امروز عصر گزارش مدیر کل آژانس انرژی اتمی در میان اعضای آن منتشر شد. به گزارش خبرگزاری ها این گزارش از نشانه هایی سخن میگوید که مرتبط با تولید سلاح اتمی برای اهداف نظامی توسط رژیم جمهوری اسلامی میباشد.
در چند روز گذشته در آستانه انتشار این گزارش عکس العمل های مختلفی را در سطح بین المللی شاهد بودیم.
احمدی نژاد مدیر کل آژانس انرژی اتمی را متهم میکند که حرفهای آمریکا را تکرار کرده و از خود اراده ای ندارد.
رئیس جمهور روسیه در کنفرانسی در برلین گفت : اتخاذ این روشها در قبال تهران بر روند صلح در خاورمیانه تأثیر خواهد گذاشت و پیامدهای آنرا فاجعه بار نامید. چین ضمن همراهی در این گفتار با روسیه، تاکید کرد که از تشدید احتمالی تحریمها علیه ایران حمایت خواهد کرد.
همچنین، هفته گذشته رئیس جمهور فرانسه تاکید کرد که در قبال هر تهدیدی که اسرائیل را نشانه رفته باشد، ساکت نخواهد نشست.
در این رابطه اسرائیل که برنامه اتمی تهران را تهدیدی در قبال خودش تلقی میکند بر حمله نظامی برای توقف برنامه اتمی ایران سخن میراند.
در روزهای گذشته گمانزنیها درباره احتمال حمله نظامی به ایران بالا گرفته است. روزنامه گاردین خبر داد که بریتانیا برای حمایت از آمریکا در حمله احتمالی مبتنی بر عملیات هوایی و دریایی به ایران برای مهار برنامه هستهای این کشور آماده میشود.
در میان ایرانیان بویژه خارج کشور مخالفان و موافقان جنگ جبهه گیری می کنند و هر کس از موضع خود به نحوی دفاع میکند. در رابطه با انتشار گزارش آژانس انرژی اتمی که به گمانه زنی های حمله نظامی دامن میزند، این ابهام پیش می آید که برنامه اتمی رژیم جمهوری اسلامی بیش از ده سال است که افشا شده و روی میز سیاست بین المللی بوده است. مجاهدین در این میان اصلی ترین نقش افشا کننده برنامه های اتمی رژیم را داشته اند. با اینحال محمد البرادعی مدیر اسبق آژانس انرژی اتمی همیشه مسئله اتمی ایران را بی اهمیت جلوه داده است. ااما مسال بیکباره همزمان با بیرون کشیدن نیروهای نظامی آمریکا از افغانستان و عراق و با آنچه که رسانه ها " بهار عربی " !! در خاورمیانه نامیدند شرایط به سمت رویارویی با ایران آماده شده است.
از نظر عده ای گزارشات آژانس انرژی اتمی معمولا نقش تسریع و توجیه کننده سیاست بین المللی را بازی میکند و به همین دلیل نمیشود به آن به صورت مستقل پرداخت. سئوال این است " آیا حمله نظامی به ایران در چشم انداز است؟ اگر این حمله صورت بگیرد، چه چیزی تغییر خواهد کرد؟ مخالفت و یا موافقت با جنگ را در چه کادری می توان معنی کرد ؟ آیا مردم ایران به رغم مخالفت گسترده و روزافزون با رژیم ولایت فقیه ، موافق حمله نظامی خارجی هستند؟ در صورت یک حمله نظامی چند ده هزار یا چند صد هزار یا چند میلیون انسان دوباره کشته خواهند شد؟ چه کسانی با چه منافعی از این جنگ حمایت و یا با آن مخالفت می کنند ؟ و چه کسانی بازنده و برنده واقعی این جنگ خواهند بود؟ بین گزینه بد و بدتر چه راهی در پیش روی ما میباشد؟
و اما کدام گزینه بد و کدام بدتر است؟
عاطفه اقبال - ساعت 23.30 سه شنبه 8 نوامبر 2011
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر