میگویند چه گوارا در تیتر تمام اطلاعیه های ارتش رهایی بخش ملی بولیوی می نوشت :
راستی انقلابی در برابر دروغ های ارتجاع!
براستی چرا " چه " اینهمه روی این نکته تاکید داشت؟ در
برابر دروغ هایی که مرتجعین در هر شکل و لباس میگویند، ما چگونه باید باشیم؟
"راستی انقلابی" بهایی دارد که باید آنرا پرداخت. وگرنه می بینیم آنهایی
که روزی ادعای انقلابی بودن داشتند، امروز به کجا رسیده اند! " انقلاب "
یا " ارتجاع " فقط یک کلمه نیستند. بسرعت می توان از یک عنصر انقلابی به
یک عنصر ارتجاعی تبدیل شد. اولین دروغ! اولین قربانی کردن واقعیت با توجیه مصلحت !
اولین پایمال کردن حق! اولین تهمت ناروا! .... راه را برای این دگردیسی باز میکند.
بخاطر همین هم در کتابهای اولیه تقریبا همه سازمانهای انقلابی در سراسر جهان بر
" انتقاد و انتقاد از خود " به عنوان یک اصل تاکید شده است. برای اینکه
فقط با این اصل می توان به مقابله با دگردیسی رفت. سازمان یا افرادی که خود را
انقلابی میدانند اگر نتوانند عملکردهای گذشته و حال خود را صادقانه نقد کنند نه
تنها راهشگا نخواهند بود بلکه به مرور مرداب خواهند شد. مبارزه اگر در همه ابعاد
آن صادقانه نباشد از هیچ ارزشی برخوردار نیست. برای اینکه مبارزه به خودی خود ارزش
نیست. بل هدفی که برای آن مبارزه میکنیم ارزش مند است.
هری ویه گوس – محافظ و همرزم چه گوارا او را اینگونه توصیف میکند :
چه گوارا از صمیم قلب انقلابی بود . او فقط چریک نبود. برای تغییر اجتماعی می
جنگید و میخواست آمریکای لاتین را از ظلم و بی عدالتی پاک کند. مبارزه مسلحانه را
بهترین راه چاره دید. آنوقت ها راه دیگری برای رسیدن به این هدف وجود نداشت.
امروز آیا آنها که ادعای انقلابی بودن دارند، از صمیم قلب انقلابی
هستند؟ بحث در پیروز شدن یا شکست خوردن نیست. بحث در این است که با خود و با مردم
رو راست و صریح باشیم. چه گوارا در بولیوی در شکل نظامی آن شکست خورد. اما در بدست
آوردن قلب مردمش برای همیشه پیروز شد. برای همین هم نام او فراتر از آمریکای لاتین
به یک آرم در مقابل بی عدالتی تبدیل شده است.
عاطفه اقبال - 29 می 2017
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر