۱۴۰۲ خرداد ۲, سه‌شنبه

رفیق دیرینه و توهین به مخالفان سلطنت

دوستی قدیمی که به حرمت دوستی دیرینه نمیخواهم نامش را ببرم، در بحبوحه کشتار جوانان توسط رژیم، شعرهایی از این دست در حمایت از شاه سابق برای کوبیدن مخالفان پهلوی می سراید. یا مخالفان سلطنت را با خر و الاغ بودن توصیف میکند:
"با زوزه ی مرگ بر شه ای بی خبران-ناخواسته یا خواسته! جا، زیر عباست!
....
آنکس که بگفت شیخ و شه همسانند - یا هیچ ندان و ابله و نادانند...با حضرت آخوند ز نزدیکانند!"
می خواهم خطاب به او که چنین توهین هایی را در حمایت از رژیم جنایتکار پهلوی که روزی خودش نیز زندانی اش بوده، نسبت به دیگران و دوستان دیرینه اش که مستقل مانده اند، انتشار می دهد، بگویم: دوست گرامی، مجاهدین با آنهمه دم و دستگاه نتوانستند، کسانی مثل مرا به رژیم قاتلان بچسبانند. تو هم با این خزعبلات کاری از پیش نخواهی برد. چون رمز ماندگاری ما استقلال مان است. "نه " بزرگ ما به استبداد و دیکتاتوری در هر شکل آن میباشد. یکذره کمتر یا یکذره بیشتر هم ندارد. همیشه سر در آخور داشتن، -خواسته یا ناخواسته!- انسان اندیشمند را از هویت انسانی اش خارج کرده و به همان خر دراز گوشی تبدیل می کند که تمام عمر فقط کتاب بر پشت خود حمل کرده.
فحاشی و توهین به مخالفان فکری را جایگزین نقد و گفتگو کردن، انقلاب مردم را خدشه دار و فضا را آلوده کرده است. بحث در حمایت از این و آن نیست. بحث تعصب و انجماد فکری در طرفداری از یک نفر است. هر کس حق دارد حامی هر کس که میخواهد باشد، اما در حمایت از یک اسپرم خاص الخاص چه از نوع شاهانه و چه از نوع رهبر عقیدتی، تیغ فحاشی و توهین برداشتن و به سر و صورت غریبه و آشنا و یاران قدیمی کشیدن، ناشی از شیفته بودن و بازی مرید و مرادی میباشد که دام مهلکی است.
بعد از جدایی از مجاهدین یا هر گروه و سازمان دیگری، لازم نیست حتما یک نقطه وصل دیگر پیدا کنیم. اما می دانم که هویت مستقل داشتن کار هر کس نیست. شخصیت محکم و بدون تزلزل می خواهد تا بتواند در برابر تبلیغات رسانه های وابسته بایستد و همیشه خود را در رابطه مرید و مرادی نبینید و هر بار ناچار نباشد برای مراد - در این سر طیف و آن سر طیف- بسراید. نمیشود یک روز مسعود رجوی و مریمش را قبله عالم دانست، روز دیگر در وصف طرفداران میلیونی نخست وزیر دوران طلایی امام نوشت. و باز دور زد و اینبار بدامن اسپرم برتر شاه شاهان افتاد. پشیمانی و توبه کردن از مبارزه علیه دستگاه سلطنتی و عفو شاهنشاها گفتن، می تواند به پشیمانی و توبه کردن از درگاه رهبر عقیدتی مجاهدین و ولی فقیه جمهوری اسلامی نیز در شرایط مناسب راه ببرد. هر گذشته ای را می توان نقد و تحلیل کرد اما نفس توبه از گذشته مبارزاتی، بغایت ارتجاعی است و ریشه در تفکر مذهبی دارد. این شیوه تفکر فقط به چرخیدن همیشگی به دور خود راه می برد. من به شخصه از سلطنت اسپرمی، حکومت جمهوری اسلامی و جمهوری اسلامی با پسوند دمکراتیک مجاهدین عبور کرده ام، آنچه که میخواهم رو به جلو است و نه بازگشت به عقب.
میدانی که در زمینه نقد با هیچ کس تعارف ندارم. همانطور که با حفظ اختلافات دیدگاهی، دوستی قدیمی با خودت را حفظ کرده و در برابر تهمت های نابجای مجاهدین از تو دفاع کرده ام، نوشتارهایی همچون دفاع از موسوی و ادعای طرفداران میلیونی اش از طرف خودت را نیز صریحا نقد کرده ام. فکر میکنم دوستی ها نباید جلوی نقد جدی را بگیرد و به نان قرض به یکدیگر برسد که آنموقع باید به صداقت خود شک کرد.
به دلت نگیر، اما این خر که به بردگی گرفته شده و کتاب بارش کرده اند به میلیونها انسانی که توهم کتابخوانی و اندیشمند بودن دارند، شرافت دارد.
عاطفه اقبال - 23 می 2023
- هر گونه شباهت در این نوشتار و عکس تصادفی است و به تصورات شما برمیگردد .
- منظور از تمثیل خر توهین نیست. چون میدانم این دوست قدیمی به خر بسیار علاقه مند است.
- این دوست انسانی محترم و درد آشنا است و کارهای تحقیقی بسیار خوبی نیز در زمینه تاریخ و مذهب دارد. و .. البته و صد البته که باز هم از این دوست و دوستان دیگر با حفظ اختلافات دیدگاهی در برابر اراجیف مجاهدین دفاع خواهم کرد. نقد من نسبت به او هیچ ربطی به مجاهدین ندارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر