اینروزها در فیس بوک و سایتهای مختلف، کمپین های "نه " به اعدام و شعارهایی مبنی بر آزادی و یا اعدام نکردن زندانیان سیاسی می بینیم : زینال و لقمان را اعدام نکنید! زندگی را از این دو نفر نگیرید! سعید ماسوری را آزاد کنید! و .....سئوال این است که از چه کسی آزادی زندانیان سیاسی مان را درخواست میکنیم؟ از چه کسی میخواهیم که زندگی محکوم به اعدام را نگیرد؟ .. مگر جز این است که اگر این رژیم قرار بود دستگیر و اعدام و سرکوب نکند که تا بحال دوام نیاورده بود. مگر جز این است که دستگیری و شکنجه و اعدام توسط همین جنایتکاران انجام میشود. اگر قرار بود آزاد کنند که دیگر دستگیر نمیکردند. اگر قرار بود اعدام را لغو کنند که دیگر حکم آنرا صادر نمیکردند. قبل از " نه" به اعدام، باید یک " نه " بزرگ به رژیم جمهوری اسلامی در تمامیتش گفت. یک " نه " بزرگ به وارد شدن در هر گونه بازی انتخاباتی و تبلیغاتی آن. یک " نه " بزرگ به آنهایی که میخواهند به تظاهرات اعتراض مردم رنگ سکوت بزنند. یک "نه " بزرگ به آنها که با هر حیله و نیرنگ میخواهند این رژیم سرنگون نشود و فقط اصلاحاتی در آن انجام شود از جمله زندانیان خودی آزاد شوند و آنها را هم در قدرت سهیم کنند...یک " نه " بزرگ به اصل و فرع ولایت فقیه و حکومت دینی در میهنمان و یک " آری " بزرگ به سرنگونی این رژیم جهل و جنایت در تمامیتش. آنوقت است که آزادی زندانیان سیاسی تحقق می یابد. بساط سنگسار و شکنجه و اعدام از کوچه و خیابانهای این مملکت رخت بر می بندد و بهار بزرگ به این زیباترین وطن باز میگردد. فراموش نکنیم که " آزادی هرگز دادنی نیست، بدست آوردنی است."
عاطفه اقبال - 9 فوریه 2012 برابر با 20 بهمن 90
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر