نوشته های عاطفه اقبال: بیانیه چهارده نفره برای استعفای خامنه ای

۱۳۹۸ خرداد ۲۹, چهارشنبه

بیانیه چهارده نفره برای استعفای خامنه ای

مدتی است که چهارده نفر از داخل ایران در کادر فعالیت های مدنی، خواست استعفای خامنه ای و تغییر بنیادین قانون اساسی را مطرح کرده اند. من به شخصه فکر میکنم، حکومت جمهوری اسلامی با تمام جناح ها و سیستمی که طی این چهل سال برپا کرده است باید ریشه کن شود. اما فراخوان این چهارده نفر که اکثر آنها شناخته شده هستند، را کاری شجاعانه از داخل ایران می بینم. برای مطرح کردن چنین تقاضایی در داخل ایران باید جرات و شهامت داشت و پای مخاطرات آن خوابید. مسلما خامنه ای نه از پست آب و نان دارش کنار میرود و نه قانون اساسی را می توانند دست بزنند. بخاطر اینکه اگر هر کدام از اینها عملی شود پایه های لرزان حکومت فرو خواهد ریخت. برای همین هدف گرفتن ایندو از طرف دوستان داخل کشور از نظر من دوراندیشانه می باشد. باید هر حرکتی را در مکان و شرایط آن سنجید و قضاوت کرد. تحلیل من به این معنی نیست که من چنین تقاضایی را امضا خواهم کرد. بلکه به این معنی است که پشت این دوستان خواهم ایستاد و از حق آزادی بیانشان دفاع خواهم کرد. از نظر من مطرح کردن چنین تقاضایی نیاز به امضاهای فراوان ندارد بلکه اتفاقا نام همان تعداد شخصیت شناخته شده ای که در داخل ایران آنرا با هم امضا کرده و بیرونی کرده اند،به این فراخوان اعتبار میدهد.

عاطفه اقبال - 19 ژوئن 2019

لینک و نظرها در فیسبوک

بیانیه دوم چهارده نفر در توضیح بیانیه اول : ما مخالف کلیت این حکومت هستیم.

هموطنان گرامی

ما چهارده تن، بی هیچ واهمه و پروایی، جمهوری اسلامی را نظامی برآمده از قوانین استبدادی می دانیم و با نشانه رفتن دقیق مبانی و مظهر مفاسد این نظام که همانا "قانون اساسی" و جایگاه ولی فقیه و" رهبری "ست، خواستار مطالبات بر حق خود و بخش وسیعی از مردم خویشیم!

به بیانی واضح تر، ما با کلیت این حکومت و حاکمیت و همه نهادها و قوای آن مخالفیم و معتقدیم هیچ راهی برای بازسازی و نوسازی این رژیم وجود ندارد.

ما چهارده تن، در پی "گذار کامل" و مسالمت آمیز از این رژیم «ایران ویران کن»، و در پی برپایی انتخاباتی آزاد هستیم.

ما نیز در آرزوی برخورداری حکومتی دموکراتیک و سکولار بوده که اعلامیه جهانی حقوق بشر سر لوحه مجلس آینده اش برای تدوین و تبیین مدرنترین قانون اساسی عصر حاضر باشد!

پس، آنچه که ما چهارده تن با انتشار نخستین بیانیه ی خویش در پی آن بوده و هستیم، یک مطالبه فراجناحی برای «عبور کامل» از نظام جمهوری اسلامی بوده و متعلق بهمه آزادیخواهان راستین با هر گرایش سیاسی و عقیدتی است.

امضا کنندگان بیانیه اول

1-محمد ملکی 2- گوهر عشقی ( مادر شهید ستار بهشتی )

3-حوریه فرج زاده ( خواهر شهید شهرام از شهدای ۸۸)

4-هاشم خواستار

5- محمد کریم بیگی ( پدر مصطفی از شهدای 88)

6-محمد نوری زاد

7-محمد رضا بیات 8-محمد مهدوی فر

9-کمال جعفری یزدی 10- زرتشت احمدی راغب

11-رضا مهرگان 12- عباس واحدیان شاهرودی

13- محمد حسین سپهری 14- جواد لعل محمدی

Azarakhsh Rostami

درود و سپاس از شما که این اتفاق را در شرایط موجود داخل بررسی و تحلیل میکنید و از جبهه گیری بر علیه این افراد که چند نفر را من از نزدیک میشناسم که شغل و معیشت شان را از دست داده اند خودداری میکنید

بله من هم اکثر آنها را می شناسم. کسانی هستند که زندان بوده و زندگیشان را بر سر مبارزه با حکومت گذاشته اند. کار آنها کاری شجاعانه در کادر فعالیت های مدنی است.

مشکل اینجاست راه دیگری وجود ندارد .

راه دیگری هم وجود داشته باشد. این درخواست حق دمکراتیک آنها است. همه نباید حتما یک شکل عمل کنند

اسامی اشون کیا هستن؟

محمد ملکی . هاشم خواستار. زرتشت احمدی راغب، گوهر عشقی، محمد رضا بیات، کمال جعفری یزدی، محمد حسین سپهری، حوریه فرج زاده، محمد کریم بیگی، جواد لعل محمدی، محمد مهدویفر، رضا مهرگان، محمد نوریزاد و عباس واحدیان شاهرودی

کار خوبی کردن البته که باید حمایت کرد ولی خامنه ای کسی نیست که با این حرفا و تقاضاها بره احتمالا بمب آمریکا باید ببرش!

مسلما که نمی ره . رفسنجانی گفته بود مگه میهمان اومدیم که بریم/ اما کار اینها در کادر فعالیت های مدنی داخل ایران کار شجاعانه است

بیانیه یک مشت اصلاح طلب که هدفی جز نجات نظم موجود و به بیراهه کشاندن مبارزات جانانه مردم ستمدیده برای نابودی این نظام جهنمی ندارد،نه نشانگر شهامت و شجاعت ،که اوج عوامفریبی است.این ترفندی جهت نجات نظام غارت و قتل است .اولا که نه محدود کردن صلاحیت ولی فقیه ،چه برسد به حذف آن،واقعی است و نه تغییر قانون اساسی .بدون این قانون اساسی و ولی فقیه،جمهوری اسلامی وجود خارجی نخواهد داشت.اصلاح طلبان هم بر این واقعیت آگاهند .بنابراین این یک عوامفریبی برای مقابله با جنبش مبارزاتی ونجات نظام است.واقعا بایستی هیچ آشنایی با الفبای سیاسی نداشت که در شرایطی که کارگران را بخاطر لقمه نانی زندانی میکنند و تا دم مرگ شکنجه میکنند،باور کرد که کسانی برای لغو پایه های این سیستم جهنمی ،حق بیان داشته باشند.مسئله دیگر اینکه این اصلاح طلبان خواهان حذف ولی فقیه (خامنه ای،خبرگان،شورای مصلحت نظام و.....)نشده اند،بلکه برکناری یک مهره ،که بزعم ایشان دیگر قادر به حفظ نظام نیست ،را مطرح کرده اند.براستی این عوامفریبان با کدام نیرو و تحت نظارت کدام نیرو میخواهند قانون اساسی را اصلاح کنند.قانون اساسی موجود را نه اصلاح،بلکه بایستی کاملا سوزاند.

مردم در جواب به این تلاش های مذبوحانه ،ماهها پیش گفتند:

اصلاح طلب اصول گرا

دیگه تمومه ماجرا

من دکتر ملکی، هاشم خواستار، گوهر عشقی، زرتشت راغب و .... را اصلاح طلب نمیدانم. این بیانیه ربطی به اصلاح طلبان ندارد. نباید آنرا به جیب آنها ریخت. آنها در کادر فعالیت های مدنی در ایران چنین خواسته ای را مطرح کرده اند. باید مکان و زمان مطرح کردن این خواسته را دید و بر اساس آن قضاوت کرد. کارشان در شرایط فعلی ایران از نظر من شجاعانه است ولی نظر شما میتواند متفاوت باشد. در ثانی مگر مطرح کردن هر خواستی به انجام آن می انجامد؟ چنین خواسته ای اگر برآورده شود یعنی استعفای خامنه ای و تغییر بنیادین قانون اساسی یعنی باید فاتحه حکومت جمهوری اسلامی را خواند. و مطمئن باشید که فرو خواهد ریخت.

واقعیت این است که تنها نابودی این رژیم میتواند دریچه ای بر بنیاد دنیایی نوین باشد.تجربه انقلاب ۵۷ ،نشان داد که حتی نابودی یک رژیم خودکامه هدف نیست بلکه اولین قدم در راه استقرار نظمی نوین است.شما این اصلاح طلبان را بشناسید یا نه ،مهم نیست.مهم این است که اینان اصلاح طلب هستند.و هدف آنها چیزی جز نجات رژیم و به بیراهه کشاندن مبارزات جاری نیست.با این توصیف اینان نه شهامت دارند و نه شجاعت.بلکه رذالت و دریوزگی اینان را بایستی نشان داد.شهامت و شجاعت را بخشی ها و تمای مبارزان راه عدالت و برابری و آزادی دارند که جانانه به پیکار با این نظام جهنمی برخاسته اند.

دوست عزیزف من مایلم که شما با منطق و دلیل تحلیل کنید که چرا اینها هدف را نجات رژیم و به بیراهه کشیدن مبارزات می دانید؟ چون من در کامنت شما فقط شعار می بینم. چرا از نظر شما دکتر ملکی دریوزه و رذل است؟ و در ثانی الان چه کسی در صحنه واقعا دارد با این رژیم میجنگد. کدام ما اسلحه بر دوش در خیابانهای تهران هستیم و برای سرنگونی میجنگیم؟ آیا براستی فکر میکنید با دو تا نوشتن ما و یا تظاهرات در خیابانهای اروپا رژیم سرنگون میشود؟

من فکر میکنم درک اینکه اصلاح طلبی تنها نجات نظم موجود را هدف دارد ،مشکل نباشد.بنابراین این نه شعار که واقعیت است.اگر من و شما در تبعید اجباری هستیم،هزاران پیکارگر در ایران هستند و قیام اچیر و اعتراضات و جنبش ها و زندان و اعدام ها ،همگی دال بر وجود اینمبارزه و جنبش جاری هستند.در ضمن من حتی اگر یک نفر مبارز در ایران وجود نداشت ،هیچگاه دنبال اصلاحات و اصلاح طلبان نمی افتادم.آنها دریوزه و رذیل وفریبکارند،چراکه نجات نظم موجود را دنبال میکنند

حرفهاي بي ربط مي زنيد دوست عزيز، به عزيزاني که اين بيانيه را نوشته اند اتهام اصلاح طلبي زدن، تهمتي ناروا و ناپسند است که با هزار خروار چسب به آنها نمي چسبد و شما با اين گونه ياد داشت هاي ناروا و ناپسند، تنها نا پختگي و ناشيگري خود را در امر سياست ايران به نمايش مي گذاريد.

آنچه این آقایان طلب کرده اند،عبارت است از رفرمهایی در قانون اساسی و محدودیت در اختیارات ولی فقیه.صرفنظر از اینکه این مطالبات ذره ای با واقعیات رژیم جهنمی حاکم همخوانی ندارند و غیر ممکن هستند،بایستی توجه داشت که رفرم کلمه دیگری برای اصلاح است.این آقایان بصراحت از اصلاحات در قانون اساسی سخن رانده اند.مردم ستمدیده،اما پایان قتل و غارت،پایان فقر وفلاکت و استقرار آزادی و عدالت اجتماعی را میخواهند و این خواسته ها در تناقض آشکار با تمامیت قانون اساسی و موجودیت رژیم است.آقایان خواستار محدودیت حیطه اختیارات ولی فقیه و حتی برکناری خامنه ای شده اند ،اما از سلب قدرت از ولی فقیه(خبرگان،شورای مصلحت نظام و رهبر)هیچ سخنی نیست.آنچه آنها نگفته اما میخواهند،تداوم نظام موجود با تغییراتی(اصلاحاتی)جزئی است.این خواسته یا ناخواسته،تودهنی زدن به کسانی است که تمامیت رژیم را مردود میدانند و نابودی کل رژیم را هدف دارند.این توهمی را تقویت میکند که گویا این رژیم قابل رفرم و تغییر است وبدین لحاظ خاک پاشی به چشم توده هاست.حتی اگر ولی فقیه کنار رود وقانون اساسی تغییر یابد ٫که این خود از محالات است،هنوز ماشین دولتی پابرجاست،هنوز حاکمیت قتل و غارت پابرجاست.با این توصیف راه حل ایران نه رفرم،نه اصلاحات،بلکه انقلاب است.در ضمن بسیار گفته شد که این آقایان در زندان بودند.زندانی بودن دلیل بر حقانیت یک گروه و یا فرد نیست.کما اینکه بسیاری از همین ملاها از زندانیان زمان شاه هستند.بسیاری از ملاها و فرزندانشان بدست همین حاکمان به زندان افتادند و حتی اعدام شدند.

گفتم که هرچه بنويسيد تنها عدم اطلاع و ناپختگي خود را برملا مي کنيد، معلوم مي شود که اطلاعيه آنها را حتا نخوانده ايد، آنها خواستار برکناري خامنه اي و حذف اصل ولايت مطلقه فقيه در قانون اساسي هستند، اين يعني سرنگوني و شما اين را نمي توانيد متوجه شويد

در شرایطی که هزاران کارگر را بخاطر طلب لقمه نانی به بند میکشند،هر عقل سلیم بایستی در آزادی بیان "سرنگونی طلبان" شک کند.من نمیدانم شما در کدام کهکشان ساکنید ،اما میدانم که هر صدای اعترضی در ایران تحت حاکمیت فقها در گلو خفه میشود.عجبا که این بزعم شما براندازان،در همین ایران بیانیه ی سرنگونی منتشر میکنند.در ضمن ،توسل شما به کلمات ناپختگی و بی اطلاعی را دلیلی بر ضعف استدلال شما و حقانیت موضع خود میدانم.

شما سر زير برف کرده و خوش باشيد، برويد اطلاعيه را بخوانيد و از خودتان انتقاد کنيد که بي جهت به آنها تهمت اصلاح طلبي زده ايد

شجاعت و شهامت و جرات را بخشی ها،مادران خاوران،مبارزان در زنجیر در سیاهچالهای رژیم،و تمامی جنبش ها و انسانهای مبارز به نمایش میگذارند که مقاوم و استوار در پیکار با رژیم قتل و غارت بوده و در شرایط خفقان و اختناق پرچم آزادی و رهایی را برافراشته اند و پایه های این نظام جهنمی و قرون وسطایی را بلرزه در آورده اند.اصلاح طلبان دریوزگان رذیلی هستند که خاک به چشم توده ها می پاشند و با حیله و فریب در تکاپوی نجات رژیم هستند.

من نمیفهمم دوست گرامی، این بیانیه چه ربطی به اصلاح طلبان دارد؟ چرا اصرار دارید آنرا به جیب آنها بریزید؟ مشخص است که مادران خاوران و بخصوص آنها که در خاوران ها آرمیده اند مظهر شجاعت و مظلومیت بودند. اما این مسئله با درخواست استعفای خامنه ای توسط این دوستان هیچ تناقضی ندارد.

عزیز وگرامی

هر حرکتی که نابودی تام این رژیم و برقراری نظمی نوین تحت سیادت شوراهای کارگر و رنجبر و زحمتکش را هدف نداشته باشد،اصلاح طلب است.اصلاحات که شاخ و دم ندارند.اصلاحات حفظ نظام موجود با ایجاد تغییرات تداوم سیستم موجود در شکل و قالب جدیدی را هدف دارند.از آنجا که اصلاحات تنها اقدامی در حفظ و تداوم این سیستم هستند ،بایستی صادقانه و صریحا آن را و خاصه ماهیت آن را افشا کرد.

دوست گرامی، این دوستان که بیانیه داده اند اغلب بارها و بارها در مقابل تمامیت نظام ایستاده و دستگیر و زندانی شده اند. دکتر ملکی به تنهایی شاخص یک عمر مبارزه و از دست دادن زندگی اش در مقابل این رژیم میباشد. تقاضای اینها را به نظر من نباید اشتباه دید. بلکه باید به شرایط خاص زمانی و مکانی نگریست. گاه برای باز کردن یک کلاف سر درگم باید از همان پایین و مرحله به مرحله شروع کرد. مطمئن باشید که اگر رژیم این اشتباه را بکند که به تعویض خامنه ای و تغییر بنیادین قانون اساسی دست بزند بلافاصله فرو خواهد ریخت. برای اینکه در شرایط فعلی یک تلنگر لازم است که از پا در بیاید. از این منظر باید به چنین بیانیه ای نگریست.

مجاهدین و شورای مقاومت ،وارثان بی عدالتی علوی و وارثان همان جهنمی هستند که خمینی به ارمغان آورد.

شاهوی عزیز، این بیانیه چه ربطی به مجاهدین، شورای ملی مقاومت و وارثان این و آن دارد؟ بهتر نیست روی محتوای پست من کامنت بگذارید؟

اشاره به مجاهدین و شورای آنها در جواب به یکی از کامنتها بود.اما تا این حد به پست شما ربط دارد که آنها هم بنوعی اصلاح طلب هستند.آنها نیز در اصل جایگزینی فرقه خود با فقها را هدف دارند.آنها نیز حفظ نظام و سیستم موجود را تحت رهبری وارثان خمینی و طالقانی و مطهری و.....هدف دارند

جواب کامنت را باید زیر همان کامنت بدهید که مشخص شود پاسخ با چه کسی است. اما کسانی مثل دکتر ملکی یا خواستار بارها در مقابل اصلاح طلبان ایستاده اند. در ثانی من و شما مگر کاری بیشتر از آنها انجام میدهیم؟ مثلا اسلحه به دست داریم بر علیه نظام میجنگیم که بتوانیم روی سر کار آنها بزنیم. دوست من هر کس در جایی که ایستاده است آنچه از دستش برمی آید انجام میدهد.

کلام آخر

من در کنار آنانی هستم که برای نابودی کلیت این رژیم و نظام و سیستم مبارزه کرده و برقراری حاکمیت شوراها و نظمی عاری از ظلم و ستم و چپاول را هدف دارند.اگر شما در این زمره اید ،همرزمیم.اگر نه موفقیت و توانی دو چندان در مبارزه با ظلم و بیداد را برایتان آرزومندم.

مطمئن باشید که اکثر ما در رابطه با نابودی کلیت این نظام نظر مشترک داریم ولی در مورد شیوه های مختلف حتما نباید نظراتمان یکی باشد. همینکه در این زمینه ها با هم گفتگو میکنیم بسیار مثبت است. موفق و سلامت باشید

Homayoon Hunar Baksh

مرگ بر جمهوری اسلامی و فرقه تبهکار خارج نشین

از مرگ گفتن این سالها اگر سود برده اید ادامه دهید. اما منظورتان از فرقه تبهکار خارج نشین چیست؟ منظورتان طرفداران سلطنت هستند؟ درست نیست به آنها توهین کنید.

Homayoon Hunar Baksh

بانوی گرامی من حالم خیلی خوب هست و سپاس که از حالم پرسید.من مشروطه خواه و ضد جمهوریخواهان انحصار طلب و تمامیت خواه و فرقه تبهکار خارج نشین و در داخل هستم.

منهم با نظر شما کاملا موافقم ومعتقدم که هم خواست آنها وهم برخورد شما دقیقا دمکراتیک است ودر چهار چوب شرایط فعلی جامعه اگر چه مشت بر آب است ولی شجاعانه مطرح شده است وباید حمایت شوند . ممنون از شما.

Homayoon Hunar Baksh

من متوجه هستم اما و اما اینان و همه ملی منقلی و توده ای و نهضت ضد آذادی مجاهد فدائی حزب توده جمهوریخواهان انحصار طلب و تمامیت خواه و فرقه تبهکار قبل از هر چی اول باید از ملت عذرخواهی کنند برای ۴۰ سال ویرانی ایران و ملت .

من به هیچ کدام از این گروهها توهین نمیکنم. نه به ملی مذهبی ها و نه نهضت آزادی و مجاهد و فدائی و سلطنت طلب .... بنظر من باید نقد کرد و نه توهین. فرهنگ گفتگو به مردم این امکان را میدهد که با نظرات مختلف و مخالف هم آشنا شوند ولی فرهنگ توهین فضای سالم سیاسی و اجتماعی را گل آلود میکند. با احترام

شاه اللهي ها مثل طرفداران ولايي مي خواهند همه اشتباهشان را بپذيرند و از خودشان انتقاد کنند، بغير از خودشان. اگر کسي ايراني باشد و خواهان فردايي بهتر، بايد گذشته اش را نقد کند تا امکان مشارکت خود در گذار به فردايي بهتر براي ايران را فراهم سازد. گر شرط شود که مست گيرد، بايد که هرآنکه هست گيرند.

Homayoon Hunar Baksh

ملت در دی ماه جواب این وطن فروش های بی وطن را دادند.ایران که شاه نداره حساب و کتاب نداره

دوست گرامی، من به دکتر ملکی با عمری مبارزه و زندانی سیاسی بودن. به هاشم خواستار با عمری سینه سپر کردن در مقابل حکومت. به زرتش راغب با از کار بیکار شدن و حکم زندان گرفتنش. به گوهر عشقی که هنوز پرچمش ستار است و ... بی وطن نمی گویم! آنها بسیار انسانهای باشرف و مبارزی هستند. ضمن اینکه من با سیستم شاه و سلطنت کاملا مخالفم. با احترام

Homayoon Hunar Baksh

خوب با این اشخاص بودن باید هم ضد پهلوی باشید. این اشخاص جمهوری خواهان انحصار طلب و تمامیت خواه و فرقه تبهکار هستند .ما پیروزیم چون حق با ماست جاوید شاه

ضد سلطنت بودن من ربطی به دفاع از حق آزادی بیان این دوستان ندارد. ضمن اینکه من نمیفهمم شما چرا بجای اینکه با منطق و سند در مورد این نفرات حرف بزنید به آنها توهین میکنید. مثلا آیا میتوانید بگوئید دکتر ملکی و یا هاشم خواستار چگونه تمامیت خواه هستند؟ برایم جالب است بدانم!

فرشته وزیری نسب

عاطفه جان، تحسینت می‌کنم که با حوصله به همه پاسخ می‌دهد اما به نظرم بحث با افراطیون راست و چپ بی‌حاصل است، چون فقط شعارهای توخالی می‌دهند بی آنکه توجهی به وضعیت داخلی کشور داشته باشند.

فرشته وزیری نسب فرشته جان متاسفانه بعضی فقط حرف میزنند گوش نمیکنند. گویا هیچ چیز دیگری جز آنچه آنها باور دارند حق وجود ندارد. مرغ یک پا دارد و بس! من این گونه برخوردها را نمیفهمم.

اصلاح طلب و اصول گرا هردو دوروی یک سکه اند . فرقی باهم ندارند .

بله من هم با شما موافقم. اما دکتر ملکی .هاشم خواستار و ... را اصلاح طلب نمیدانم. نباید حرکت این دوستان را به جیب اصلاح طلبان ریخت.

خانم اقبال عزیز با شما کاملا موافقم و من هم از هر کسی که موجودیت خامنه ای را به زیر سوال بکشد و خواهان تغییر قانون اساسی شود از آن حمایت میکنم ولی آن را کافی نمیدانم.

از قضاوت بی پایه و اساس بعضی ها هم واقعا تعجب میکنم.

Mohsen Irandoost

امید است که سر مشقی برای تمام مخالفین رژیم بخصوص خارج نشینان قرار گیرد! با سپاس

عاطفه جان حالا من بد كارى ميكنم فقط گزارش از محله و روزمرگى ميدم ؟ ( بعد از خواندن کامنت ها !)

فائزه جان گزارش از محله کاری متنوع و جالب است. و بنظر من آنچه در آن جریان دارد روزمرگی نیست. زندگی است. آنها زنده اند و زندگی میکنند. این ما هستیم که زندگی نمی کنیم و در تندباد حوادث گرفتار آمده ایم.

نامه اعتراضی 14 تن از مطالبه گران استعفای آیت الله علی خامنه ای به نخست وزیر ژاپن

طی روزهای گذشته نامه ای از سوی 14 تن از فعالین مدنی و سیاسیِ داخل کشور روی خروجی خبرگزاری های بین المللی قرار گرفت که در آن ضمن مطالبه و اصرار بر استعفای رهبر جمهور اسلامی ، ریشه مشکلات در اصولی از قانون اساسی مذکور شده بود که این اختیارات بی حد و حصر را به رهبری داده است .این گروه ضمن این که خواهان تغییر بنیادین در قانون اساسی شده بودند ، در کلیپ های کوتاهی که از تک تک آنان منتشر شد راه حل اساسی را گذر از رژیم جمهوری اسلامی ذکر کردند. و در همین راستا ضمن استقبالی فراوان ِ مردم از این مطالبه ی ملی هشتک

" #گذارازرژیم_سیدعلی_استعفا "

نیز در فضای مجازی و به حمایت از آنان فعال شد.

بعد از سفر شینزو آبه به ایران و نشست او با آیت الله خامنه ای این 14 تن درروز شنبه 15 ژوئن 2019 ( 25 خرداد 98) با صدور یک نامه و تحویل رسمی آن به سفارت ژاپن در تهران مراتب اعتراض خود را به این نشست اعلام داشته و خطاب به نخست وزیرِ ژاپن نوشتند "

به رنگ پرچم خودتان وفادار باشید و با مسئول سیاه‌بختی مردم ایران گفت‌وگو نکنید زیرا او مشروعیت ندارد.

اصل این نامه که نسخه ای از آن به آموزشکده توانا ارسال شده است در زیر می آید .

نخست وزیر محترم کشور ژاپن جناب آقای شینزو آبه

با سلام و تقدیم احترام

رونوشت نامه‌ای را که خطاب به آقای خامنه‌ای نوشته‌ایم و در رسانه‌ها منتشر شده است به سفارت کشور متبوع شما فرستاده‌ایم.

شما باید از هستی و زمان متشکر باشید که در خاک ایران متولد نشده‌اید زیرا توسط سربازان رهبری که برای مذاکره با او به ایران آمده‌اید به جرم همکاری با دولت متخاصم آمریکا زندانی‌تان می‌کردند.

آقای خامنه‌ای رهبر مشروع ایران نیست. او هیچ احترامی برای حق مردم ایران قائل نیست و کشور را به دو پاره تقسیم کرده است. یک پاره را مدافع مقاصد خودش کرده است و همه نیروهای نظامی و امنیتی و قضایی را پشتیبان آن گروه کرده است و گروهی دیگر را که با منویات و تصمیمات غلط او همراهی نمی‌کنند توسط گروه اول سرکوب می‌کند. یکی از این سرکوب‌شدگان که خونش را به ناحق ریختند و در زندان و بازجویی او را کشتند ستار بهشتی است و اینک مادر داغ‌دیده‌ی ستم‌کشیده‌اش خانم گوهر عشقی این نامه را به شما می‌نویسد و از شما می‌خواهد حضورتان را در ایران محدود به منافع کشور ژاپن نکنید و برای خاطر پایین کشیدن قیمت نفت، خون مردمان سرزمین ما را ناچیز و بی‌مقدار نکنید.

آقای آبه

رهبر ایران در نزد مردم ایران هیچگونه مشروعیتی ندارد زیرا نه با رای مردم که با رای عده‌ای انتخاب شده است که خودش آنان را انتخاب می‌کند. او هیچ حرمت و شرافتی برای ساکنان ایران قائل نیست و حقوق بشر ایرانی را فدای گسترش جنگ‌افروزی‌های خودش کرده است. شما باید با مردم ایران صحبت کنید نه با آقای خامنه‌ای!

آقای آبه

خون انسان از نفت ارزشمندتر است زیرا حیات انسان به خون اوست اما در مملکت ما نفت سیاه بر خون سرخ ارجحیت یافته است و آقای خامنه‌ای به مدد پول این نفت سیاه خون سرخ مردم ما را می‌ریزد. خورشید ژاپن را خون سرخ کرده است و خورشید ما را نفت سیاه کرده است. به رنگ پرچم خودتان وفادار باشید و با مسئول سیاه‌بختی مردم ایران گفت‌وگو نکنید زیرا او مشروعیت ندارد.

متن انگلیسی نامه که پیوست نامه اصلی است در زیر می آید .

Honorable Shinzo Abe

Prime Minister of Japan

With great respect and greetings,

We have transmitted to your embassy a letter addressed to Supreme Leader Ali Khamenei that was also published on several media outlets. Prime Minister Abe, thank providence that you were not born in Iran, because if you were and traveled here for negotiations, you would be arrested for colluding with the "belligerent American government".

Mr. Khamanei is not the legitimate leader of Iran. He has no respect for the rights of the Iranian people, and divides the country into two strands. One strand defends his own objectives, and he has placed the armed forces, security forces, and the judiciary, as defenders of that strand. The other strand does not go along with his intentions and erroneous decisions, so he has placed the first strand in charge of oppressing them. One of the oppressed, Mr. Sattar Beheshti, whose blood was unjustly shed, was murdered under interrogation in prison. Now, his wounded, rueful mother Mrs. Gohar Eshghi writes this letter to you.

اى امت ساده لوح و پخمه بهوش

بجز سه چهار نفر از اين چهارده نفر مثل مادر ستار بهشتى يا دكتر ملكى و يكى دو نفر ديگر بقيه انها از ماموران وزارت اطلاعات و اتاق فكر رژيم هستند مثل نوريزاد و زرتشت راغب

و چه اسان اين شيادان و دزدان شاخدار ميتوانند مردم ايران را فريب بدهند

يعنى اگر چنگيز مغول وحشى چهل سال بر ايران حكومت ميكرد خسارات و غارت و خيانت و جنايت بسيار كمتر از اين ميبود كه اين رژيم ايرانستيز چهل سال است كه ايران را توام با جنايت و خيانت غارت ميكند

یعنی ما بهتر از آنها که در کنار هم هستند ماموران وزارت اطلاعات را از راه دور می شناسیم؟ من فرهنگی که تهمت می زند را نمی فهمم. دوست من، زرتشتی که زندان رفته و الان هم کارش را بخاطر افشاگری هایش از دست داده نه شیاد است و نه خائن! دیگران را هم یک به یک بروید ببینید چه کسانی هستند قبل از اینکه متهمشان کنید. انگشت اتهام بسوی افراد گرفتن بسیار راحت است.

ان را كه شما نام برديد زرتشت راغب است و بچه محل يكى از دوستان خود من در شهريار

است ايشان را از دوران نوجوانى و جوانى ميشناسد

شما كه انقدر خود را دانا ميدانيد چطور از خود سئوال نميكنيد كه زندانيان سياسى بيگناه كه حتى يكصدم مثلا نوريزاد از حاكميت انتقاد نكرده سالها در گوشه زندان نگهميدارند و گاها بعضى از انها را هم به أشكال مختلف ميكشند و به قتل ميرسانند چگونه است كه با اينها هيچ برخوردى نميشود و يا زندانيهاى خودى براى فريب ملت امثال زرتشت راغب يا طبرزدى يا خزعلى ماموران وزارت اطلاعات هستند و از ان وزارت بدنام حقوق ميگيرند

من تا از موضوعى صددرصد مطمئن نباشم چيزى نمينويسم

خانم اقبال مقالات شما را مرور ميكنم خود شما هم تا حدودى مشكوك ميزنى درسته كه أوائل انقلاب زندان بوده اى اما كارها و نوشته هايت به توابها شبيه است

Mohsen Irandoost

دوست من، شما که همه چیز مشکوک هستی؟!!!! در فرهنگ کشور ما نظیر شما متاسفانه بیش از انسان‌هایی هستند که انتقاد کردن و تهمت زدن برای آنها بسیار ساده تر است تا راه حل دادن!!!

آقای محترم! من با شما محترمانه برخورد کردم ولی اینک معیار قضاوت شما را در تشخیص دوست و دشمن فهمیدم و از کامنت شما اندکی شخصیت شما را شناختم. راستش نمیدانم کسی مثل شما در صفحه من چه میکند؟ حیف که برای دهان به دهان شدن با کسی مثل شما ، باید خود را تا سطح نازل لمپنیزم پایین آورد و من اینکاره نیستم. بفرمائید بروید در صفحه خودتان به کسانی مثل زرتشت راغب. دکتر ملکی. گوهر عشقی یا دیگران توهین کنید. صفحه من جای توهین و فحاشی نیست. شناسنامه سیاسی خود شما چیست که در مورد دیگران به این راحتی قضاوت میکنید و هر کس که با شما همفکر نیست را اطلاعاتی و تواب لقب میدهید. من در گفتگو دو طرفه بسیار صبور هستم ولی فحاشی و توهین و لمپنیزم را از طرف هر کس که باشد، برنمی تابم. بفرمائید بساط فحاشی تان را جای دیگری پهن کنید. ضمنا شکسته نفسی نفرمائید مشکوک و تواب هم خود شما هستید با این برخورد لمپن و فحاشانه!

محسن عزیز متاسفانه اینگونه برخورد از افراطی گری این قبیل افراد در می آید. کسانی که بجای نقد و گفتگو فقط به مخالف نظری شان تهمت می زنند و فحاشی میکنند. اینها همه را مشکوک می دانند بخاطر اینکه خودشان مشکوک هستند.

عاطفه عزیز ناگفته نماند که از اینگونه افراد در میان به اصطلاح دوستان خودمان هم یافت میشود!

متاسفانه این چنین است. افراطی گری درد بدی است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

اشتراک در: نظرات پیام (Atom)