۱۳۹۹ بهمن ۲۳, پنجشنبه

پاسخی به اطلاعیه مجاهدین

دیروز مجاهدین اطلاعیه ای بر علیه تعدادی از منتقدین خود منتشر کردند. در این اطلاعیه که اسم من هم در آن آمده، به ما هشدار داده اند که به سرنوشت سه جاسوس عضو و هوادارشان دچار خواهیم شد! هشداری که مرغ پخته را به خنده وا میدارد. برای اینکه هر سه نفری که توسط پلیس همراه با دیپلمات تروریست اسدی محاکمه شده اند نه از عناصر جدا شده بلکه از هواداران بسیار نزدیک مجاهدین محسوب شده و در مراسم ها عکس مسعود و مریم رجوی را به سینه می زدند. مهرداد عارفانی از مراسم های مجاهدین فیلم برداری کرده و از چهره شرکت کنندگان فیلم و عکس گرفته و از قرار به سفارت تحویل میداده. حتی با دست باز به قرارگاه آلبانی سفر کرده. مجاهدین مسئولیت به خطر انداختن جان اعضا و هوادارانشان را دارند. و باید توضیح بدهند که چرا برای پر کردن مراسم ها، به لهستانی ها، آفریقایی ها، عربها، افغانی ها و همچنین به ایرانی های مستقر در فایه های کشورهای مختلف که هنوز چک امنیتی نشده اند، رو آورده اند. چرا بلیط دو روزه با هتل و گردش در پاریس به جماعتی که اصلا سیاسی نبوده اند، داده اند. هواداران مجاهدین باید آنها را مورد بازخواست قرار دهند که چرا امنیت آنها را به خطر انداخته اند؟ مجاهدین نوشته اند که امیر سعدونی و نسیمه نعامی ۱۲ سال به عنوان هوادار مجاهدین در میان آنها بوده اند. این چه سازمانی است که در طی دوازده سال نتوانسته جاسوس رژیم را در میان افراد خودش تشخیص داده و بشناسد؟ بعد همه ی تلاشش در رابطه با منتقدین صرف میشود. مجاهدین برای در رفتن از پاسخگویی، بر علیه مخالفان و منتقدان خود اطلاعیه می دهند تا بحث را منحرف کنند.
اما علت انتشار این اطلاعیه با دستپاچگی بی نظیر ، برای من مشخص است. چند روز پیش آقای نقی اروانی پدر فهیمه اروانی که زمانی جانشین مریم رجوی بود و از بالاترین زنان عضو شورای رهبری مجاهدین، از دنیا رفت. پدر اروانی از خانواده های بسیار قدیمی مجاهدین از زمان حنیف نژاد بنیانگذار مجاهدین بود. سالها پیش به دنبال جدا شدن تمامی اعضای خانواده ی اقبال از مجاهدین – بجز برادر ارشد که جزو ثنا گویان می باشد- پدر اروانی نیز به همراه خانواده اروانی در اعتراض به تهمت هایی که مجاهدین به منتقدین خود می زدند از آنها جدا شد وبا قاطعیت از کمپین انتقال به لیبرتی که توسط من تاسیس شده بود، در مقابل مجاهدین حمایت کرد. بعد از درگذشت پدر اروانی، جماعت رجوی به هر دری زدند که اینبار نیز مرده خوری کرده و پدر را به خودشان بچسبانند. اما با دست رد این خانواده شریف روبرو شدند.
از طرفی چند روز پیش در سالگرد نوزده بهمن محمد ربیعی – رجوی با نوشته ای کوتاه، عکس بی حجابی از مادرش منتشر کرده و بدرستی روی این نکته تاکید کرد که – برخلاف پدرش – مادرش اشرف هرگز نخواست از او شهید بسازد و او را علی اصغری دیگر برای عاشورای مجاهدین کند. اما مجاهدین که نمی توانند هیچ عکس العملی در قبال "پسر رهبر" نشان دهند و میدانند که کوچکترین عکس العمل بشدت به ضد خودشان تمام خواهد شد و هر گونه تقابلی بین پدر و کودکی که در آغوش لاجوردی قلب مردم ایران را از آن خود کرد، به ضرر آن رهبر عظیم الشان! خواهد بود. دهان خود را بسته و حتی یک کلمه از این مسئله سخن نمیگویند. کما اینکه تا بحال در رابطه با دادگاهی که در نروژ در جریان است و میدانند بشدت در این دادگاه به زمین خواهند خورد، سکوت کرده اند. برای همین است که مرا هدف گرفته اند.
از طرف دیگر درخواست من برای انتشار لیست مزدبگیران رژیم آنها را بشدت برآشفته کرده است. چون انتشار این لیست به نفع مجاهدین نیست. برای اینکه مشخص خواهد شد که مزدبگیران نه جدا شدگان مجاهدین بلکه اعضا و هواداران خودشان هستند که در بالاترین سطوح حضور دارند. سعدونی تروریست جمهوری اسلامی با من عکس یادگاری نگرفته، با مهدی ابریشمچی و محسن رضایی عکس گرفته و منتشر کرده است. اگر او با هر کدام از منتقدین مجاهدین عکس داشت، الان مجاهدین به عنوان سند مزدوری در بوق و کرنا کرده بودند. آقای ابریشمچی و رضایی باید پاسخ دهند که با جاسوسان رژیم چرا چنین مهربانانه و خندان عکس انداخته اند؟ راستی همین جا میخواهم از مهدی ابریشمچی بپرسم: "حال داداش جواد حزب اللهی و خانم چطور است؟"
آیا بخاطر همین داداش جوادهای حزب اللهی در خانواده ی اکثر مسئولین بالای سازمان است که سعی می کنید خانواده همسر خواهر مرا بدروغ پاسدار جلوه دهید؟ براستی چرا مجاهدین اینهمه هواداری را که براحتی به ایران رفت و آمد میکنند را جاسوس نمی دانند! چرا همسر علی معصومی که عضو شورایشان می باشد و توسط همسرش هر بار که به ایران می رود، در فرودگاه بدرقه می شود را جاسوس نمیدانند؟ چرا برادر کوچک آن خانواده شهدای مشهورشان را که در پاریس در حال دزدی و بالا کشیدن پول دیگران می باشد و حتی از یک زن فلج بر روی صندلی چرخدار نمیگذرد را افشا نمیکنند؟
حقارت جماعت رجوی را همین بس که افسار برادر ارشد که بشدت از اینکه مسعود با او همان کند که با دوست و همکار دیرینه اش کرد، میترسد. را در دست گرفته اند تا هر زشتی و پلشتی که در مجاهدین وجود دارد را توسط او بر سر و روی من بریزند. مجاهدین چون خوب می دانند دستشان خالی است می خواهند برای من پرونده سازی کرده و مرا همکار تروریست ها نشان دهند. از قول برادر ارشد احمقانه نوشته اند که من از ژوئن ۲۰۱۸ که سفیر رژیم به اتهام بمب گذاری دستگیرشده تا آوریل ۲۰۱۹ سکوت کرده ام! در حالیکه خودشان بهتر از هر کسی می دانند که تابستان ۲۰۱۸ را من بالای سر مادرم که بشدت بیمار بود بصورت شبانه روزی گذرانده ام و تمام فعالیت هایم را به همین خاطر قطع کرده بودم. تمام پرستارها و دکترها و تک تک افراد خانواده ام می توانند در این رابطه شهادت دهند. بعد از درگذشت دردناک مادرم در ۲ اکتبر ۲۰۱۸ در حالی که از شدت ناراحتی ده کیلو وزن کم کرده بودم، ماهها بشدت بیمار بودم.
مجاهدین با شقاوت و شناعت تمام دروغ می گویند. باز هم به آنها تاکید میکنم: اگر راست میگوئید، و سند و مدرک در درست دارید بجای اطلاعیه دادن، بفرمائید از من شکایت کنید و گربه و سگ و تمام حیوانات ریز و درشت خانه ی برادر را نیز به شهادت به دادگاه فرا بخوانید. من از چنین دادگاهی بغایت استقبال میکنم. راستی اگر سند و مدرک برای حرفهایتان دارید چرا این اسناد را به پلیس فرانسه نمی دهید تا مرا دستگیر کند؟ لاف در غربت زدن که هنر نمی خواهد.
من از مریم رجوی، مهدی ابریشمچی و محسن رضایی که پاسپورت و اقامت فرانسه را دارند می خواهم که برای یکبار جرات کنند و با نام خودشان این اراجیف را بر علیه من بنویسند، تا ببینند که چگونه در دادگاه تک تکشان را به محاکمه خواهم کشاند.
باز تکرار میکنم: مجاهدین مانع راه مردم در قیام و مبارزه هستند. وقت ما را می گیرند و مبارزه خودشان هم نه با رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی بلکه با منتقدان خودشان می باشد. یک دهم اینرا اگر به رژ یم اختصاص داده بودند، الان در آلبانی زمینگیر نشده بودند. من بواقع متاسفم از اینکه سازمانی به این عظمت را این جماعت به نابودی کشاندند. اما میدانم که اپوزیسیون این رژیم جنایتکار از میان همین جوانانی که امروز چنگ در چنگ دژخیمان در زندانها و خیابانهای ایران با آن می جنگند، بیرون خواهد آمد. این جوانان پشت جمهوری اسلامی را به زمین خواهند زد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر