۱۳۹۸ مرداد ۱۹, شنبه

حرکت چهارده نفره استعفای خامنه ای و یک سئوال

 چند ماه پیش حرکتی صورت گرفت از طرف چهارده نفر که خواستار استعفای خامنه ای شده بودند. چهره های شناخته شده و خوشنامی در این لیست قرار داشت که آنرا قابل هضم میکرد. من بدون اینکه بیانیه حمایت را امضا کنم در نوشته ای، از آزادی بیان آنها دفاع کردم. در ادامه عده ای یک بیانیه حمایتی امضا کردند و حرکتی هم براه افتاد بنام "من نفر پانزدهم "هستم. که قابل فهم بود. اما در روزهای اخیر چند بیانیه که روی چهارده نفر بودن به هر قیمت تاکید دارد، براه افتاده. چهارده نفر کنشگر زن - چهارده نفر هنرمند - چهارده نفر کنشگر زن ساکن خارج کشور - بخصوص اینکه زنانه مردانه کردن در ادامه این حرکت فضای بدی ایجاد کرده و نوعی بوی جمهوری اسلامی در جدا سازی اتوبوس ها و ورزشگاه ها را به مشام می رساند! چهارده هنرمند مرد! چهارده کنشگر زن!و این داستان گویا کشدار است. امروز نیزمعلوم شد که نام سه هنرمند بدون اطلاع آنها در این لیست جا شده. چنین متدهایی قدمت زیادی دارد. در قبل از انقلاب سال ۵۷ نیزچنین شیوه هایی بکار گرفته میشد. مثلا برای امضا گرفتن از یک نفر کسی بصورت جداگانه زنگ می زد به دو نفر شناخته شده و به هر کدام می گفت که فلانی امضا کردهُ منتظر امضای شما هستیم! طرف که اسم دیگری را می شنید میگفت اگر فلانی امضا کرده پس امضای مرا هم بگذارید! نام نفرات شناخته شده را زیر بیانیه ها گذاشتن یک شیوه است. از طرفی نامهای کیلویی گذاشتن زیر بیانیه ها هم یکی از شیوه ها است. یادم می آید زمانی مجاهدین در پوش یک انجمن از قول زندانیان از بند رسته اطلاعیه ای بیرون داده و نام مرا هم بدون اینکه اطلاعی داشته باشم در آن وارد کرده بودند. نامه ای اعتراضی نوشتم. یکی از هوادارانشان را فرستادند که مسئولیت را به عهده بگیرد و بگوید که من نام تو را دادم چون فکر میکردم بعنوان یک زندانی سیاسی با ما موافق هستی! گفتم اولا من با خود شما زیاد نزدیکی ندارم . دوما مگر باید با هر اطلاعیه ای از طرف زندانیان سیاسی موافق باشم؟
به شخصه هر حرکتی در اعتراض به جمهوری اسلامی و جنایات آنرا مثبت می دانم. ضمن اینکه به آن در حد یک حرکت ملی و یک مبارزه عملی وزن نمی دهم چون وزن بیش از اندازه به یک حرکت دادن در ادامه باعث بی اعتمادی در جامعه خواهد شد. در رابطه با این بیانیه استعفا، فکر نمیکنم که یک اقدام عملی بزرگ در مقابل جمهوری اسلامی باشد. قبل از آن دهها هزار نفر بر سر چوبه دار حکم سرنگونی جمهوری اسلامی را در تمامیتش داده اند. امروزه نیز صدها زندانی سیاسی در زندان با تحمل حبس و اعتصاب غذا حکم عدم مشروعیت جمهوری اسلامی و سردمدارانشان را اعلام کرده اند. بیانیه روی کاغذ هیچ راهی را باز نمیکند. یک میلیون امضا و آش رشته همراه آن که یادتان نرفته! فقط به یاد داشته باشیم که هیچ حرکتی، هیچ فردی مقدس نیست. در مشروعیت بخشیدن به یک حرکت تا جایی پیش نرویم که هر گونه تردید و سئوالی را در مورد آن سرکوب کنیم. اجازه بدهیم تردیدها و سئوالات سر باز بزنند. باور کنید اگر حرکتی درست باشد اتفاقا همین تردیدها و سئوالات فضا را در رابطه با آن روشن خواهد کرد. تا به حال هیچ سیستمی با امضا سرنگون نشده است. خامنه ای هم منتظر ننشسته که یک عده روی کاغذ از او خواستار استفعا شوند تا او لبیک بگوید و برود. رفسنجانی گفته بود: مگر مهمان آمده ایم که برویم! گر این حرکت از درون مجلس یا نفرات بالای حکومتی صورت میگرفت شایسته توجه بود بعنوان شقه در بالای دستگاه حکومتی ولی باور کنید با امضای چند نفر که اکثرشان هم زندان دیده هستند و در مخالفتشان با جمهوری اسلامی من شکی ندارم، سرنگونی محقق نمیشود ولی با بزرگ کردن این حرکت باز به بی اعتمادی که مسبب بی حرکتی مردم است دامن زده خواهد شد. بقول قدیمی ها این حرفها برای فاطی تنبون نمی شه!
امروز من نیز میتوانم بگویم سیزده نفر میخواهم که با آنها چهارده نفر شوم! آیا فریادرسی هست؟
عاطفه اقبال - 10 اوت 2019

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر