۱۳۹۸ آبان ۱۹, یکشنبه

روزی این آتش شعله ور می شود

اخبارهای گوناگون که در رابطه با زندانیان سیاسی پخش میشود مرا به فکر فرو میبرد. گلرخ ایرائی آزاد شد. گلرخ ایرائی به علت پیگیر وضعیت سلامتی همسرش آرش صادقی دوباره دستگیر شد. محمد زمانی، آرش صادقی اعتصاب غذا کردند. محمد و آرش به اعتصاب غذا پایان دادند. البته اعتصاب غذایی که قیمتش برای آنها بسیار سنگین بود: توموری در معده برای محمد و سرطان استخوان برای آرش. نرگس محمدی، نسرین ستوده توانستند این هفته با کودکانشان حرف بزنند. هفته دیگرآنها محروم از تلفن زدن بودند. آتنا دائمی. محمد حبیبی ممنوع ملاقات شده اند. مریم اکبری منفرد که سه تن از برادران و خواهرانش اعدام شده اند، ده سال است در زندان به سر میبرد، او نتوانست شاهد بزرگ شدن دخترانش باشد. زینب جلالیان چشمهایش را از دست داده است. ارژنگ داوودی در وضعیت وخیم جسمی به سر میبرد. سعید شیرزاد. افشین حسین پناهی. سهیل عربی و صدها زندانی سیاسی با نام و گمنام در سراسر این کشور ویران به زنجیر کشیده شده اند.
نسرین ستوده در گفتگویی با هفته نامه لوبس فرانسه بخوبی زندگی در ایران را توضیح داد: « در ایران، چه داخل زندان زندگی کنیم چه در خارج از آن، همیشه محبوس هستیم، شاید فکر کنید که اغراق می‌کنم، اما زمانی که نگرانی ما فقدان عدالت در جامعه است، داخل زندان بودن یا خارج از آن، اهمیتی ندارد.»
هر کدام از این اخبار کافیست تا آتش زیر خاکستری را شعله ور کند. در کشور ما مردم در حالت انفجاری قرار دارند و این آتش زیر خاکستر سالهاست که گاه به گاه بیرون می زند و دوباره خاموش میشود. دستهای سرکوبگر حکومت که وحشیانه کوچکترین اعتراضی را برنمی تابد. به کودکان و به پدر و مادرهای مسن هم رحم نمیکنند، اولین عامل این شعله ور نشدن هستند. این نیست که مردم نمی خواهند. این نیست که مردم بی غیرتند. این نیست که مردم حکومت را قبول کرده اند. نه! مسئله پوست و گوشت و استخوان است و ضربات غیرقابل تصوری که مستمر بر آن فرود می آید. حتی زندانیان سیاسی آزاد شده را با وثیقه های سنگین و فشار به خانواده ی آنها ناچار به سکوت میکنند. خانواده زندانیان سیاسی را چنان درگیر می کنند که زندانی ببیند، در صورت حرف زدن تمام خانواده فرو خواهد ریخت. این چماق بالای سر تک تک مردم نگه داشته شده که دست از پا خطا نکنند. در شرایطی که این حکومت تمام امکاناتش را جمع کرده است که فرو نریزد، و حتی آن شیخ در حصر " کروبی" پیام می دهد که آی مردم نکند در انتخابات شرکت نکنید! پیامش این است که نکند کاری کنید که تمامیت نظام فرو بریزد که ما هم جزو این تمامیت محسوب می شویم.
اما آیا این سرکوب همیشه پاسخ خواهد داد؟ وای از آن روزی که این آتش شعله ور شود. وای از آن روزی که دیگر هیچ سرکوبی نتواند مقابل آن بایستد. خوشا آن روز که مردم بپا خیزند. صدای الثوره الثوره از کشورهای همسایه به گوش می رسد.
عاطفه اقبال- 10 نوامبر 2019
الثوره = انقلاب

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر