۱۳۸۹ دی ۱۷, جمعه

حمله به اشرف و خودکشی علیرضا پهلوی دو موضوع کاملا متفاوت

این چند روزه بعد از پخش خبر خودکشی علیرضا پهلوی  این سئوال اینجا و آنجا مطرح میشود که با توجه به اینکه آقای رضا پهلوی در  رابطه با حمله به اشرف موضع گیری کرده و آنرا محکوم نموده بود. چرا مجاهدین به مثابه یک سازمان سیاسی هیچ پیامی در رابطه با این خودکشی  خطاب به آقای رضا پهلوی منتشر نکرده اند؟.

من فکر میکنم که در این زمینه اگر به این صورت فکر کنیم دچار ساده اندیشی شده ایم. حمله به اشرف مثل هر حادثه ای از این دست - حمله به خانه آقای منتظری و آقای کروبی و .... یا ترور کردن افراد توسط جمهوری اسلامی - نمونه اش برادر زاده موسوی - یک رویداد سیاسی است و هر کس در برابر آن موضع بگیرد. جهت گیری سیاسی خودش را حتی اگر فقط به لحاظ انسانی باشد مشخص کرده است. مثلا در حمله به خانه آقای منتظری و کروبی و ترور برادرزاده موسوی، مجاهدین با اینکه به لحاظ سیاسی به آنها نزدیک نیستند، آنرا محکوم کردند. ولی در برابر مرگ آقای علیرضا پهلوی مثل مرگ هر انسان دیگری نباید انتظار داشت که یک گروه سیاسی منجمله مجاهدین در مورد آن موضع گیری کرده و پیام بدهند. اگر بخواهند بصورت شخصی به آقای رضا پهلوی پیامی بفرستند این بخودشان ربط دارد و در ضمن هیچ کس نمیداند که اینکار را کرده اند یا نه؟  

ولی اینکه  گویا مجاهدین بعنوان یک نیروی سیاسی بدلیل اینکه آقای رضا پهلوی حمله به اشرف را محکوم کرده است، مدیون هستند و باید در اولین فرصت با تسلیت گفتن تلافی کنند !! نگاهی پراگماتیسم به مسئله میباشد. و به شخصه فکر نمیکنم که آقای رضا پهلوی با چنین نیتی این حمله را محکوم کرده باشد..  

 مواردی مثل مرگ غم انگیز علرضا پهلوی یک مورد شخصی میباشد اگر این مرگ یک ترور توسط رژیم جمهوری اسلامی بود حتما باید در مقابل آن موضعگیری میشد. ولی با توجه به اینکه مواردی از این دست در جامعه ما کم نیست هیچ سازمان سیاسی الزامی به موضع گیری در مورد آن ندارد. کما اینکه مجاهدین و اکثر نیروهای سیاسی بعنوان یک خبر آنرا در سایتشان منتشر کردند. 

از اینجا به بعد هر کس به هیبت فردی است که میتواند عکس العمل نشان دهد. همانطور که من با مشخص کردن مواضعم - از موضع فردی - در این رابطه مطلبی نوشتم و تسلیت گفتم. ولی در همین رابطه انتقاد دارم به کسانی که این مسئله را با ضدیتی که با رژیم شاه داشته اند اشتباه گرفته اند. علیرضا پهلوی همانند دیگر برادرها و خواهرهایش هیچ ربطی به وضعیت سیاسی زمان شاه - چه موافق باشیم و چه مخالف - ندارد و نمیتوانیم آنها را در اتهاماتی که متوجه شاه میکنیم شریک سازیم. این برخورد بغایت غلط است و به یک کینه ورزی قبایلی شبیه است. همان کینه ورزی که باعث آن کشتارها در ابتدای زمان خمینی شد و ادامه یافت. باید در اینرابطه قادر باشیم مرزها را تشخیص دهیم. هیچ کس موظف نیست که حتما در همه این موارد تسلیت بگوید، ولی از طرفی مجاز هم نیست که روی زخم نمک بپاشد و شنیعانه با این خبر برخورد کند. و البته که هر کس در چنین مواقعی است که آنچه در چنته دارد را بیرون میریزد و مشخص میکند که حد ادراک سیاسی و اجتماعی اش در چه مرحله ای میباشد. 

در اینجا چندین باره باید تاکید کنم که موضع گیری من نه به حمایت از مجاهدین بلکه نقد یک سئوال سیاسی میباشد. من نه بعنوان سخنگو و  نه از موضع وابستگی به مجاهدین سخن میگویم و نه از طرف سلطنت طلبها و طرفداران آقای رضا پهلوی. همه نوشته ها و موضع گیری های من جنبه کاملا شخصی دارد و مسئولیت آنها به عهده خودم میباشد. 

عاطفه اقبال - 16 دیل 1389 برابر با 7 ژانویه 2011

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر