سفید است ؟:همان کسانی که لابی هایش تشکیل شده از هارترین جنگ طلبانی مانند جان بولتن ها و مک کین ها میباشد؟ همان کسانی که مجالس خود را به هارترین جنگ طلبان آمریکایی و اروپایی تزئین میدهند و بر دستهای خون آلود انان به مرگ میلیونها انسان آب پاک میریزند چون از یک سازمان فاشیستی مثل مجاهدین دفاع میکنند . البته این هم نه از ته دل بلکه ابزاری هستند که هرروز به شکلی آنرا بکار میگیرند و یا توی سرش میزنند. یک روز اب نباتی مثل خروج از لیست به او میدهند وروز دیگر اخطار وهشدار که باید برود ! این است خاک بر سر کسی که فریادهای ملیشیای قهرمان را که مرگ بر امپریالیسم وارتجاع زنده باد جامعه بی طبقه بود را تبدیل به یک فرقه درون گرا کرده است که حال مینازد که افرادش نبریده اند ویا کم بریده اند کسانی که میخواستندسوار بر موج جنگ طلبی بوش «دمکراسی از دمش تا تهران « به قول مریم رجوی بدست آورند وکسانی که رویاهای یک نسل را به پای رهبر آروز مانده به دل «رحمت شده« ریختند که اکنون این سازمان حاضر به یک موضع گیری ساده نیست که رهبرش مرده است یا زنده ؟ این سازمانی که رهبرش حاضر به رونمایی از خو د نیست یا در غار ی پنهان شده است ویا در تابوت مرگ وبا خود نیز یک سازمان را از عرش انقلابی به ارتجاع فاشیستی یک سکت سقوط داده است این دست آورد رجوی بوده است که هرروز از صدم حسین تا شیوخ عربستان وامروز به ترامپ نژاد پرست فاشیست بجای تکیه بر مردم امید بسته است .« خاک بر سر »رهبرانی که از یک سازمان سیاسی پیشرو یک عقب مانده ارتجاعی وابسته به بیضه های امپریالیسم و شیوخ مرتجع عرب ساخت !
Sa Schaum
انتقادی که به خانم عاطفه اقبال در این متن وجود دارد هنوز امید به یک جریان لابی گری راست جنگ طلب ها ر دارد که در پی ایشان در متن مینویسند:٬٬ من بسیار خوشحالم از اینکه مجاهدین اینک - و با تاخیر بسیار - به همان کاری که سالهاست توسط بسیاری از فعالین حقوق بشر و زندانیان سیاسی سابق انجام شده است و ادامه دارد. مبادرت کرده و به عدالت خواهی قتل عام زندانیان سیاسی برخاسته اند. - البته بدون اینکه به کارهای بسیاری که در گذشته در این راستا شده، اشاره کنند و دیدگاه قبلی خود را نقد کنند- و امیدوارم که به این کار سرعت بخشند و کارزار عدالت خواهی را تنها در نمایشات تبلیغی برای مطرح کردن خود نبینند و با لابی های که در کشورهای اروپایی و آمریکایی دارند پای رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی را به دادگاه های بین المللی و بطور خاص به دادگاه لاهه بکشانند. در آن صورت می توان گفت که این کارزار نمایشی نبوده و کارکرد عملی در جهت دادخواهی داشته است.٫٫ به نظر میرسد که خانم اقبال هنوز به این امام زاده مجاهدین تهمت «عدالت خواهی « زده و درآخر هم از آنها میخواهند که از «لابی های «خود بخواهند که «جمهور ی اسلامی را به دادگاههای بین المللی بکشانند« ایشان انگار که فراموش کرده ست که این لابی ها یی که مجاهدین دارند در واقع هارترین جنگ طلبان وتحریم چی هایی هستند که اگر هم به چنین نمایشی یعنی «دادگاه لاهه«برسند در جهت اهداف شوم خود میباشند این را گذشته این نوع موسسات بین المللی نشان داده است و این خواسته ها اگر از سر ساده اندیشی نباشد یک خواسته ای است که مجاهدین سالهای قبل هم با ترتیب دادن باصطلا ح «دادگاههای نمایشی«و دعوت از قربانیان بصورت مسخره ای اجرا کردند که بیشتر شبیه یک تاتر بود. بهر روی این نوع خواسته ها فقط آتشبیاری برای جنگ طلبهای بین المللی است که اگر لازم باشد چنین اقداماتی میکنند و مجاهدین و خون هزاران قربانی رژیم جنایتکار اسلامی را بهانه ای برای اهداف سیاسی وجنگ طلبانه قرا رمیدهند. باید که سران رژیم ایران را در دادگاههای مردمی در روز پس از سرنگونی خواستار شد . لابی های مجاهدین و جریانهای بین المللی فقط در جهت منافع خود یا این کار را انجام نمیدهند ویاانجام میدهند آن داد گاه لاهه هرگز سران غربی را بخاطر جنگ وجنایاتی که بصورت میلیونی در عراق ، افغانستان ،سوریه و لیبی انجام داده اند و بخاطر نقض حقوق انسانها و جنایت جنگی هرگز به دادگاه نکشانده است از بوش تا بلر و نتانیاهو و این دادگاه لاهه تنها ابزاری است برای سیاستهای تجاوزکارانه که بنام حقوق بشر انجام میگیرد.
Parham Mousavi
اینم خانم مهدیه گرو نوشته : هی به خودم میگم نادیده بگیرم!هی با خودم مقابله کردم که فیلم سخنرانیش رو نبینم!اما نشد،دیدم و الان سردرد گرفتم،آخه باورم نمیشه من با این آدم سالها زندگی کردم اونم در جایی که انسان نمیتونه نقاب به رو داشته باشه و همیشه اعتقاداتش زو پنهان کرد اما حالا....
قلم خوبی داشت وقتی در زندان مینوشت اما الان متن نوشته هاش تکرار بود و تکرار،ادبیات نخ نما و تکراری 37 سال سازمان باز در نوشته ها و حرفهاش تکرار میشد.
حیف بود حیف،شبنم حیف بود برای اینکه انقدر خودش رو کوچیک کنه که به کسی که معلوم نیست زنده هست یا مرده بگه:جان جانان شبنم با هوش تر از این بود که به مریم رجوی بگه سیمرغ رهایی و در جمعی قرار بگیره که سالهاست هر چه در ذهن دارن فسیل شده.
کاش میدونستم چی شد که اینجوری شد شاید نذاریم باز تکرار بشه،مریم رجوی در فیلم حق داشت اشک شوق بریزه شاید اونم گاهی فکر میکنه دیگه کسی به نیت پیوستن به سازمان از ایران نمیره و با دیدن امثال شبنم خوشحال میشه
فرقی نمیکنه افکار فسیل شده برای چه اعتقاد و ایدئولوژی است هر چی باشه آفت تغییر هست آفت تغییر...
نمیخواستم چیزی بنویسم که حمل بر عکس العمل در برابر خبرهای صد تا یک غاز دست راستی نشه . اما امروز که فیلم رو دیدم مجبور شدم بنویسم مجبورو گرنه من و شما میدانیم که اتهام زدن و تخریب برای این جماعت کم هزینه تر از این حرفهاست .
Fataneh Hadjkhan
منکه یک ایرانی هستم هیچوقت گروهی که به خاک وطنم حمله کنند و جوانان ایران را بکشند برای رهبری انتخاب نمیکنم وجمهوری اخوندی را بشما ترجیح میدهم
Reza Gooran
طبق تجربه سالياني كه از فرقه رجويه دارم سران انحصارطلب خائن خودفروش به اين خانم تازه از راه رسيده ديكته كردند كه اين خزعبلات را به هم ببافد و به خوردهواداران سانديس خور بدهد
خانم اقبال خيلي عالي و به جا پرسش ها را مطرح كردي .دست مريزاد به شما.
Hoda Abhari
درود و بسیار سپاس از بانو عاطفه بسیار سنجیده نوشتید
Kazim Karami
این خانم باید مطمعن باشند که مردمیکه یک رژیم مذهبی را سرنگون کنند دیگر حکومت مذهبی دیگری نخواهند پذیرفت !
Bahman Zangenah
ايكاش چنين بود كه شما تخيل ميكنيد. همين چندى پيش ، نزديك به دوميليون در راهيپمايى اربعين شركت كردند و بسيارى از انها از مرزهاى غير قانونى وارد خاك عراق شدند. بحث مردم چه ميخواهند و مردم چه ميگويند پيچيده تر از انست كه با يك حكم كلى خوشبيانه سر و ته انرا بهم اورد. خيلى از كسانى كه از مردم سخن ميگويند، حتى سخنگوى خود نيستد. چرا كه تكليفشان با خودشان هم هنوز معلوم نيست. تا يك همه پرسى علمى در فضاى خارج از رعب و وحشت و جو سازى انجام نگيرد، حرف زدن از جانب مردم فقط خنك كردن دل و تكرار مكرات بى محتوا يى بيش نيست. كه محلى از اعراب در تحولات سياسى نداشته و نخواهد داشت
Kazim Karami
جناب شمس : از اینکه بواسطه گستردگی مظالم رژیم و سواستفاده های خرد و کلان در تمامی سطوح رژیم پر واضح است که حکومت مثل اوایل بعد از پیروزی قیام بهمن نفوذ زیادی را در بین توده های مردم از دست داده است . بدیهیست که رژیم حدود سی درصد از رای مردم را در دست دارد اما اینکه شما مطرح میکنید که دو میلیون تن در اربعین حسینی بعراق رفته اند بیش از دو میلیون از مردم تهران در جنبش سبز به خیابانها امده بودند . هیچ انسان منطقی نمیتواند ادعا کند که رژیم در فلان تاریخ سرنگون میشود و سرنگونی رژیم لزوما بمفهوم تشکیل یک حکومت کمونیستی هم نمیباشد بلکه منظور عدم دخالت مذهب در امور اجتماعی و سیاسی میباشد ! اگر رژیم نفوذ کافی داشت مجبور نبود با ایجاد جو ترس و وحشت و بزور سرنیزه حکومت کند ! هر روز توده های بیشتری به ناکارامدی رهبران ایران پی میبرند باضافه فساد اداری و رشوه ، فقر و سوتغذیه کودکان ، بیکاری میلیونی و رواج مواد مخدر و فحشا و ....... عملا تبلیغات حکومت را کمرنگ و بی اثر کرده است ! اگر رژیم به اندازه کافی محبوبیت داشت پس دیگر لزومی نداشت که ایران را زندان خبرنگاران و جوانان مدافع حقوق کودکان و امثالهم کند . بهر شکل نباید امید را از دست داد و گفت این حکومت جاودانیست !
Jamshid Jeyhvand
درود. بانو اقبال گرامی،پرسش ها مطرح شده،منطقی بجا،و بینقص بود؛افراد وگروهای،که بعد از تحمل رنج زندان،شکنجه!درک نکرده اند!علاقه شخصی خود را،خواست!عموم مطرح نکنند!اجالتان هنوز درک درستی از ساختار،اجتماعی امروز!و افکار متنوع جامعه ندارند!تشخیص خواست اکثریت!و هماهنگ شدن با آن مستلزم!کنکاش!و حضور مدام در بتن جامعه است!چیزی که پیروان طریقت!رئیس جمهور مدام العمر!و نایب(سابق) مکلای امام زمان!به سبب!گوشگیری!و ایزوله بودن از جامعه!از درک درست آن عاجز هستند!این خانم و دیگر هم باوران{[به سازمانی که در قرن بیست یکم!هم اکثر تصمیمات اجرای آن که رابطه مستقیم با حیات،ممات اعضایی پیر و رنجور!به ضرب انواع شکنجه،پا بند شده!در قفس ایدئولوژی منسوخه!را در اتاق خواب گرفته میشد]}با وجود تحمل حبس شکنجه!به چرایی،بی درنگ اعدام کردن آنانی که حتی نام مجاهد{[افکار عمومی با پیش فرضی که سبب آن را هم سران مجاهدین!با دوستی!با دشمن سوگند خورده ایران، ایرانی،بعد رژیم!فراهم ساخت کوچکترین اهمیتی به سرنوشت اعضای مجاهدین نمیدهد!که هیچ در برخی موارد هم ابراز خرسندی اکثریت مطلق در همین فضا بخاطر حمله و کشتار ناجوانمردانه!گروهی پیر رنجور،را....]}نمیدهند!با آن پیش را یدک میکشند!چه رسد به فعالیت تبلیغاتی و...!امیدوارم!روزی این سازمان نچندان خوشنام!در میان اکثریت{[مستند پایانی بر پایان بالای 35 میلیون بینده داشت،رفتار سران مجاهدین برای جلب رضایت دول خارجی و کسب مشروعیت از حمایت آنان]}به خود آیید!از اقدامات خائنانه که در طول جنگ هشت ساله!بر سر فرزندان ایران آورد!توبه کند!چرا که ملت بزرگوارند،میبخشند!اما فراموش نمیکنند.در پایان دیگر بار از شما بانو اقبال گرامی و ارجمند،به جهت طرح پرسشهای،بی نقص، بجا،و روشن،سپاسگزارم. باسپاس
Farideh Irani
درود بر شما خيلى درست نوشتيد ما همه آزاديم و مى توانيم اعتقاد و نظر خود را بدهيم اما نمى توانيم به جاى مردم ايران نظر دهيم و سخن بگوييم
Shamsi Mashkori
خانم شبنم خانم ، بقول عاطفه جان ، سخنگوي خودتان باشيد نه ملت ايران. درود بر عاطفه عزيز
Fari Mehr
تحليل بسيار با معني ،به جا، درست ،كاربرديي و انديشمندانه ي بود. سپاس بانوي فرهيخته!
khanoome Eghbal
پاسخحذفaz azadie Shabnam be haman andazeye rezhime jahanami narahatid!!!
Ey kash zarei az sharafva vojdane Shabnamdar shoma bood ta az karhayetan tobe mikardid va khejalat mikeshidid!
hamsoi ba rezhim ta koja???
شما خانم به خاطر خودفروشي سياسي كه كرديد و با رژيم ايران همسو هستيد بايد بگويم ننگ و خفت را براي خودت خريده اي مردم ايران ناكس و بي همه چيز را خوب مي شناسند كه تو وامثال تو هستند من با مجاهدين كاري ندارم ولي تو بايد شرم كني در اين سن و سال دستمال دست گرفته اي براي رژيمي كه همه دنيا مي دانند دارد گور به گور مي شود در ضمن لازم نگرده در سايت خودت از رژيم ايران بد بگويي اخه همه ميدانند تو از حادمان حرم ملا هستي
پاسخحذفاین هایی که یادداشت گذاشتن اگر حرفشان حق است چرا ناشناس باقی ماندن راست می گویید خودتون را معرفی کنید کسی مثل خانم اقبال پیدا شده که رو درروی کسانی که مدعی ازادی و دمکراسی می کنند ایستاده شما کجا بودید و هسید تا ببینید همین مجاهدین چی به روز اعضا خودشون اورده و می اوردن عزیزترین فرد خانواده و زندگیم در همین مجاهدین بود و به خاطر یکی دیگه که هنوز مونده متاسفانه نمی تونم خودم را معرفی کنم ولی شمایی که مدعی شده ای شما چرا خانم مدد زاده صدای ساز و اواز دهل را در مجاهدین شنیده
پاسخحذفخانم اقبال محترم من از شما متشکرم که حرف دل من و بسیاری دیگر را زدید. خانم شبنم مدد زاده خوب میداند که در همان زندان تعداد بسیار کمی از زندانیان از مجاهدین حمایت می کردند. در بیرون نیز همینطور هست. متاسفانه شبنم تحت تاثیر احساسات خواهر و برادرش که در اشرف کشته شدند حرف میزند. ولی مطمئن هستم با هوشی که از او سراغ دارم بزودی به این مسئله اشرف پیدا کرد. درود بر شهامت شما
پاسخحذف