۱۴۰۳ مرداد ۱۹, جمعه

به رضا رسایی افتخار می کنم!

رضا رسائی را رژیم جمهوری اسلامی به قتل رساند و عده ای دوباره شروع کرده اند به تفرقه افکنی و انگشت اتهام را به سوی مخالفان رژیم نشانه برده اند. اتفاقا رضا رسائی از کسانی بود که بخصوص در شبکه زد یا همان توئیتر سابق از بیشترین توجه رسانه ای بهره میبرد. اکثر نوشته های توئیتر با هشتگ همه زندانیان محکوم به اعدام از جمله رضا رسایی همراه بود. من نیز در اکثر نوشته هایم هشتگ رضا رسائی را بکار برده ام. اما مگر می شود شبانه روز نام همه زندانیان سیاسی را مطرح کرد و در موردشان حرف زد؟ رسانه ها و صفحاتی هستند که فقط به این کار اختصاص دارند و کارشان را بخوبی انجام میدهند اما مگر امکان دارد همه ی صفحات مجازی یا حتی رسانه ها مرتبا نام تک تک زندانیان سیاسی را مطرح کنند؟ اعدام را کسانی انجام می دهند که به هشتگ و نظر من و شما کاری ندارند. یقه همدیگر را نگیریم. در همه ی کشورها در هر رابطه ای معمولا کسانی آنتنی می شوند که اکت خاصی انجام می دهند. در رابطه با زندانیان سیاسی در ایران هم همینطور است. کسانی که مرتبا نامه می نویسند و نظر سیاسی خود را مطرح میکنند یا از شکنجه ها و آزار خود در زندان پرده برمی دارند. یا خانواده شان در مورد آنها بیشتر فعالیت میکنند یا.... اینها بیشتر روی آنتن رسانه ها هستند. این گزینه سازی نیست. در همه ی دنیا رسانه بر این پایه می چرخد. جمهوری اسلامی با ما در حال قایم موشک بازی کردن است. دوستان این ما نیستیم که اعدام می کنیم. آن قاتلان و جنایتکارانی هستند که از زمان به قدرت رسیدن، کمر به قتل فرزندان این میهن بسته اند. یادتان نرود. انگشت اتهام بسوی دیگران دراز نکنید. گاه می بینم کسانی که خودشان حتی یک کلمه راجع به همین زندانیان سیاسی ننوشته و نمینویسند با اعدام یکنفر بلافاصله دیگران را متهم می کنند. علت همه این اعدامها را باید در بودن جمهوری اسلامی جستجو کرد. اتفاقا این خط اطاق فکر جمهوری اسلامی است که با هر اعدامی بلافاصله فشار و افشاگری روی خودش را کم کند و مسئولیت اعدام را بر دوش کم کاری مردم بیندازد. خامنه ای انتقام سختش را با اعدام رضا رسائی از مردم گرفت. مثل همیشه. زور او به اسرائیل و آمریکا نمی رسد. مگر در رابطه با شلیک به هواپیمای اکراینی ما می توانستیم کاری کنیم؟ همه را با این جنایت بزرگ غافلگیر کرد. مگر برای قتل عام زندانیان سیاسی در سال 67 درب زندانها را نبست تا حتی خبر آن به بیرون درز نکند و در سکوت خبری بسیاری را به قتل رساند؟ این اتهامات خطوطی است که رژیم ترسیم می کند و در میان مخالفان خود می اندازد. یکنفر در توئیتر نوشته که آنقدر شروین خودش را مطرح کرد تا رضا را کشتند یا یکی دیگر توماج و سپیده رشنو و دیگران را متهم کرده است. دست بردارید از ترویج و تکثیر آنچه جمهوری اسلامی نشخوار میکند. در دام قاتلان نیفتیم! آنها با ترسی که از مردم دارند حتی آخرین دیدار رضا و خانواده اش را از آنها دریغ کردند تا خبر درز پیدا نکند. با رذالت و بزدلی رضا رسائی را به طناب دار سپردند. حتی نگذاشتند پیکر پاک این قهرمان را در شهرشان به خاک بسپارند. ترس و وحشت از این بیشتر؟
روز بعد از اعدام رضا رسائی، جمهوری اسلامی با عجله 29 نفر از زندانیان غیر سیاسی را هم در انتقام سخت از اسرائیل اعدام کرد. مقصر این اعدامها کیست؟ نکند باز هم باید فعالان حقوق بشر و مخالفان رژیم را مقصر دانست!
مسئول اول و آخر هر دستگیری، هر شکنجه، و هر اعدامی چه سیاسی و چه غیر سیاسی فقط و فقط جمهوری اسلامی و شخص خامنه ای است.
رضا رسائی به این امر واقف بود و برای همین قبل از اعدامش با هوشیاری تمام گفته بود: " اگر روزی اعدامم کردند نبینم که سرافکنده باشید. سربلند باید باشید توی مردم. سرافکنده نباشید. سرتونو بالا بگیرید. ما نباید گریه کنیم. ما فقط باید به فکر انتقام باشیم."
اینها جوانان ما هستند که اینگونه جان بر کف رو در روی دژخیم ایستاده اند و اعدام را به سخره گرفته اند. آنها بیش از این ارزش دارند که با هیاهوهای ساختگی و بیهوده تبدیلشان کنیم به قربانیان ناآگاهی که فقط باید بر مزارشان اشک ریخت. راه حل را رضا ها، نویدها و دهها هزار سر بدار قبل از اعدامشان ارائه داده اند. آنها اشک نمیخواهند انتقام میخواهند و انتقام در یک کلمه خلاصه میشود: سرنگونی سرنگونی سرنگونی و این سرنگونی بخوبی در فریاد شب اعدام رضا در تهران پارس طنین افکن شد: مرگ بر خامنه ای
وحشتی که در چهره خامنه ای در دفن هنیه می بینید ترس و وحشت رژیم جمهوری اسلامی را منعکس میکند. به هیچ چیز مطمئن نیستند. از مردم می ترسند. از کشورهای خارجی می ترسند. از نزدیکترین نفرات خودشان هم که می دانند خیانت در ذاتشان است، می ترسند. این آن وحشتی است که امروزه سر تا سر این رژیم را فرا گرفته. اینرا باید دید و انعکاس داد. این همان آگاهی است که رضاها با آن، استوار و مطمئن بسوی طناب دار گام برداشته اند و از ما خواسته اند سرمان را بالا بگیریم.
من سوگوار رضا نیستم. در حرفهای آخر او مکث می کنم و با سربلندی همانطور که خودش خواسته است به او و تمامی سربدارانمان که برای آزادی بپا خاستند، افتخار می کنم و درود می فرستم.
عاطفه اقبال – 9 اوت 2024

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر