۱۳۹۸ تیر ۸, شنبه

لمپنیزم در کامنت گذاری

لمپنیزم در کامنت گذاری معمولا در جهت به انحراف کشیدن بحث بکار گرفته میشود. وارد حریم شخصی و زیر لحاف افراد شدن، بجای برخورد سیاسی، شیوه شناخته شده اطلاعات جمهوری اسلامی، مجاهدین و دیگر گروه های مافیایی است. عدم بلوغ سیاسی - اجتماعی یک سیستم، یک سازمان، یک فرد باعث رشد پدیده منفی لمپنیزم در آن میشود. مواجه شدن با چنین کامنت هایی در فیسبوک مرا متاسف میکند. بخود قول داده ام که در مخالفت سیاسی - ایدئولوژیکم با رژیم جمهوری اسلامی و جماعت مجاهدین هرگز شبیه آنها رفتار نکنم . بر این تعهدم باقی مانده ام. یکدیگر را نقد کنیم. اگر مخالفیم محکوم کنیم. ولی با ادبیات لمپنانه حتی با دشمن مواجه نشویم. برای اینکه نباید در مبارزه با یک سیستم شبیه آن شد! هر گونه وسیله و روشی برای رسیدن به هدف قابل توجیه نمیباشد. برای من دشمن دشمن من، دوست من نیست. هرگز نبوده و هرگز نخواهد بود. با تمام قوایم در برابر اینگونه برخوردها، از طرف هر کس که باشد، می ایستم. چون اگر نایستم به بی تفاوتی دامن زده ام. برای من تاسف آورتر از اینگونه کامنت ها، بی تفاوتی جامعه مجازی در برابر چنین برخورد هایی است. بخصوص اگر چنین برخوردهایی، نفر مخالف را خراب کند براحتی از کنار آن عبور میشود! بنظر من واکنش در برابر لمپنیزم اتفاقا وقتی یقه نفر مخالف ما را میگیرد نشان میدهد تک تک ما به کدام پرنسیب هایی پایبند هستیم. وقتی به لمپنیزم پا می دهیم و یا از مقابل آن بی تفاوت می گذریم در رشد چنین فرهنگی شریک میشویم. اگر مخالف این فرهنگ هستیم اولین گام ایستادن در مقابل آن است.
یکی از افرادی که برخوردی لمپنانه در کامنت گذاری دارد، جواد ریاحی است. این فرد قبلا از هواداران مجاهدین بود و به مخالفان با شدت فراوان حمله میکرد. بعد شد مخالف مجاهدین و چپ دو آتشه که کامنت هایش در مورد مجاهدین برای من شرم آور بود. بعد دوباره شد طرفدار مجاهدین و شروع کرد به فحاشی های بی شرمانه در مورد من و دیگرانی که در کمپین انتقال ساکنان لیبرتی بودند. مثلا یکباربا بی شرمی نوشته بود : این عاطفه و عفت واداده!! امروز دوباره شده ضد مجاهدین و با همان کلمات دوباره برعلیه مجاهدین می نویسد و علیه برادر من به بدترین شیوه های لمپنی، مسائل جنسی مطرح میکند! کسانی که بقول فرانسوی ها براحتی هر بار کتشان را پشت و رو می کنند، قابل اعتماد نیستند.
تهمت های جنسی از دیرباز وسیله کسانی بوده که سواد بحث سیاسی و منطقی را نداشته اند. خمینی و پاسدارانش درخانه مبارزان کاندوم و قرص ضد بارداری کشف میکردند! چون هیچ منطقی در برابر مبارزه آنها نداشتند. امروز امثال جواد ریاحی نیز از فاحشه خانه و تهمت های جنسی برای خراب کردن مخالفانشان استفاده میکند و بخود حق میدهند تا زیر لحاف اطاق خواب آنها نیز سرک بکشند و دروغ های مشمئز کننده بگویند. از آنطرف مجاهدین نیز به بدترین شکل عمل میکنند بغیر از هوادارانشان افراد شناخته شده ای مانند مسلم فیلابی که در خیال خود فکر میکند وارث پهلوان تختی است! اما آلوده شدنش به فرهنگ لمپنیزم برعلیه مخالفان مجاهدین او را به یک لمپن دون پایه تبدیل کرده است، با فحاشی افسار گسیخته ماهیت خود را نشان میدهند. او شباهتی به پهلوان تختی ندارد چون تختی در وزنه برداری تختی نشده. تختی یک مرام است. درمورد این فرد و نوشته مشمئزکننده اش بعدها بیشتر خواهم نوشت. دیگری فردی بنام جمشید پیمان ساواکی سابق است که به خاطر همین سوابقش هرگز در شورای مجاهدین نیز پذیرفته نشده ولی از او برای فحاشی و چماق کشی بر علیه مخالفان مجاهدین استفاده میشود. متاسفانه چنین نفراتی در صف مجاهدین و جمهوری اسلامی هر روز بیشتر می شوند.
وضعیت آنها مشخص است. اما ما در فیسبوک میتوانیم مقابل این فرهنگ از هر طرف که باشد بایستیم و از آن بی تفاوت نگذریم. برای کسانی که در صفحاتشان امکان انتشار چنین کامنت های لمپنانه و بی شرمانه ای را می دهند متاسفم!
عاطفه اقبال - 29 ژوئن 2019

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر