۱۳۹۱ اردیبهشت ۲۸, پنجشنبه

آغاز بررسی پرونده پناهندگی ساکنان لیبرتی

خبر جدید : آغاز بررسی پرونده پناهندگی ساکنان لیبرتی توسط کشورهای آمریکا و اروپا - نماینده وزارت خارجه آمریکا، دانیل فرید، دیروز 16 می در گزارشی به کنگره آمریکا گفت : آمریکا پرونده ی تعدادی از ساکنان لیبرتی را برای پناهندگی بررسی میکند. پرونده ی این افراد توسط کمیساریای عالی پناهندگان به مقام های آمریکایی داده خواهد شد.
دانیل فرید از کنگره آمریکا درخواست کرد که شرایط قانونی وارد شدن این عده را به آمریکا فراهم کند.
او همچنین گفت که چند کشور اروپایی از متحدان آمریکا آغاز به بررسی پرونده های پناهندگی ساکنان لیبرتی کرده اند.
نماینده وزارت خارجه آمریکا اضافه کرد : ماموریت او فقط بستن کمپ اشرف و انتقال ساکنان آن به لیبرتی و باز کردن راهی برای انتقال آنها به کشور ثالث میباشد.
در رابطه با این انتقال دانیل فرید توضیح داد که تا بحال 2000 تن از ساکنان اشرف در پنج مرحله به لیبرتی رفته اند. یعنی بیش از نیمی از آنها. فرید میگوید که دولت عراق چندین اتوبوس و کامیون برای انتقال ساکنان اشرف اختصاص داده و هزاران نیروی امنیتی عراقی از این کاروان ها مراقبت کرده اند. او میگوید ساکنان لیبرتی ابتدا با مشکل آب و برق مواجه بوده اند که اکنون حل شده است ولی هنوز دستگاه های تهویه هوا درست کار نمیکنند و در گرمای شدید عراق این مسئله به یک مشکل برای ساکنان لیبرتی تبدیل شده است.
عاطفه اقبال - 17 می 2012
منبع : سایت بی بی سی


برخی از کامنت ها در فیسبوک
لازم به تاکید است که بسیاری از مجاهدین یا هوادارانشان که کامنت در رابطه با ماندگاری اشرف و فحاشی به من گذاشته بودند، کامنت هایشان را یواشکی بعد از خروج از عراق پاک کرده اند.

Shiva Nourowz
sepas ............../
Farideh Tehrani
چو اشرف نباشد تن من مباد.....درود بر فرزندان مبارز ایران زمین
این نوبت ، از کسان به شما ناکسان رسید نوبت ز ناکسان شما نیز بگذرد
پیش از دو روز بود از آن دگر کسان بعد از دو روز ازان شما نیز بگذرد
Amrollah Ibrahimi II
« انقلابی » که هر قرار بود از آنِ « مستضعفین » باشد ، جز زجر چیزی برای آنان نداشت. « انقلابی » که قرار بود مانع آبادی گورستان‌ها شود ، نیمی از ایران را به گورستان بدل کرد. « انقلابی » که قرار بود فرهنگ ایرانیت و انسانیت را ترویج دهد ، کمر به نابودی روشنفکران ، شاعران ، هنرمندان و نویسندگان ایران زمین بست. « انقلابی » که قرار بود آزادی را به ارمغان آورد ، حاصلی جز اختناق ، جهل و جنایت نداشت. زمانی که بچه بودیم در کتاب درسی می خواندیم که : آسايش دو گيتي تفسير اين دو حرف است ; با دوستان مروّت، با دشمنان مدارا ! گویی « انقلاب » مصرع دوم این شعر را هم تغییر داد و اینگونه شد. آسايش دو گيتي تفسير اين دو حرف است ; پول را بده به تنزیل ، بنشین بخور ربا را
الان واقعاً نمی دانم « دروغگو » ، « استالینیست » ، « فاشیست » و ... چه معنی‌ایی پیدا کرده‌اند اما می دانم « لیبرتی » زندانی برای هزاران مجاهد زجر کشیده است. جایی که رژیم خود آنجا را « جهنمی برای وفاداران رجوی » می نامد. پس وظیفه هر ایرانی آزاده است که بجای گاف گیری از مجاهدین ، توجه جهانیان را به آن « زندان » و یا « جهنم » جلب نماید. از هر طریق که می تواند برای رفاه آن افراد مظلوم و زجر کشیده بکوشد.
دوستان عزیز ، هموطنان گرامی ، عشق به انسانیت حکم می کند که فریاد مظلومیت آن عزیزان زجر کشیده را به گوش جهانیان برسانیم و برای نجات‌شان گام بر داریم. صد البته سرکار خانم عاطفه اقبال که این خبر را تگ کرده هدفی جز این نداشته و ندارد. او نه فقط برای اعضا خانواده خویش ، بلکه همچون زنده یاد « پدر اقبال » عزیز، تک تک آن عزیزان را خانواده خویش پنداشته و برای رفاه آنان از هیچ کوشش دریغ نمی کند
Zina Magnoliyan
بدبختی مردم ایران این است که نسرنویس خوبی هستند ، آقای مازیار کامی هم به زیر پایتان توجه کنید و اینقدر در عالم رویاها نباشید چیزی که الان مهم میباشد این هست که جان و سرنوشت عده ای از جان گذشته برای آزادی کشورشان مهم هست یا اشتباهات ریز و درشتشان؟ چه کسی از ضدیت شما با آنها سود میبرد ؟
Amrollah Ibrahimi
نمی دانم چرا حقد و کینه بیش از هر چیز دیگر در گفتار و کردار ما خود نمایی می کند ؟ راستی این حقد و کینه از کجا آمده و از چه ناشی می شود ؟ چندی پیش برای پیگیری پرونده مزدوران به شهر کلن آلمان رفتم. از دوست دیرینه‌ای سراغ دوست‌هایی را گرفتم که سالیان با هم بودیم و الان هم در شهر کلن زندگی می کنند. مکثی کرد و گفت : « امرالله ! ما با اینکه هزاران خاطره مشترک داریم ، همدردیم و شاید هم دارای هدف مشترک ، اما متأسفانه همدیگر را دشمن می پنداریم»!
* ما این اخلاق ناخوشایند را از نسل گذشته به ارث نبردیم اما داریم برای نسل آینده بجا می گذاریم. رهبران ما ، منظورم بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق ایران است ، از « نهضت آزادی » جدا شده بودند اما بعد از جدایی، گویی عشق و علاقه‌شان به همدیگر بیشتر شده بود. رابطه « پدر طالقانی » با ما را به یاد بیاورید ! رابطه زنده یاد مهندس مهدی بازرگان با ما را به یاد بیاورید! سخنرانی ششم مهر ماه سال 1360 یعنی درست یک روز بعد از « تظاهرات مسلحانه پنج مهر » در صحن علنی مجلس خمینی را به یاد بیاورید ! دفاع جانانه او از « فرزندان مجاهد »ش دقیقاً تداعی‌گر رفتار پدر و مادری است که جانش را به خطر می اندازند تا طفل و جگرگوشه‌شان را از چنگ گرگ‌های وحشی نجات دهند ! دوستان عزیز ، اگر روزی Amrollah Ibrahimi II - Amrollah Ibrahimi در « چت گروهی » بجای هدف قرار دادن خامنه‌ای و پاسداران ظلمت و تباهی‌اش ، سرکار خانم عاطفه اقبال را هدف قرار داد و خواهان « بایکوت » او شد ، امرالله را به دید همرزم و هموطنی ببینید که بیمار شده و باید معالجه شود. از یاد نبرید که هم تنها گذاشتن و هم با او همسو شدن ، {هر دو} فاجعه است. بهترین ، کاراترین ، عقلانی‌ترین و انسانی‌ترین شیوه آن است که همه با هم برای درمانش بکوشیم.
دوستان عزیز ! شاید بعضی از ما، به دلایلی از تشکیلات و مناسبات سازمان جدا شده باشیم اما همچنان در یک جبهه‌ایم. دارای دشمن مشترک هستیم که 33 سال است جدا ، جدا ما را درید و می درد ! زندان دارد ، شکنجه می کند ! تجاوز می کند ! اعدام می کند ، غارت می کند ! ایران و ایرانی را به روز سیاه نشانده است ! پس بجای گاف گیری از همدیگر ، متحداً او را هدف قرار دهیم. حمله مغول‌وارش به شهر اشرف را محکوم کنیم. نگذاریم « لیبرتی » به « اوین » دیگری بدل شود ! اگر امروز برای برای دریافت حقوق پایمال شده هموطنان و همرزمان خود در زندان « لیبرتی » نکوشیم و یا بخواهیم با گاف گیری و بحث‌های انحرافی جنایت خمینی صفتان در« لیبرتی » را همرنگ کنیم ، فردا عذاب وجدان زندگی را برای‌مان به جهنمی بدل خواهد کرد. باشد که چنین نشود
علی مقصودی
دوستان عزیز یاران گرانقدر بزرگان گرامی با عرض معذرت خواهش میکنم مرحمت فرموده از خود بیرون بیائید ونوشته های خود را بخوانید آیا ما با این نوع برخوردها به کجا راه خواهیم برد در این بحث ها تنها چیزی که در نظر گرفته نشده جان هزاران تن از بچه های ماست که در این مشکل فرورفته اند هیچ صحبتی از اینکه چرا وچطور وبه چه دلیل مسئله اشرف به این نقطه رسید وحالا چه باید کرد دیده نمیشود گویا مسئله اساسی ومبارزه چیز دیگریست تصور میکنم اشکال نداشته باشد کمی هم فکر کنیم که چه باید کرد. چه باید کرد. شاید بواقع راهی به ذهنمان برسد با آرزوی سلامتی و موفقیت برای عزیزان
Efat Eghbal
دوستان عزیز، کامنت ها را که خواندم راستش خیلی ناراحت شدم. در شرایطی که جوانان میهن هر ساعت به جوخه های اعدام سپرده میشوند وازچشمان مادرانی چون مادر برادران فتحی در سالگرد پر پر شدن فرزندانشان خون می چکد .و مردم در زنجیر فریادشان از ظلم و ستم و نابرابری و فحشا و ارتجاع بلب آمده ..بحثهای این چنینی بجز خوشحال کردن دشمنان، بهیچ راهی ختم نخواهد شد .من فکر میکنم که دوستان بجای عجله در کامنت گذاشتن در پای یک خبر، باید بیشتر فکر کنند. تا بحث به این درگیری ها نکشد.

Amrollah Ibrahimi
گرمترین سلامها خدمت سرکار خانم عفت اقبال گرامی، الحق که آزادگی را از زنده یاد « پدر اقبال » همیشه عزیز به ارث بردید. روح پدر گرامی و برادر شهیدتان شاد. بی تردید اگر آنها هم می بودند ، همین موضع را می گرفتند که شما گرفتید. دست مریزاد
بهترینها را برای تان آرزو می کنم

Efat Eghbal
با درود فراوان خدمت آقای ابراهیمی بسیار عزیزمان ..الطاف همیشگی شما در مورد من و خانواده عزیزم باعث شرمسارییم میشود ..با امید که بتوانیم در مسیر اهداف مشترکمان گامهای بلند تری برداریم .سلامت و سر فراز باشید
Atefeh Eghbal
هنوز کامنت ها را کامل نخوانده ام. ولی با نگاهی گذرا با خودم گفتم : مرا باش که فکر میکردم خبر خوب گذاشته ام و همین راهگشایی کوچک برای بچه های اسیر در لیبرتی، باعث خوشحالی دوستان خواهد شد. ولی بحث های این چنینی جدای از هر برخورد یارگیرانه از هر طرف، نشاندهنده فضای انفجاری است که در پس نگرانی سالهای اخیر در رابطه با ساکنان اشرف بویژه در میان خانواده هایی که عزیزی را آنطرف دارند. وجود دارد. خانواده هایی که سالهاست از عزیزانشان بی خبرند. این بی خبری و خبرهای ضد و نقیض از هر طرف فضا را بسیار حساس کرده است. آتشی است که زیر خاکستر سکوت زبانه میکشد. امیدوارم که با انتقال سریعتر بچه های اشرف و لیبرتی به کشور ثالث و جان سالم بدر بردنشان از جهنم عراق، این فضا تغییر کند.

Efat Eghbal
درود بر تو خسته نباشی عزیز ...دقیقا

Atefeh Eghbal
آقای باران عزیز، آدمهایی مثل انگورانی را باید گذاشت به مثابه نخودی های یک بحث، هر چه دل تنگشان میخواهد بگویند. وقتی کسی حرف جدی نداشته باشد. به هرزه گویی رو می آورد. هرزه گویان هم مطمئن باشید که نه جرات تلفن زدن به شما را خواهند داشت و نه جرات نشان دادن خودشان را.. معمولا همه بحث ها را پنهانی نگاه میکنند تا گاهی به مثابه نخودی خود را عرضه کنند. وگرنه نه توان بحث جدی را دارند و نه جرات آنرا! همانگونه کسانی مثل هاجر لیواری هم به همین ترتیب فقط از دور همه صفحات را کنترل میکنند و کارشان این است که تا بحثی در میگیرد از پشت همه را تحریک کنند و خبر بدهند که فلان جا دعوا شده بروید یارگیری کنید. خودشان هم یواشکی در صفحه ای که اساسا اد نیستند فقط نقش آتش بیار معرکه را بازی میکنند. متاسفانه تا دنیا بوده چنین آدمهایی وجود داشته اند. درد چنین کسانی نه رژیمی است که همچنان خون می ریزد و نه بچه هایی که در عراق گرفتار آمده اند...باید برایشان فقط متاسف بود. همین
Majid Bidar
ای ای ای ... ... کی میره این همه راه رو؟؟!!؟؟؟
..
نوبت به ناکسانِ ساندیس خورِ چند رده پائینتر هم رسید
این روزگارِ عوعوی سگانِ جَلدِ شما نیز بگذرد ...


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر