۱۳۹۳ آبان ۱۷, شنبه

آیا منکری بالاتر از قتل یک انسان وجود دارد؟

نرگس محمدی را برای ادای سخنانی شجاعانه و بحق به بیدادسرای اوین فراخوانده اند. به این سخنان گوش فرا دهید، کدام حرف نرگس محمدی دروغ است؟ منهم می گویم: اگر قرار بر امر به معروف و نهی از منکر است. بفرمائید نهی کنید کشتن انسانها را ...بفرمائید نهی کنید به غارت بردن مال مردم را....بفرمائید نهی کنید اسید پاشیدن به چهره دخترانمان را...بفرمائید نهی کنید دستگیری هر کس را که حرف حق میزند.... بفرمائید امر کنید به آزادی بیان ..امر کنید به آزادی تجمعات مسالمت آمیز تا مردم حرفشان را بزنند... امر کنید به آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی که سالهاست در زندانهای شما اسیر هستند.... امرکنید به دستگیری شکنجه گران و قاتلان ستار...ندا...سهراب...ریحانه... بفرمائید اینهمه مورد امر به معروف و نهی از منکر در این مملکت ویران جلوی رویتان وجود دارد.. اگر بواقع میخواهید به آن عمل کنید.
سخنان نرگس محمدی این زن آزاده به تنم لرزه انداخت. اگر قرار باشد ایران روزی آزاد شود به همت این زنان و مردان شجاع خواهد بود که صحنه را با پرداختن بها ترک نکرده اند. آنها که با سخنان و فریادهایشان ترس را که رژیم قصد دارد با بگیر و ببند در جامعه ایران نهادینه کند با سپر کردن تن هایشان از جامعه می زدایند. آنها که نمی ترسند. آنها که میگویند ما هم در سخنان نرگس محمدی شریک هستید اگر او را میخواهید دستگیر کنید ما هم هستیم...آنها که میگویند همه در ایران تحت ولایت جمهوری اسلامی زندانی هستند. فرق نمیکند در زندان باشی یا بیرون از زندان...
دوستشان دارم تک تک کسانی را که در این مراسم حضور دارند و به قتل انسان اعتراض میکنند. دلم میخواهد با آنها می بودم. دلم می خواهد می توانستم فریادم را در این جمع کوچک بزنم. دلم می خواهد در کنار آنها اعتراض میکردم. دوست دارم مادر ستار و ایستادگی استوارش را... دوست دارم تمام کسانی را که خطرات سختی این راه را به جان خریده اند و در چنین مراسم هایی همچنان حضور می یابند و پشت یکدیگر می ایستند. این جمع ها هر چند کوچک است ولی گسترده خواهند شد. روزی این نطفه ترس در جامعه ما شکسته میشود و مردم بیشتر و بیشتر به پشت سخنگویان آزاده ای چون نرگس محمدی خواهند آمد. بر این سخنگویان شجاع مردم تا همیشه تاریخ درود.

عاطفه اقبال 17 آبان 93 برابر با 8 نوامبر 2014

قسمتی از سخنان نرگس محمدی در مراسم سالگرد ستار بهشتی
"شکنجه‌گر ستار در حضور مادر ستار و وکیل ستار، خانم پورفاضل که اینجا هستند، خود اعتراف کرد که «ستار را زیر شکنجه کشتم. ستار می‌خندید و من او را می‌زدم. آن‌قدر زدم که ستار زیر دست من از بین رفت». این را باید در تاریخ نوشت. در دادگاهی که شکنجه‌گر اعتراف می‌کند که آن‌قدر زدم که زیر دست من مرد. آیا تاکنون پرونده‌ای با این صراحت برای اعمال جنایت دیده‌اید که شکنجه‌گر خود اعتراف کند که آنقدر زدم تا مرد؟ و در پیش مادر این را بگوید؟.... آیا منکری بالاتر از قتل یک انسان وجود دارد؟ در حالی که در همین متن مقدس قرآن اشاره شده که اگر کسی به ناحق کشته شود گویی جامعه بشری کشته شده است... . آیا کشته شدن جامعه بشری و کشته شدن ظالمانه ستار، منکری قابل چشم‌پوشی است؟ اگر نه پس این آمران به معروف و ناهیان از منکر طی این دو سال چه کرده‌اند؟ چگونه است که امروز در مجلس، نمایندگان مجلس طرح امر به معروف و نهی از منکر را علم کرده‌اند، اما دو سال است که این مادر بر سر این مزار می‌گرید و ستار ستار می‌گوید؟ چرا هیچ ناهی از منکری تاکنون صدایش درنیامده؟...؟ از کدام منکر می‌خواهید نهی کنید؟ به کدام معروف می‌خواهید امر کنید؟ آیا منکری بالاتر از کشته شدن بی‌گناهی چون ستار بهشتی، چون هدی صابر، چون هاله سحابی، چون ندا آقا سلطان، چون سهراب اعرابی و هزاران هزار ...؟ آیا منکری بالاتر از این را جامعه بشری تجربه کرده است؟ پس چرا نهی نمی‌کنید؟... مال ملت را به تاراج برده‌اند... آیا منکری بالاتر از غارت اموال ملت؟ چطور نهی نمی‌کنید؟... آیا فقط موی من زن ایرانی منکر است که همه با هم بسیج شده‌اید؟... حسین آمر به معروفی است که علیه حکومت شوریده. آن حکومت حکومت ظالمانه است. حسین امر به معروف و نهی از منکر را علیه حکومت به کار گرفت و نه برای آل و خانواده و ملت خود... من به مادر ستار هم تسلیت و هم تبریک می‌گویم. خون پاکی داشت ستار. همچون خون حسین. همچون خون سیاوش که در تاریخ جاری خواهد بود. تبریک می‌گویم به او که چنین فرزندی را با تمام رنج‌های مادرانه یک مادر ایرانی بزرگ کرد و به چنین جامعه‌ای تقدیم کرد. اما تسلیت می‌گویم و این تسلیت من، اول به خودمان است که در مقابل چنین منکرهایی سکوت کرده‌ایم."


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر