اینروزها قرنطینه مورد بحث زیادی در فرانسه شده است. اجبار همه جا مقاومت بوجود می آورد. وقتی زدن ماسک اجباری و نفس کشیدن آزاد ممنوع می شود. وقتی برای بیرون رفتن از خانه باید یک برگه اجازه چاپ کرد. زمانی که حکومت نظامی برای کنترل این مقررات به کار گرفته میشود. در بهترین کشورهای دنیا هم که باشی احساس تنگی نفس و زنجیر به دست و پاهایت را داری.
در فرانسه چند روزی بحث واکسن اجباری هم به میان آمد و با چنان عکس العملی از طرف مردم روبرو شد که بلافاصله عقب نشینی کردند. جالب ترین عکس العمل در مقابل واکسن اجباری را از یک پزشک شنیدم: کلروکسی کلروکین که هفتاد سال سابقه دارد را ممنوع کرده اند ولی واکسنی که چند ماه بیشتر روی آن کار نشده قابل اعتماد معرفی میکنند!
مغازه های کوچک و رستورانها بسته شده، کتابفروشی ها هم جزو این مغازه های بسته شده می شوند. وقتی مغازه دارها اعتراض کردند که ما مغازه را بسته ایم و همه ی سود خریدن کتاب به جیب فروشگاه های زنجیره ای بزرگ مثل اوشان و کرفور و یا به جیب آمازون می رود. دولت مغازه های بزرگ را مجبور کرد که قسمت های غیر ضروری! مثل کتاب و اسباب بازی را ببندند. حالا همین انتخاب بین ضروری بودن و ضروری نبودن خودش به مضحکه تبدیل شده. دیروز فروشگاه زنجیره ای مونوپری آفیش های بزرگی در فروشگاه آویزان کرده و با طنز به مسخره کردن قرنطینه پرداخته بود. محتوای یکی از آنها این بود : دولت بالاخره به این نتیجه رسید که باران خیس میکند و اجازه فروش چتر را به ما داد!
بحث بین ضروری و غیر ضروری معلوم نیست به کجا ختم میشود. مثلا مغازه های فروش سیگار جزو ضروریات حساب شده و باز هستند ولی کتاب فروشی ها ضروری نیستند و تعطیل شده اند. یا در یک فروشگاه چیپس و کوکا و پپسی و اینها جزو ضروریات هستند اما کتاب نه!
تناقض گویی های دولت نقش بسیار مهمی در از دست دادن اعتماد مردم بازی کرده است. اینکه یکبار در ماه مارس با اطمینان اعلام کرد که ماسک اساسا نیاز نیست و ویروس در هوا وجود ندارد. بعد از مدتی وقتی تعداد زیادی ماسک وارد شد. اعلام کردند که ویروس در هوا وجود دارد و ماسک اجباری است و نزدن آن جریمه دارد! یا در مورد ممنوعیت داروی هیدورکسی کلروکین که نزدیک به هفتاد سال در داروخانه ها بصورت آزاد فروخته میشد. در عوض دارویی بعنوان داروی کوید۱۹ به بازار آمد بنام ٰرومدسیویر که تولید کننده آن شرکت دارو سازی آمریکایی گیلید است و کلی پول در این رابطه به جیب زد. کمیسیون اتحادیه اروپا در ماه ژوئن اجازه ورود این دارو را داد. فرانسه نیز به مقدار زیادی خرید. چند روز پیش سازمان بهداشت جهانی اعلام کرد که این دارو هیچ تاثیری در درمان کوید ندارد و حتی خطرناک هم میباشد. در حالی که اتحادیه اروپا برای خرید آن یک میلیارد یورو هزینه کرده و اکنون اینهمه دارو روی دست مانده است.
از طرفی چند روز پیش ارائه یک لایحه به پارلمان از طرف دولت برای ممنوعیت عکس گرفتن از ماموران پلیس و پخش آن در شبکه های اجتماعی باعث یک اسکاندال شد. این لایحه خشم بسیاری از مردم فرانسه را برانگیخت و دیروز شاهد تظاهرات بزرگی در پاریس شهرستانها بودیم. کسانی که تظاهرات کردند می گویند دوربین ما حفاظت ما محسوب میشود و ما حق داریم وقتی پلیسی در تظاهرات مشغول کتک زدن مردم است از او عکس بگیریم و منتشر کنیم. روی بعضی از پلاکاردها نوشته شده بود : زمانی که اسلحههای خود را زمین گذاشتید ما هم تلفنهای همراهمان کنار میگذاریم. جالب اینجا است که پلیسی می گفت اگر ما را آزاد بگذارند ترجیح می دهیم بدنبال تروریست ها و قاتلان برویم تا اینکه مقابل جلیقه زردها و یا تظاهرات کنندگان بایستیم. از طرفی طرفداران این قانون می گویند که امنیت پلیس ها با انتشار عکسشان در معرض تهدید قرار میگیرد.
بسیاری از مردم این قوانین را در جهت محو تدریجی دمکراسی می بینند. خبرنگاری در تلویزیون می گفت من دیگر کشورم فرانسه را که مهد دمکراسی و آزادی بود را نمی شناسم. در بحث دیگری یکنفر میگفت: چرا باید یکنفر تصمیم بگیرد و دیگران فقط اجرا کند. چرا باید همه منتظر باشند تا رئیس جمهور بیاید و بگوید قرنطینه باشد یا نباشد. رئیس جمهور باید با مجلس و مردم در مورد چنین تصمیم هایی مشورت کند وگرنه دیکتاتوری فردی حاکم می شود. بحث های مخالف و موافق در فرانسه همچنان ادامه دارد. باید دید فرانسه به کدام سمت خواهد رفت. اما هر چه که در اینجا می گذرد اساسا قابل مقایسه با ایران تحت حکومت جمهوری اسلامی نیست. جمهوری اسلامی اینروزها از تظاهرات اینجا پوشش خبری ساخته است که ببینید مردم فرانسه هم ناراضی هستند. اما این را نمیگوید که اینجا در جریان تظاهرات ها نه کسی کشته و نه کسی دستگیر شد. اینرا نمیگوید که بحث های مخالف و موافق در مدیا روزانه جریان دارد و حتی رئیس جمهوری کشور را زیر علامت سئوال می برند. جمهوری اسلامی با هیچ کدام از این کشورهای غربی قابل مقایسه نیست. قبل از چنین مقایسه ای اول باید درب زندانهایش را باز و زندانیان سیاسی را که بجرم ابراز عقیده در آن هستند را آزاد کند و امکان تظاهرات و اعتراض آزاد را برای همه فراهم کند. در فرانسه هر مشکلی که وجود داشته باشد این آزادی وجود دارد که من احساس امنیت برای نوشتن عقایدم را دارم و هر نوشتنی هراس زندان رفتن را بدنبال ندارد.
عاطفه اقبال - 22 نوامبر 2020
در فرانسه چند روزی بحث واکسن اجباری هم به میان آمد و با چنان عکس العملی از طرف مردم روبرو شد که بلافاصله عقب نشینی کردند. جالب ترین عکس العمل در مقابل واکسن اجباری را از یک پزشک شنیدم: کلروکسی کلروکین که هفتاد سال سابقه دارد را ممنوع کرده اند ولی واکسنی که چند ماه بیشتر روی آن کار نشده قابل اعتماد معرفی میکنند!
مغازه های کوچک و رستورانها بسته شده، کتابفروشی ها هم جزو این مغازه های بسته شده می شوند. وقتی مغازه دارها اعتراض کردند که ما مغازه را بسته ایم و همه ی سود خریدن کتاب به جیب فروشگاه های زنجیره ای بزرگ مثل اوشان و کرفور و یا به جیب آمازون می رود. دولت مغازه های بزرگ را مجبور کرد که قسمت های غیر ضروری! مثل کتاب و اسباب بازی را ببندند. حالا همین انتخاب بین ضروری بودن و ضروری نبودن خودش به مضحکه تبدیل شده. دیروز فروشگاه زنجیره ای مونوپری آفیش های بزرگی در فروشگاه آویزان کرده و با طنز به مسخره کردن قرنطینه پرداخته بود. محتوای یکی از آنها این بود : دولت بالاخره به این نتیجه رسید که باران خیس میکند و اجازه فروش چتر را به ما داد!
بحث بین ضروری و غیر ضروری معلوم نیست به کجا ختم میشود. مثلا مغازه های فروش سیگار جزو ضروریات حساب شده و باز هستند ولی کتاب فروشی ها ضروری نیستند و تعطیل شده اند. یا در یک فروشگاه چیپس و کوکا و پپسی و اینها جزو ضروریات هستند اما کتاب نه!
تناقض گویی های دولت نقش بسیار مهمی در از دست دادن اعتماد مردم بازی کرده است. اینکه یکبار در ماه مارس با اطمینان اعلام کرد که ماسک اساسا نیاز نیست و ویروس در هوا وجود ندارد. بعد از مدتی وقتی تعداد زیادی ماسک وارد شد. اعلام کردند که ویروس در هوا وجود دارد و ماسک اجباری است و نزدن آن جریمه دارد! یا در مورد ممنوعیت داروی هیدورکسی کلروکین که نزدیک به هفتاد سال در داروخانه ها بصورت آزاد فروخته میشد. در عوض دارویی بعنوان داروی کوید۱۹ به بازار آمد بنام ٰرومدسیویر که تولید کننده آن شرکت دارو سازی آمریکایی گیلید است و کلی پول در این رابطه به جیب زد. کمیسیون اتحادیه اروپا در ماه ژوئن اجازه ورود این دارو را داد. فرانسه نیز به مقدار زیادی خرید. چند روز پیش سازمان بهداشت جهانی اعلام کرد که این دارو هیچ تاثیری در درمان کوید ندارد و حتی خطرناک هم میباشد. در حالی که اتحادیه اروپا برای خرید آن یک میلیارد یورو هزینه کرده و اکنون اینهمه دارو روی دست مانده است.
از طرفی چند روز پیش ارائه یک لایحه به پارلمان از طرف دولت برای ممنوعیت عکس گرفتن از ماموران پلیس و پخش آن در شبکه های اجتماعی باعث یک اسکاندال شد. این لایحه خشم بسیاری از مردم فرانسه را برانگیخت و دیروز شاهد تظاهرات بزرگی در پاریس شهرستانها بودیم. کسانی که تظاهرات کردند می گویند دوربین ما حفاظت ما محسوب میشود و ما حق داریم وقتی پلیسی در تظاهرات مشغول کتک زدن مردم است از او عکس بگیریم و منتشر کنیم. روی بعضی از پلاکاردها نوشته شده بود : زمانی که اسلحههای خود را زمین گذاشتید ما هم تلفنهای همراهمان کنار میگذاریم. جالب اینجا است که پلیسی می گفت اگر ما را آزاد بگذارند ترجیح می دهیم بدنبال تروریست ها و قاتلان برویم تا اینکه مقابل جلیقه زردها و یا تظاهرات کنندگان بایستیم. از طرفی طرفداران این قانون می گویند که امنیت پلیس ها با انتشار عکسشان در معرض تهدید قرار میگیرد.
بسیاری از مردم این قوانین را در جهت محو تدریجی دمکراسی می بینند. خبرنگاری در تلویزیون می گفت من دیگر کشورم فرانسه را که مهد دمکراسی و آزادی بود را نمی شناسم. در بحث دیگری یکنفر میگفت: چرا باید یکنفر تصمیم بگیرد و دیگران فقط اجرا کند. چرا باید همه منتظر باشند تا رئیس جمهور بیاید و بگوید قرنطینه باشد یا نباشد. رئیس جمهور باید با مجلس و مردم در مورد چنین تصمیم هایی مشورت کند وگرنه دیکتاتوری فردی حاکم می شود. بحث های مخالف و موافق در فرانسه همچنان ادامه دارد. باید دید فرانسه به کدام سمت خواهد رفت. اما هر چه که در اینجا می گذرد اساسا قابل مقایسه با ایران تحت حکومت جمهوری اسلامی نیست. جمهوری اسلامی اینروزها از تظاهرات اینجا پوشش خبری ساخته است که ببینید مردم فرانسه هم ناراضی هستند. اما این را نمیگوید که اینجا در جریان تظاهرات ها نه کسی کشته و نه کسی دستگیر شد. اینرا نمیگوید که بحث های مخالف و موافق در مدیا روزانه جریان دارد و حتی رئیس جمهوری کشور را زیر علامت سئوال می برند. جمهوری اسلامی با هیچ کدام از این کشورهای غربی قابل مقایسه نیست. قبل از چنین مقایسه ای اول باید درب زندانهایش را باز و زندانیان سیاسی را که بجرم ابراز عقیده در آن هستند را آزاد کند و امکان تظاهرات و اعتراض آزاد را برای همه فراهم کند. در فرانسه هر مشکلی که وجود داشته باشد این آزادی وجود دارد که من احساس امنیت برای نوشتن عقایدم را دارم و هر نوشتنی هراس زندان رفتن را بدنبال ندارد.
عاطفه اقبال - 22 نوامبر 2020
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر