توهین و ناسزای این چنینی را در دو جبهه مخالف تجربه کرده بودم. یکی در خیابانها و زندانهای تهران بعنوان مخالف رژیم از جانب پاسداران جمهوری اسلامی دیگری در پاریس از طرف مجاهدین بعنوان منتقد و اختلاف نظر سیاسی- اما این نمونه برخوردی که گذاشته ام جدید و از کسی است که خود را مخالف هر دو جبهه ی بالا می داند و فعالیت هایش در این مسیر میباشد. هدف این نوشته پاسخگویی به یک فرد نیست. واکاوی یک شیوه برخورد است که باید در مقابل آن ایستاد تا اعتبار جبهه مخالفان حکومت مخدوش نشود.. به این که الان زمان مناسب نیست هم اصلا معتقد نیستم چون همین مصلحت گرایی ها وضعیت را به اینجا رسانده است.
قبلا برخورد الهه هیکس را در برنامه تلویزیونی دیده بودیم که به طرف مقابلش میگفت : حیوان. اینک چشممان به جمال جملاتی از قبیل: " رذل" " بی ارزش" "پَست" "نوبر" از طرف ایرج مصداقی روشن میشود. کسی که به رژیم جمهوری اسلامی در جبهه دشمن و به مجاهدین در جبهه مخالفان رژیم بدرستی همیشه انتقاد دارد که چرا منتقدین را برنمی تابند و تهمت می زنند. اما خودش نیز متاسفانه به شیوه آنها عمل میکند.
ایرج مصداقی این پیام را به خواهر من عفت فرستاده است! یادم هست زمانی که بخاطر اعتراض به مواضع مجاهدین - برای نگه داشتن و بخطر انداختن جان اعضایشان در عراق- از آنها جدا شدم. مجاهدین زنی بنام نرگس که زمانی در خانه من بعنوان دوست جا خوش کرده بود را به خانه خواهرم عفت و بعد به خانه برادرم محمود فرستادند تا آنها را بر علیه من تحریک کند! البته هر دوی آنها، نرگس خانم را از خانه بیرون کرده و به او گفته بودند: خدا روزیت را جای دیگری بدهد. برخورد امروز مصداقی برای من یادآور ماجراهای نرگس خانم است. اینکه یک فعال سیاسی کوچکترین اختلاف نظر را برنمی تابد و با بدترین کلمات به خالی کردن خود می پردازد از دید من فقط نشانگر عدم توان پاسخگویی و منطق قوی است. وگرنه کسی که به حد کافی اعتماد به نفس و منطق داشته باشد، متینانه پاسخ اختلاف نظرها را میدهد و سعی در روشنگری میکند و به توهین و فحاشی متوسل نمیشود. زمانی که خواهرم عفت این پیام را به من نشان داد در اولین عکس العمل می خواستم مطلبی با این تیتر بنویسم: " آقای مصداقی "رذل" " پَست" "بی ارزش" خودتی" اما خواهرم عفت بدرستی یادآوری کرد که: " عاطفه وارد بازی مصداقی نشو. تو همیشه با منطق و متانت با مخالفان خود برخورد کرده ای." برای همین من وارد این بازی نمیشوم. ایرج مصداقی دقیقا همان شیوه مجاهدین را در تز " یا با ما یا بر ما " را پیش می برد. شیوه ای که نتایج اسف بار آنرا بیش از هر کسی، آنها که از مجاهدین جدا شده اند تحمل کرده اند. انتقاد به افرادی که اتفاقا بصورت اجتماعی و سیاسی فعال و شناخته شده هستند، این امکان را به آنها می دهد که متوهم نشوند و بتوانند بهتر در مسیر فعالیت هایشان پیش بروند. وگرنه نتیجه بالا بردن بادکنکی و توجیه همه کارهایشان باعث توهم شده و به باز تولید "تک محوری" و "خودبزرگ بینی" می انجامد. به هیچکس حتی بهترین و فعال ترین افراد اجازه ندهیم که چاک دهانشان را باز کنند و دیگران را به باد تهمت و ناسزا بگیرند. وگرنه این دور بصورت پایان ناپذیری تکرار خواهد شد. تمام ما از جامعه ای می آئیم که تجربه گفتگو و انتقاد سالم در آن وجود نداشته است. شبکه های مجازی فرصتی است که این تجربه را با هم کسب کنیم. متاسفانه کسانی وجود دارند که هر گونه برخورد نفرات شناخته شده ای مانند ایرج مصداقی را تائید و توجیه میکنند. و قادر به برقراری رابطه مستقل و انتقادی با اینگونه افراد نیستند. حمایت بی قید و شرط از افراد خود آنها را خراب میکند. این یک کُد رفتاری است که برای من با تجربیات سالیانم بسیار آشنا است. این کُد رفتاری را از عزیزترین و بهترین و مبارزترین افراد هم نباید قبول کرد. اتفاقا به کسانی که در صحنه سیاسی و اجتماعی شناخته شده تر هستند باید سختتر گرفت و از آن به راحتی عبور نکرد. انتقاد به معنی تخریب شخصیت نیست. انسانها در برخورد با انتقاد شخصیت واقعی و ظرفیت های خود را نشان می دهند. امیدوارم که از این انتقاد ها و واکاوی ها نتیجه ی خوبی بیرون بیاید و فضای سیاسی سالم تر شود.
فراموش نکنیم که : لاجرم هر آنکه بالاتر نشست - استخوانش سخت تر خواهد شکست.
عاطفه اقبال - 2 اوت 2021
- لازم به توضیح است برخلاف آنچه ایرج مصداقی نوشته است من هرگز تبلیغات مجاهدین را در رابطه با دادگاه نوری تکرار نکرده ام و به آن معتقد نیستم.
- از دوستان می خواهم که در کامنت ها هیچ توهینی نسبت به آقای مصداقی و هیچ کس دیگری ننویسند. با تشکر
پیام یواشکی مصداقی به خواهرم بخاطر این کامنت من در صفحه هادی خرسندی بوده، عین کامنت را می آورم :
"هادی عزیز من به شخصه شهادت می دهم که شما هرگز از قطار دادخواهی علیه این دژخیمان پیاده نشده اید. شما همواره در این مسیر گام برداشته و نوک تیز طنزهایتان را متوجه رژیم جلادان کرده اید. این منطق که گویا هیچ کس دیگر حق ندارد بر علیه آنچه من درست می دانم سخنی بگوید و نظر خودش را بیان کند را درست نمیدانم. اولین بار که این هیاهوی جدید به وجود آمد رفتم جستجو کردم تا ببینم موضوع چیست و شما چه گفته اید. نوشته تان را که خواندم متعجب شدم از اینهمه توهین و دشنام که نثارتان شده بود. بله مجاهدین با منتقدین خود به بدترین شکل در این سالها برخورد کرده اند و نشان داده اند که تاب هیچگونه نقدی را ندارند. اما آقای مصداقی هم متاسفانه هر گونه انتقادی را به شیوه مجاهدین پاسخ می دهد. من یک بار نقدی به نشستن و خوش و بش ایرج مصداقی با مسعود خدابنده در تلویزیون اینترنشنال که خودش هم وابستگی کاملش به رژیم و سرویس های اطلاعاتی انگلستان و عراق را انکار نمیکند، نوشتم و آنرا محکوم کردم. پاسخ من نیز به همین گونه بود که آقای مصداقی در تلویزیون مهین تی وی سعی در تخریب شخصیت کرد. من آن زمان فرصت نکردم به او پاسخ بدهم. اما با پیگیری موضع گیری شما و برخورد مصداقی این سئوال مطرح میشود : چرا هیچ کس نباید نظرش در رابطه با دستگیری حمید نوری متفاوت با آنچه ایرج مصداقی و دوستانش می گویند باشد؟ این شیوه برخورد با هر کس که نظر متفاوتی دارد از کجا ناشی می شود؟ من البته مایلم در همین جا تلاشهای مجاهدین برای به انحراف بردن دادگاه دژخیم حمید نوری را محکوم کنم و اینکه تمام تلاششان را بجای دادگاه حمید نوری، در رابطه با محکوم کردن ایرج مصداقی به کار گرفته اند. در حالیکه آقای مصداقی یکی از شاکیان حمید نوری است. پرونده درست کردن برای او در این دادگاه خدشه دار کردن دادگاه این دژخیم میباشد. در واقع مجاهدین نیز دارند تصفیه حسابشان با مصداقی را نذر این دادگاه می کنند. ضمنا من از مینای عزیز انتظار داشتم که قبل از به این تندی و تیزی وارد قضیه شدن و موضع گیری کردن به اصل نوشته هادی خرسندی مراجعه کرده و توضیح می دادند چه موضع گیری در آن اشتباه می باشد و آیا در آن نوشته اساسا اشاره ای به ایرج مصداقی شده است؟"
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر