مادران این مادران دلسوخته، از هر کدام جگرگوشه ای را بر دار کرده اند. هر یک کتابی در دل دارند. کتابی از نامردمی ها، از جنایتها، از اشکها و جدایی ها، مادران آه مادران، این عاشقان همیشه تاریخ. عاشقانی که فرزندانشان را بدون هیچ شرط و بهانه ای دوست دارند. امروز اینها بهم پیوند خورده اند. " شعله " مادر ریحانه آنها را اینگونه توصیف میکند : " زنجیری بافته شده از بند ناف" و چه زیبا است این تعبیر. بسیاری مادران دیگر نیز اگرچه عکسشان اینجا نیست ولی در این زنجیره جا دارند. و چه بسیار مادران "عزیز از دست داده ای" که به تدریج به این زنجیره خواهند پیوست. این صداهای مظلومیت اگر یکی شود، لرزه بر ارکان حکومتی خواهد افکند که بر ظلم و جنایت و جهالت بنا شده است. درود بر آنها که شیر پاکشان را به فرزندان دلیرشان دادند و به آنها ایستادگی و " نه " گفتن را آموختند. درود بر آنها که پیکر بیجان و زخمی جگرگوشه هایشان را از زندان تحویل گرفتند. با خون دل آنها را بخاک سپردند وخود از پا ننشسته اند. درود بر آنهایی که حتی نمیدانند پیکر فرزندانشان کجا دفن شده و یا هرگز نفهمیدند چه بر سر آنها آمده! ولی هنوز بدنبال آنها می گردند. درود بر تمامی این مادران و پدران که دردها بر دل دارند ولی رو در روی این جنایتکاران ایستاده اند! براستی فرزندانشان را بیرحمانه کشتید ولی با این مادران و پدران چه میکنید؟
عاطفه اقبال - شنبه 12 دی 94 برابر با 2 ژانویه 2016
http://eghbalatefeh.blogspot.fr/
http://eghbalatefeh.blogspot.fr/
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر