نوشته های عاطفه اقبال: "اما بونینو " از همبستگی با مجاهدین تا توافق با جمهوری اسلامی

۱۳۹۲ دی ۲, دوشنبه

"اما بونینو " از همبستگی با مجاهدین تا توافق با جمهوری اسلامی

اما بونینو یا با اونا یا با اینا!

" اما بونینو" وزیر خارجه ایتالیا دیروز در راس هیئتی 20 نفره وارد تهران شد. او با روحانی، ظریف و لاریجانی دیدار و گفتگو کرد.
در چند سال گذشته " اما بونینو" در سمت سابق خود یعنی رئیس وقت سنای ایتالیا از سیاستمدارانی بود که در برنامه ها و کنفرانس های مجاهدین شرکت داشت و از آنها حمایت میکرد. او بنا به گزارش رسانه های مجاهدین در دیداری با مریم رجوی ضرورت یک موضع قاطع در مقابل رژیم جمهوری اسلامی را تاکید کرده و حذف مجاهدین از لیست تروریستی را تبریک گفته بود. بونینو سال گذشته در گردهم آیی 23 ژوئن مجاهدین در پاریس خطاب به مریم رجوی گفت : " مریم عزیز! درحین شنیدن سخنان شما، برایم مسلم شد و در اشتیاق و اراده‌ یی که در تک تک کلمات می‌دیدم و حس می‌کردم، هرچه بیشتر مطمئن شدم که اکنون زمان رهبری زنان بزرگ است. "

امروز " اما بونینو" در سمت وزیر خارجه ایتالیا در تغییری صد و هشتاد درجه ای با موضع گیری های قبلی خود، در دیدار با روحانی تاکید کرد : ایتالیا امیدوار است علاوه بر ارتقاء‌ تعاملات ایران با اروپا، بتواند در خصوص پرونده‌های منطقه‌ای همکاری‌های مشترکی با ایران داشته باشد،‌ چرا که به حل بحران سوریه و مسائل منطقه‌ای قائل به راه حل های سیاسی بوده و اعتقاد دارد جمهوری اسلامی ایران در این خصوص نقش بسیار مهمی را ایفا می‌کند.

از جمله ی "همکاری مشترک بر سر پرونده های منطقه ای" بوی مشکوکی به مشام میرسد! این پرونده های منطقه ای کدامند؟

این خانم یک نمونه از سیاستمدارانی است که با انرژی و هزینه های سرسام آور به حمایت از مجاهدین می پردازند و از پشت بلندگو در مراسم های مجاهدین " من یک اشرفی هستم " را فریاد می زنند! ولی به محض اینکه ورق برمیگردد و در قدرت قرار می گیرند با دشمنان مجاهدین دست میدهند و اگر لازم باشد برای منافع خود، مجاهدین را به معامله خواهند گذاشت. آنها حتی بر خلاف تمام پرنسیب های خود حاضر میشوند چارقد و چادر به سر کنند و به ملاقات سردمداران ایران بشتابند.

حال باید دید که آیا مجاهدین " اما بونینو " را هم مزدور، خائن و مامور وزارت اطلاعات خطاب خواهند کرد یا در حق او تخفیف قائل خواهند شد!؟

متاسفانه چنین دیدارهایی بار دیگر نشان می دهد که سیاست بر اساس منافع چهره عوض میکند. آنها که روی ملاقات های پر سر و صدا و پرهزینه با سیاستمداران غربی برای به بازی گرفته شدن در بازی قدرت حساب باز کرده اند. آب در هاون می کوبند. نیرویی که روی پشتوانه مردمی حساب باز نکند هرگز حتی از طرف قدرتهای جهانی به بازی گرفته نخواهد شد.

عاطفه اقبال - 22 دسامبر 2013

لینک در فیسبوک

8 commentaires

11 partages

17 j'aime

Commentaires

Farhad Dehnawi

با درودواحترام خدمت خانم اقبال, این دلیل نمی شود. بالاخره ما انسانها شبیه یکدیگر فکرنمی کنیم. خانم بونینو حق دارد استراتژی خود راداشته باشد. بنظر من شرایط مثال دیگی میباشد که درحال غل وقلیان است. والان نمشود گفت که چه اشی وبا چه طعمی درحال پخته شدن است وچه درنهایت بعمل خواهد امد. اما چیزی که معلوم است انستکه همه چیز با سرعت درحال تغییرو تثبیت است..

Gérer

4 ans

J’aime

Atefeh Eghbal

آقای نصوحی عزیز، امیدوارم که آن آشی که بقول شما در حال پختن است. دهان سوز نباشد. بله بدرستی گفتید که همه چیز با سرعت در حال تغییر است اما تثبیت را نمیدانم. همانطور که در متن هم نوشتم سیاست بر اساس منافع چهره عوض میکند. و نمیتوان به آن تکیه کرد. با درود

خانم بسیارعزیز اقبال، من هم امیدوارم که این اش دهان سوز نشود. درمورد "تثبیت" نظر شما محتاطانه تر ولذا عاقلانه تر است ومن یک دوری درمغزم(اگر باشد) میزنم. امید من تنها به یک چیز است وان اینکه: برای رژیم اخوندی درهیچ نقطه این کره خاکی هیچ ابروئی نمانده.

Gérer

4 ans

J’aime

Reza Vazirian

اگر بخواهیم کمی روشن تر به قضیه نگاه کنیم اوّلین لازمه اش این است که جریان سیاسی از پوزه سیون تا اوپوزه سیون ببینیم آیا استراتژیست ها ومابقی جریان مثلاً در جمهوری جهل وجنایت اسلامی دولت وجریان حاکم با مردم یکی است یا خیر و در مجاهدین سیاست گذارن و استراتژیست ها با بقیه اعضا وهواداران یکی هستند؟ یا همین گونه که مثلاً در ایران مردم مجبور به طبعیّت از فرامین دولت اند در جریان مجاهدین اعضا وهواداران نیز مکلّف به طبعیّت از فرامین هستند و درست در همین جاست که می بینیم خانم (اما بنیون ) در جهت ضد مردم با سران دو فرقه هم راهی ودیدارمیکند . البته از خاطر نبریم که قبل از فرخ نگهدار که در صف سفارت برای رای دادن بطور علنی دیده شد ، آقای مسعود رجوی رای خود را با نامۀ معروف خود که از روی ترانۀ مرحوم (هایده ) کپی کرده بود (سلام من بتو یار قدیمی ، توای همون هوادار قدیمی ) به کاسۀ همین جناحی که اکنون برسر کار است ریخت و از رفسنجانی آمر قتل برادر خود در خواست کرد که خود و ابواب جمعیش هر چه زود تر در انتخابات شرکت کنند و سکان داری این کشتی در خون شناور را بدست بگیرند ؛ پس (اما ) خانم هم با همین جناحی که آقای رجوی بهش رای داده ملاقات کرده . مسئله زیاد هم عجیب وپیچیده نیست .

باید این را توجه کرد که در عالم سیاست "رئال"و از نظر من کثیف بقول یک حیله گر سیاستمدار این منافع است که دوست ودشمن را تعیین میکند و در این عالم سیاست کثیف است که هم رجوی وهم وزیر خارجه ایتالیا و هم خود رجوی تغییر مواضع متعدد میدهند وبه هیچ چیز پای بند نیستند جز منافع خودشان یعنی منافعی که قدرت آنها را تضمین کند ودرجهت منافع آنها باشد. دیروز احمدی نژآد را به عنوان شیطان معرفی میکردند همانطور که صدام حسین یار آقای رجوی را و امرو ز روحانی مانند خاتمی رو دست برده میشود ، همانطور که جناحی از هیئت حاکمه دزد در اکرائین درمقابل بخش دیگر قدرت در ا کرائین را مورد حمایت قرا رمیدهند ، همانطور که گروههای تروریست اسلامی را یکروز دشمن ویکر وز دیگر در سوریه مورد حمایت قرار میدهند وروز دیگر رهایشان میکنند. تنها قدرتی که مبنای مردمی داشته باشد قدرتی است که از مشروعیت برخوردار است و این حضرات رجویها ویا بقولی شازده و ملکه با نداری درواقع با آویزان شدن به بازیگران قدرت های بین المللی میخواهند بازیگر صحنه سیاسی شوند وبکار گرفته شوند ولی برای بازی در قدرت باید قدرت مند و "دورهبر"فاقد این میباشند نه قدرت مردمی در پشت خود دارند-که عموما اپوزیسیون باید با قدرت مردمی حرف خود را به پیش ببرد-ونه کسانی که به آنها آویزان میشود مانند "سید الرئیس "که رجوی با او "عهد برادری "بسته بود وجود دارد ودیدیم که در بازی قدرت سریعا مجاهدین بقول خودشان با عوض شدن "صاحب خانه "اشغالگر خواست که خود را به آمریکایی ها بچسباند ودراین راه هم بقول مرحوم حسین مدنی که سخنگوی مجاهدین بود "آماده هرگونه همکاری با کشورهای دمکراتیک از جمله آمریکا "بوده و هستند ولی ظاهرا طرف های مقابل مثل ایتالیا نقد را میگیرد ونسیه را رها میکند

Gérer

4 ans

J’aime

Kobra Rashti

خانم عاطفه اقبال درود بر شما، اما مشكل اينجاست وقتى با اين همه خرجى كه سازمان مى كند و براحتى به رژيم ايران فروخته مى شوند، سازمان دستشان به آنها نمى رسد، بعد چاقوى تيزش را روى منتقدان خود مى گذارد، اما غافل از اينكه منتقدان خير و صلاح و مى خواهند. متأسفم كه ينطورى مى شود، با اينكارها آرزوهاى ما را هم برباد دادند.