۱۳۹۵ تیر ۱۰, پنجشنبه

حق همیشه گرفتنی است!


جعفر آزاد شد. گرچه موقت! و با جسمی بغایت نحیف ناشی از 62 روز اعتصاب غذای طاقت فرسای اعتراضی که بلافاصله باعث بستری شدن مجدد او شد.

خبر را که شنیدم بی اختیار از شادی خندیدم. جعفر چنان معصومانه با پافشاری بر حقوق کارگران به سوی مرگ میرفت که رژیم جمهوری اسلامی نیز دانست، نباید بیش از این فشار بیاورد. فشاری که منجر به انفجاری غیرقابل جبران خواهد شد. جمهوری اسلامی در برابر اراده جعفر عظیم زاده عقب نشینی کرد. جعفر کارگرانی را نمایندگی می کند که برای احقاق حقوق...شان به پا خاسته اند. به اعتراض های صنفی کارگران مارک امنیتی زدن فقط اقدامی برای سرکوب کردن اعتراضات آنها است. وگرنه تفاوت اعتراضات سیاسی و صنفی برای سردمداران جمهوری اسلامی بسیار روشن است. جعفر به این سرکوب اعتراض کرد و بهای این اعتراض را با تک تک سلولهایش پرداخت. او بروشنی در پیامش گفته بود : " ما به دستمزد زیر خط فقر ، ممنوعیت برگزاری مستقل و آزادانه مراسم روز جهانی کارگر و معلم،ممنوعیت ایجاد تشکلهای مستقل صنفی و به عدم شفافیت و عمل موثر سازمان جهانی کار ILO در قبال نقض گسترده و فاحش حقوق بنیادین کارگران و معلمان ایران اعتراض کرده و دست به اعتصاب غذا زدیم. " پیروزی جعفر عظیم زاده، پیروزی ١٧ کارگر معدن طلای آق دره است که ظالمانه حکم شلاق بر پیکرشان اجرا شد. آزادی موقت جعفر عظیم زاده و تمام شدن اعتصاب غذایش پایان راه نیست. آغاز است. آغازی برای دست در دست هم نهادن و صفوف اعتراضات را متحدتر کردن است. به دستمزد زیر خط فقر باید بیش از این اعتراض کرد و این اعتراض ها را برای همگانی شدن به میان مردم برد. از جعفر عظیم زاده باید رفع اتهام شده و بصورت دائمی آزاد شود. رژیمی که از اعدام کردن و دار زدن در ملاء عام در طی سی و هفت سال حکومتش باکی نداشته است. اینبار دانست که مرگ جعفر عظیم زاده به مثابه نماینده بخشی از کارگران به نفعش نیست. هر قدمی که رژیم را در جبهه جنایت و سرکوب به عقب براند قدم مبارکی است. آزادی موقت جعفر و خاتمه یافتن اعتصاب غذایش به مثابه همین یک قدم است. این قدم را باید تا آزادی کامل جعفر و دیگر زندانیانی که به بهانه امنیتی به حبس کشیده شده اند رو به جلو پیش برد. باشد که قدم های بعدی همگانی تر و پرشتاب تر به این چرخه سرکوب و ترور و وحشت پایان دهد. 

امروز وقتی دستهای گره خورده او را در خاتمه بیش از دو ماه اعتصاب غذا دیدم . به خود گفتم : آری! باید باور کرد که حق دادنی نیست همیشه گرفتنی است. بر او و خانواده و یارانش گوارا باد.

عاطفه اقبال - 11 تیر95 برابر با 30 ژوئن 2016


#جعفر_عظیم_زاده

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر